نفسی تازه در رگهای آقکند ماهنشان

به گزارش خبرنگار گروه اقتصادی پایگاه خبری تحلیلی «موجرسا»؛ در دل کوهستانهای ماهنشان، روستایی قرار دارد به نام آقکند، سالیان دراز، سایه بیآبی بر سر این دیار افتاده بود.
بیشتر بخوانید
زمینهای تشنه، ترکخورده و لبهای خشکیدهی اهالی، هر روز حکایتی از رنج و عطش را بازگو میکرد.
قنات روستا، رگ حیاتی که روزی زندگی را در کالبد آقکند جاری میساخت، حالا پیر و فرسوده، نفسهای آخرش را میکشید. مسیرهایش مسدود شده بود و آبی که از دل زمین میجوشید، به سختی راهی به سوی مزارع و خانهها پیدا میکرد.
امید، گویی در چشمههای خشکیدهی آقکند، رو به زوال بود اما در دل مردمان این روستا، جرقهای از اراده و همت، همچون بذری در خاک تشنه، ریشه دوانده بود آنها تصمیم گرفتند منتظر معجزه نمانند؛ خود، معجزه بیافرینند.
با همت و تلاش بیوقفه مردم آقکند و یاری خالصانهی بسیج سازندگی، سرانجام عملیات مرمت و لایروبی این قنات باستانی آغاز شد.
هر بیل که بر زمین میخورد، هر سنگی که از سر راه برداشته میشد، نویدبخش نفسی تازه در رگهای خشکیدهی زمین بود روزها به شب رسید و شبها به روز پیوست، و تلاشها ادامه داشت عرق جبین بر خاک میریخت و امید، جوانه میزد.
و سرانجام، آن روز موعود فرا رسید با اتمام عملیات مرمت، آبی زلال و پرتوان، دوباره در بستر قنات به جریان افتاد.
صدای شرشر آب، که سالها در حسرت شنیدنش بودند، حالا چون موسیقی زندگی در گوش اهالی طنینانداز شد زمینهای تشنه، با هر قطره، جان تازه میگرفتند و سبز میشدند لبخند رضایت بر لبان مردمان روستا نقش بست و چشمهایشان از شوق، برق میزد.
آقکند، دیگر روستای عطشناک گذشته نبود. آب، نه تنها به زمینهایشان، بلکه به دلهای چشمبهراه نیز نفس تازه بخشیده بود.
این قنات، که روزی نماد فرسودگی بود، حالا با هر قطره آبی که جاری میساخت، حکایت امید، همت و زندگی دوباره را روایت میکرد.
و اینگونه، روستای آقکند ماهنشان، فصلی نو از حیات و شکوفایی را آغاز کرد فصلی که با هر قطره آب، خاطرهی رنج گذشته را میزدود و آیندهای روشن را نوید میداد.
انتهای خبر/