
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «موجرسا»؛ گزارش خبرنگار اجتماعی شبکه اطلاع رسانی راهدانا؛ در روزهایی که جزیره هرمز زخمخورده از بیملاحظگی گردشگران و بیتوجهی مسئولان، نفسنفس میزند، در قلب پایتخت، خاک ممنوعهاش زیر پای مشتریان یک مرکز ماساژ لاکچری در شهرک غرب ریخته میشود؛ ماساژی با طعم تخریب محیطزیست، بیاخلاقی، و تجملگرایی بیمرز.
بیشتر بخوانید
نوروز ۱۴۰۴ برای جزیرهی هرمز متفاوت بود؛ نه از جنس تفاوتهای خوب، بلکه تلخ و نگرانکننده. همانطور که گردشگران با شور تعطیلات بهسمت جنوب روانه شدند، بخشهایی از ساحل نقرهای هرمز که سالهاست به خاک درخشانش معروف است قربانی طمع و ناآگاهی شد و حالا پیش از آنکه زخمهای آن سفرهای بیضابطه التیام یابد؛ ویدیویی در فضای مجازی منتشر شده که زخمی دیگر را بهنمایش میگذارد.
مرکزی در شهرک غرب تهران، که ادعای ارائه «تجربهی متفاوت» دارد، در یک ویدیویی تبلیغاتی نشان میدهد که در بخشی از خدمات ماساژ پا، از خاک نقرهای جزیرهی هرمز استفاده میکند. ظرفهای شیشهای پر از خاک نقرهای کنار شمعهای معطر، زیر نور ملایم و موزیک آرام و پای مشتریانی که بر طبیعت زخمی قدم میگذارند؛ منظرهای غمانگیز در قاب لاکچری.
اما این خاک، همان خاکی است که از سال ۱۳۹۷ برداشت و فروش آن رسماً ممنوع اعلام شده است؛ خاکی که حاصل میلیونها سال فرایندهای زمینشناسی است و بهدلیل ترکیب نادر عناصر معدنی همچون آهن، منگنز، سیلیس و اکسیدهای فلزی، در جهان کمنظیر است. رنگها و درخششی که آن را شبیه سواحل نقرهای رؤیایی کرده، حالا کالایی شده در بازار بیقانون تجملات.
حال سئوال اصلی اینجاست که چطور ممکن است با وجود ممنوعیت رسمی، این خاک همچنان استخراج، انبار، حمل و حالا بهعنوان کالایلاکچری استفاده شود؟ آیا نظارت وجود ندارد؟ یا اینکه قانون در برابر پول و پرستیژ، عقبنشینی کرده است؟
جالبتر آنکه در برخی گزارشها آمده است که برخی از فروشندگان برای سود بیشتر، خاکهای جعلی و رنگشده را بهجای خاک هرمز میفروشند؛ یعنی نهتنها طبیعت واقعی در حال نابودی است، بلکه بازاری سیاه از خاکهای تقلبی هم شکل گرفته که فقط ظاهر را تقلید میکنند. این وضعیت، هم نماد بحران اخلاقیست و هم بیقانونی اقتصادی.
از سوی دیگر، صدای مردم بومی هرمز مدتهاست که شنیده نمیشود؛ ساکنان این جزیره، نخستین کسانی بودند که در برابر برداشت خاک ایستادند. آنها بارها اعلام کردهاند که گردشگری بیضابطه نهتنها سودی برایشان ندارد، بلکه معیشت و طبیعتشان را نابود کرده است. نوروز امسال، برخی حتی با گردشگران درگیر شدند تا مانع از بردن خاک شوند؛ درگیریهایی نه از سر خشونت، بلکه از سر دلسوزی برای سرزمینی که دارند زیر پای مسافران گم میشود.
حالا، نهتنها بطریهای پلاستیکی و کیسههای خرید خاک را از هرمز دزدیدهاند، بلکه در پایتخت، خاک را به کالایی لوکس تبدیل کردهاند؛ این ماجرا فقط یک گزارش زیستمحیطی نیست؛ روایتیست از بیپروایی در مصرف، بیتفاوتی نسبت به محیطزیست و شکست ارزشهای اخلاقی در برابر برند و بوی خوش ماساژ.
کجای این ماجرا نگرانکنندهتر است؟ اینکه هیچ نهاد نظارتی، از وزارت گردشگری گرفته تا سازمان محیطزیست، نسبت به این تخلف آشکار واکنش نشان ندادهاند!
زمانی میگفتند طبیعت را باید لمس کرد، نه تصاحب. اما حالا بهنظر میرسد طبیعت ما نهتنها لمس، بلکه چپاول شده؛ در سکوت کامل مسئولان و با رضایت برخی از جامعهای که بهجای آگاهی، بهدنبال تجربههای لوکس و اینستاگرامی است.
اگر خاک نقرهای هرمز قرار است اینگونه مصرف شود، شاید باید پرسید: چهچیز دیگری از طبیعتمان باقیمانده که هنوز زیر پا له نشده باشد؟
انتهای خبر/