[ شناسه خبر : ۸۴۹۳ ]
[ مدت زمان تقریبی برای مطالعه : 10 دقیقه ]
دانا گزارش میدهد؛
فتنه گران چگونه توهم براندازی آمریکا را تقویت کردند؟
![فتنه-گران-چگونه-توهم-براندازی-آمریکا-را-تقویت-کردند؟](/asset/img/lmr.jpg)
فتنه 88 به باوری بسیاری از تحلیل گران سبب تغییر رویه آمریکا نسبت به ایران و اعمال رژیم تحریمها علیه ایران شد که الهه کولایی این موضوع را تایید می کند.
به گزارش موج رسا; «الهه کولایی» از جمله فعالان سیاسی اصلاح طلب است که بعضا سخنان قابل تاملی درباره سناریوهای این جناح در بزنگاههای سیاسی به زبان میآورد. کولایی پیشتر در مورد آقازادهها و رانتی و پولی بسته شدن لیستهای اصلاح طلبان در دو انتخابات مجلس شورای اسلامی و شورای شهر تهران سخن گفته بود. اینبار این استاد بین الملل دانشگاه تهران درباره وقایع سال 88 و تبعات فتنه این سال در نگاه خارجی به کشورمان و تغییر تاکتیکها و سیاست آنان نسبت به ایران سخن گفته است.
اعتراف کولایی درباره فتنه 88
کولایی در گفتگویی با بیان اینکه ما بایستی از تجربه های تاریخیمان درس بگیریم، بیان داشت: «یک مجموعه مسائل داخلی و خارجی و بی تدبیری شرایطی را به وجود آورد که ما بابت آن هزینه های گزافی را پرداخت کردیم هم در حوزه داخلی و هم خارجی؛ ما مردم را دعوت می کنیم که به پای صندوقهای رای بیایند، مردم هم اعتماد می کنند و می آیند. ما نمی توانیم اعتماد مردم را قطع بکنیم و بگوییم دیگر شما اهمیتی ندارید. سرمایه جمهوری اسلامی همیشه مردم بوده است که باید اعتماد آنها بازسازی شود.»
این فعال اصلاح طلب در پاسخ به این سوال که سوء تدبیرها در سال 88 چه تبعات خارجی برای کشورمان داشت، گفت: «این تصور در خارج وجود داشت که ایران با یک بحران انتخاباتی از جنس بحران انتخاباتی که در انقلابات رنگی وجود داشته روبرو شده و می شود از این فرصت استفاده کرد.»
![1664960](http://www.dana.ir/resource/images/pixel.gif)
جالب اینجاست که کولایی کارشناس حوزه روسیه و اروپای شرقی است که اغلب این انقلابات رنگی در کشورهای این منطقه حادث شده است. نگاهی که به واسطه فتنه سال 88 نسبت به ایران به وجود آمد و این تلقی را مورد تاکید قرار داد که می توان با فشار سیاسی بر ایرانیان با شبیه سازی انقلاب یا همان انقلاب رنگی به براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران دست زد، باعث شد تا علیه کشورمان مجموعهای از تحریمهای جدید اعمال شود.
تغییر محاسبات نامی است که می توان بر این موضوع گذاشت که متعاقب آن به تغییر سیاست و تاکتیک علیه کشورمان انجامید. آمریکاییها در همین سال رژیمی از تحریمها به قول خودشان فلج کننده را علیه کشورمان اعمال کردند. رژیم تحریم های فعلی ایران، ریشه در قطعنامه 1929 شورای امنیت دارد که در 25 خرداد 1389 (ژوئن 2010) صادر شده است. تمامی تحریم های یک جانبه ای که اکنون به عنوان تحریم های موثر علیه ایران از آنها یاد می شود (تحریم های انرژی و مالی) در واقع بر اساس زیرساخت حقوقی که در این قطعنامه ایجاد شد، اعمال شده است. اما این قطعنامه اساسا نه یک قطعنامه هسته ای است و نه با هدف واکنش نشان دادن به سیاست های هسته ای ایران اعمال شده است.
قطعنامه 1929 که دقیقا در سالگرد فتنه 88 تصویب شد، محصول تامل راهبردی امریکا و بقیه متحدینش درباره نحوه کمک به فتنه 88 در ایران و یکی از خروجی های بازنگری استراتژیک امریکا در سیاست خود درباره ایران پس از فتنه 88 است. در زمستان 88 و بهار 89 بحث های مفصل و بسیار مهمی در امریکا صورت گرفت در این باره که امریکا چگونه باید با توجه به تحولات داخلی ایران، راهبرد خود را بازنویسی کند.
در همین رابطه، نویسنده مجله تایم تصریح می کند که دولت اوباما ایجاد شکاف میان مردم و حاکمیت را هدف اصلی خود از قطعنامه 1929 قرار داده است: «اگرچه تحریمها چندان موثر نبودهاند، اما دولت اوباما امیدوار است اقدامات جدیدی که منافع طبقه حاکم ایران را هدف قرار داده، منجر به بروز شکاف عمیقی میان مردم و حاکمیت شود، بهخصوص اینکه جنبش مخالفان -که اعتراضات خیابانی آنها با سرکوب گسترده نیروهای نظامی وابسته به دولت مواجه شد- درصدد است تا از معضلات رو به افزایش اقتصادی، برای فربهتر کردن و منسجمتر ساختن بدنه مخالفان رژیم بهره بگیرد و این چالش را تبدیل به فرصت کند.»
جالب اینجاست که همین قطعنامه بعداً در بیستم ژوئیه ٢٠١٥ توسط قطعنامه ٢٢٣١ شورای امنیت ملغی گردید. یعنی بسیاری مذاکره توسط دولت روحانی انجام شد و امتیازاتی داده شد تا این قعطنامه ملغی شود.
استراتژی آمریکا برای مقابله با بیانیه تهران
بعد از فتنه 88 درواقع سودای براندازی ایران با استفاده از ایجاد شکاف میان مردم و حاکمیت بسیار در نظر غربیها قوت گرفت. در اردیبهشت سال 89 بود که در پایان کنفرانس بینالمللی خلع سلاح و عدم اشاعه تهران در خصوص تبادل هستهای ایران و غرب در کشور ترکیه میان سه کشور ایران، برزیل و ترکیه به امضا رسید. علیرغم سعی ترکیه و برزیل با اتکا به این بیانیه برای جلوگیری از صدور قطعنامه چهارم علیه ایران، قطعنامه چهارم شورای امنیت سازمان ملل متحد علیه ایران صادر شد.
روزنامه انگلیسی تایمز در توصیف یکی از بهانه های امریکا برای نپذیرفتن «بیانیه تهران» نوشت: «مقامات امریکایی و انگلیسی می گویند ایران ممکن است از این فرصت برای شکاف انداختن میان حامیان تحریم که به سختی در یک جبهه گرد امده انداستفاده کند.»
در سال 95 نیز افشای یکی از ایمیلهای هیلاری کلینتون که از وضعیت محرمانه خارج شد، حاوی اطلاعات جدیدی درباره نقش فتنه سال 1388 در تشدید تحریمها علیه ایران و توسل واشنگتن به راهبرد استفاده از دیپلماسی در کنار تحریمها برای زنده نگاه داشتن شعله اغتشاشات داخلی پس از حوادث انتخابات ریاستجمهوری سال 1388 بود.
تاریخ ارسال ایمیل، 28 بهمنماه سال 1388 است - یعنی هفت ماه بعد از انتخابات ریاستجمهوری روز 22 خردادماه؛ زمانی که اغتشاشات و آشوبهای خیابانی تا حد زیادی فروکش کرده و آشوبگران حجم عمدهای از سرمایههای انسانیشان را از دست دادهاند.
دربخشی از این ایمیل آمده است: «شب گذشته (سهشنبه 16 فوریه) با «یوشکا فیشر» شام خوردم. گفتوگوی جالبی درباره ایران و عربستان سعودی و مسائل دیگر داشتیم. (همانطور که میدانید فیشر الان مدیر خط لوله نوباکو است) درباره ایران، تحریمهای شدید هدفمند کاملاً ضروری است، اما به لحاظ دیپلماتیک، [این تحریمها] همیشه هنگامی که با پیشنهاد مذاکره همراه شود، بیشترین اثربخشی را دارد.
تغییر رویه سیاست خارجی آمریکا درباره ایران
همچنین، روزنامه نیویورکتایمز در تحلیلی به قلم مارک لاندر با اشاره به تاریخچه اعمال تحریمهای آمریکا علیه ایران و مذاکرات هستهای، به ارزیابی سفر هیلاری کلینتون وزیر خارجه وقت آمریکا و مشاوران وی به عمان و تلاشهای آنها برای پیدا کردن کانالهایی برای مذاکره با ایران پرداخت و نوشت: «کلینتون دنیس راس مشاور ویژه خود را در سال 2009 مکلف کرد با مقامات عمانی درباره چگونگی مذاکره با ایران دیدار و گفتوگو کند.»
![](http://newsroom.dana.ir/content/upload/59646828-7d26-49c3-8087-b9a01e7b8843.jpg)
اما چند هفته بعد اعتراضات ضددولتی در ایران کاخسفید را واداشت تا به جای تعامل با ایران، راهبرد فشار را پیگیری کند. کلینتون در آن زمان با چین و دیگر کشورها در شورای امنیت سازمان ملل برای تحریم ایران لابی کرد.
این نشریه با اشاره به تردیدهای کلینتون برای مذاکرات افزود: حامیان کلینتون میگویند بیاعتمادی وی به ایران موجه بود و موفقیت وی در اعمال تحریمها، او را به بهترین نامزد برای مدیریت مرحله بعدی یعنی توافق هستهای تبدیل کرد.
نامه ننگین سران جنبش سبز به آمریکا برای تحریم ایران
روزنامه لسآنجلس تایمز نیز 23 مهر 1388 از رایزنی مقام آمریکایی با سران اپوزیسیون و نمایندگان سران جنبش سبز خبر داد.
«جان هانا» به این روزنامه میگوید: «مطمئناً پیامی که من از گردهمایی اخیر فعالان اپوزیسیون ایران- که در میان آنها بعضی شخصیتهای نزدیک به رهبری جنبش سبز حضور داشتند- شنیدم، این بود که تحریم باید اعمال شود و هرچه شدیدتر باشد؛ تحریم تدریجی، فقط به رژیم این امکان را میدهد که خود را با وضعیت جدید تطبیق دهد. آنها گفتند برای اینکه تحریم مؤثر باشد، باید به صورت شوک وارد شود که فلج کند، نه مانند واکسن. برخی از آنها نگرانند رژیم بر اثر حمله نظامی فلج نشود و به جای آن، جنبش سرکوب شود. با وجود این نگرانی پیشنهاد دادند بمباران تأسیسات هستهای و مراکز سپاه پاسداران و بسیج - هر چند که تعدادی از مردم را هم نابود کند- موجبات براندازی را تسریع خواهد کرد.»
در مردادماه سال 94 «غلامعلی حدادعادل» رئیس فراکسیون اصولگرایان مجلس سابق در نطق امروز خود در صحن علنی مجلس شورای اسلامی به نامهای اشاره کرد که به تازگی، مایکل لدین مشاور سابق شورای امنیت ملی آمریکا و دستیار رامسفلد وزیر دفاع اسبق آمریکا طی یادداشتی در نشریه فوربس پرده از بستر ارسال آن پرده برداشته بود و افشاگری بزرگی را علیه اصلاحطلبان رقم زد.
مایکل لدین عضو ارشد نومحافظه کاران امریکایی و مسئول پرونده سیاست داخلی ایران در بنیاد دفاع از دموکراسی ها (FDD) در واشینگتن، روز 20 مرداد در وب سایت فوربس نامه ای منتشر کرد که ادعا شده نامه جریان فتنه در ایران به هیلاری کلینتون وزیر خارجه وقت امریکاست. لدین می گوید این نامه به واسطه یکی از دوستان سناتور "چاک شومر" که در وال استریت کار می کرده و با طرف های ایرانی مرتبط بوده، به واشینگتن فرستاده شده است.
اما حدادعادل در نطق مهم امروز خود با اشاره به محتوای این نامه که متن آن در ادامه از نظر شما مخاطبان مشرق میگذرد، گفت: «آنچه قابل توجه و عبرت آموز است نامهای هشت صفحهای است که در نهم آذرماه سال 88 از سوی بعضی افراد فعال در فتنۀ سبز از ایران به آمریکا فرستاده شده و این روزها متن آن در آمریکا منتشر شده است، این نامه در پاسخ این سؤال وزارت امور خارجۀ آمریکا از رهبران جنبش سبز است که «ما باید چه کاری انجام دهیم و چه کاری نباید انجام دهیم.»
وی ادامه داد: «پاسخی که به این نامه داده شده، به اندازهای شرمآور است که تا ابد برای نویسندگان آن، که البته نام خود را اعلام نکردهاند، سیاهرویی به بار میآورد. آنها به آمریکاییها میگویند اگر میخواهید جنبش سبز به پیروزی برسد ایران را تحریم اقتصادی کنید چون میخواهد بمب اتمی بسازد، به ایران فشار وارد کنید تا مردم از ما حمایت کنند و در برابر جمهوری اسلامی بایستند.
حدادعادل تصریح کرد: آنها آمریکائیها را تشویق و دعوت میکنند که برای دست یافتن به منافع غرب در ایران و تأمین صلح جهانی با ایران در مذاکرات هستهای توافق نکند و به جای آن فشار و تحریم اعمال کند. آنها صریحاً به آمریکاییها میگویند جنبش سبز طرفدار جدایی دین از سیاست در ایران است.»
منبع: شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛
انتهای خبر/