ماهی که حاملان عرش آن را بزرگ می شمارند/ماه شعبان بهترین فرصت براى جلب محبت پیامبر(ص) و تقرب به سوى پروردگار
رسول خدا محمد مصطفی(ص) میفرماید: شعبان ماه شریفی است و آن ماه من است، حاملان عرش آن را بزرگ میشمارند و حق آن را میشناسند، آن ماهی است که در آن همچون ماه رمضان، روزی بندگان زیاد میشود.
به گزارش موج رسا; شعبان ماه بسیار شریفى است و به حضرت سید انبیاء صَلَّى اللهِ عَلِیهِ وَآله منسوب است و آن حضرت این ماه را روزه مىگرفت و به ماه رمضان وصل مىکرد و مىفرمود: شعبان، ماه من است هر که یک روز از ماه مرا روزه بگیرد، بهشت برای او واجب میشود و از حضرت صادق (ع) روایت شده است که چون ماه شعبان فرا میرسید، امام زین العابدین (ع) اصحاب خود را جمع مىکرد و مىفرمود، اى اصحاب من مىدانید این چه ماهى است؟ این ماه شعبان است.
حضرت رسول (ص) مىفرمود: شعبان ماه من است، پس در این ماه براى جلب محبت پیغمبر خود و براى تقرّب به سوى پروردگار خود روزه بدارید، به حقّ آن خدایى که جان علىّ بن الحسین به دست قدرت اوست، سوگند یاد مىکنم که از پدرم حسین بن على (ع) شنیدم که فرمود، شنیدم از امیرالمؤمنین (ع) که هر که روزه بگیرد در ماه شعبان، براى جلب محبّت پیغمبر خدا و تقرّب به سوى خدا؛ خداوند او را دوست میدارد و در روز قیامت کرامت خود را نصیب او میگرداند و بهشت را براى او واجب میکند.
بنا بر آنچه در شماری از متون روایی وارد شده، پیامبر اکرم (ص) در یکی از سالها، به هنگام آغاز این ماه خطبهای خواندند و مردم را نسبت به شرافت این ماه آگاه فرمودند.
بنا بر آنچه در حدیثی دیگر که در وسایل الشیعه به آن اشاره شده، ماه شعبان، ماهی است که: «در هر پنجشنبه آن، آسمانها زینت بسته میشود و فرشتگان به دعا میپردازند که پروردگارا! آنکس را که در این ایام روزه بدارد، ببخشای، و دعایش را اجابت فرمای. پس هر کس که در روز اول شعبان دو رکعت نماز گزارد و در هر رکعت آن یکمرتبه سوره حمد و یکصد مرتبه سوره توحید را بخواند و بعد از نماز نیز یکصد مرتبه صلوات بفرستد، خداوند تمامی حاجتهای دینی و دنیایی او را اجابت میفرماید.
همچنین در حدیثی دیگر که در وسایلالشیعه، بحارالانوار و مصباح المتهجد اشاره شده در خصوص فضیلت ماه شعبان آمده است: «خداوند به ذات مقدس خود سوگند خورده است که هر کس را در این ماه به او پناه برده و از او درخواست کند، از رحمت خود محروم نکند.»
در فضیلت و اعمال ماه شعبان از امام جعفر صادق(ع) روایت است که چون ماه شعبان داخل مىشد، حضرت امام زین العابدین(ع) اصحاب خود را جمع مىکرد و مىفرمود: اى گروه اصحاب من! مىدانید این چه ماهى است، این ماه شعبان است و حضرت رسول (ص) مىفرمود: شعبان ماه من است، پس در این ماه روزه بدارید، براى محبت پیغمبر خود و براى تقرب به سوى پروردگار خود، به حق آن خدایى که جان على بن الحسین به دست قدرت اوست، سوگند یاد مىکنم که از پدرم حسین بن على(ع) شنیدم که فرمود شنیدم از امیرالمؤمنین(ع) که هر که شعبان را روزه دارد، براى محبت پیغمبر خدا و تقرب به سوى خدا، خدا او را دوست دارد و نزدیک گرداند او را به کرامت خود در روز قیامت و بهشت را براى او واجب گرداند.
*اعمال ماه شعبان
اعمال مشترکه ماه شعبان آن چند امر است:
- هر روز هفتاد مرتبه بگوید: اَسْتَغْفِرُاللّهَ وَ اَسْئَلُهُ التَّوْبَةَ
- هر روز هفتاد مرتبه بگوید: اَسْتَغْفِرُاللّهَ الَّذى لا اِلهَ اِلاّ هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحیمُ الْحَىُّ الْقَیوُمُ وَ اَتُوبُ اِلَیهِ و در بعضى روایات الْحَىُّ الْقَیومُ پیش از الرَّحْمنُ الرَّحیمُ است و عمل به هر دو خوبست و از روایات مستفاد مىشود که بهترین دعاها و ذکرها در این ماه استغفار است و هر که هر روز از این ماه هفتاد مرتبه استغفار کند مثل آن است که هفتاد هزار در ماههاى دیگر استغفار کند.
- در این ماه تصدق کند، اگر چه به نصف دانه خرمایى باشد تا حق تعالى بدن او را بر آتش جهنم حرام گرداند، از حضرت صادق(ع) منقول است که از آن جناب سوال کردند از فضیلت روزه رجب فرمود: چرا غافلید از روزه شعبان، راوى عرض کرد: یابن رَسول الله چه ثواب دارد کسى که یک روز از شعبان را روزه بدارد؟ فرمود: به خدا قسم! بهشت ثواب اوست، عرض کرد: یابن رسول الله بهترین اعمال در این ماه چیست؟ فرمود: تصدق و استغفار، هر که در ماه شعبان تصدق کند، حق تعالى آن را تربیت کند، همچنانکه یکى از شما شتر بچهاش را تربیت مىکند تا آنکه در روز قیامت به صاحبش برسد، در حالتى که به قدر کوه احد شده باشد.
- در تمام این ماه هزار بار بگوید: لا اِلهَ اِلا اللّهُ وَلانَعْبُدُ اِلاّ اِیاهُ مُخْلِصینَ لَهُ الدّینَ وَ لَوُ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَکه پاداش بسیار دارد، از جمله آنکه عبادت هزار ساله در نامه عملش بنویسند.
- در هر پنجشنبه این ماه دو رکعت نماز کند، در هر رکعت بعد از حمد صد مرتبه توحید و بعد از سلام صد بار صلوات بفرستد تا حق تعالى هر حاجتی که دارد، برآورد، از امر دین و دنیاى خود و روزه اش نیز فضیلت دارد و روایت شده که در هر روز پنجشنبه ماه شعبان آسمانها را زینت مىکنند، پس ملائکه عرض مىکنند: خداوندا! بیامرز روزهداران این روز را و دعاى ایشان را مستجاب گردان، در خبر نبوى است که هر که روز دوشنبه و پنجشنبه شعبان را روزه دارد، حق تعالى بیست حاجت از حوائج دنیا و بیست حاجت از حاجتهاى آخرت او را برآورد.
- در این ماه صلوات بسیار فرستد.
- در هر روز از شعبان در وقت زوال و در شب نیمه آن صلوات مَرْویه از حضرت امام زین العابدین (ع) را بخواند.
- صدقه دادن در این ماه، اگر چه به اندازه نصف دانه خرمایى باشد، خوب است و خداوند بدن صدقه دهنده را بر آتش جهنم حرام میکند.
- از جمله اعمالی که در ماه شعبان به آن سفارش شده تمرین سکوت برای اندیشیدن درخویش است و آماده شدن برای بهره برداری بهتر از ماه رمضان.
- مناجات است و آن یکی از کارهایی که بزرگان و پیشوایان دین در این ماه انجام می دادند، مناجات با رب الارباب است، از جمله مناجاتها، مناجات معروف «شعبانیه» است که از امیرالمؤمنین و فرزندان او است که در ماه شعبان میخواندند و آن مناجاتی است که برای اهلش عزیز و گرامی است و برای خاطر آن به ماه شعبان مأنوس میشوند، بلکه انتظار آن را میکشند و مشتاق آمدن ماه شعبان میشوند و در آن مناجات علوم سرشاری در کیفیّت معامله بنده با خدای متعال است که در آن اظهار ادب در طریق معرفت حق و سؤال و دعا و استغفار نسبت به خدای خود بیان شده و استدلالات ظریف و لطیفی که سزاوار مقام عبودیّت برای استحکام مقام امیدواری مناسب حال مناجات است، ذکر کرده و دلالت صریح و روشن در معنای قرب و لقای خداوند و دیدار او تنظیم شده است که به آن وسیله شبهات انسانها و شکیّات منکران و وحشت اهل شک و شبهه را برطرف کرده است.
*مناجات شعبانیه
اگر در ماه شعبان هیچ هدیهای نبود جز مناجات شعبانیه، همان برای همهی سالکان کوی دوست کافی بود. در این مناجاتِ عظیمالشأن دیگر سالک در مرحلهی دعا نیست که بین او و معبودش فاصله باشد. شرایط برای «نجوا» و مناجات آماده شده است تا بتوان قصّه دل و جان را بدون هیچ حجابی با معبودِ محبوب در میان گذارد و غوغایی بهپا کند که:
چه حلقهها که زدم بر درِ دلْ از سر سوز به بوی صبح وصال تو در شبانِ دراز
وقتی در ابتدای این مناجات میگویی: «وَ اَقْبِلْ عَلَیَّ إذا ناجَیْتُک» بر من نظر فرما در حالی که با تو نجوا میکنم. داری قصّهی دلی را در میان میگذاری که پس از سالها دوری خداوند به خلوتخانهی خود راهش دادهاند. چه درد و دلهایی که در این مقام و در این مناجات مطرح است، خدا کند خودش راز بگشاید و همچنان که قلب حضرت علی«علیهالسلام» را به حرف آورد تا آن حضرت با پروردگارش اینچنین درد و دل کرد، ما نیز به نحوی شایسته وارد این مناجات گردیم. چه بگویم؛
هرچه گوییای دمِ هستی از آن پردهای دیگر بر آن بستی بداناین شما و این مناجات و اینهمه راه اُنس با خدا. وقتی در اواسط دعا گفتی: «إلهی هَبْ لی قَلْباً یُدْنیهِ مِنْکَ شُوقُهُ» معبودا! قلبی ببخش که شوقش مرا به تو نزدیک کند. آری وقتی به این دعا رسیدی ما را از دعای خود فراموش مکن وگرنه آنوقتی که میگویی: «إلهی هَبْ لی کَمالَ الْإنْقطاعِ إلَیْک» و در آن فراز نهایت انقطاع از غیر خدا را طلب می کنی،که چیزی برای تو نمانده است تا من بخواهم آنجا به تو التماس دعا بگویم.
و آن دعا که حضرت امیر المؤمنین(ع) و امامان ( علیهم السلام) در ماه شعبان مىخواندند این است:
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ
اى خدا درود فرست بر محمد و آلش
وَ اسْمَعْ دُعَائِی إِذَا دَعَوْتُکَ وَ اسْمَعْ نِدَائِی إِذَا نَادَیْتُکَ
و چون تو را بخوانم دعاى مرا اجابت فرما و هرگاه تو را ندا کنم ندایم بشنو
وَ أَقْبِلْ عَلَیَّ إِذَا نَاجَیْتُکَ فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَیْکَ وَ وَقَفْتُ بَیْنَ یَدَیْکَ مُسْتَکِیناً لَکَ مُتَضَرِّعاً إِلَیْکَ
و چون با تو مناجات کنم به حالم توجه فرما که من بسوى تو گریختهام و در حضور حضرتت ایستاده در حالى که به درگاهت به حال پریشانى تضرع و زارى مىکنم
رَاجِیاً لِمَا لَدَیْکَ ثَوَابِی وَ تَعْلَمُ مَا فِی نَفْسِی وَ تَخْبُرُ حَاجَتِی وَ تَعْرِفُ ضَمِیرِی
و به آنچه نزد توست چشم امید دارم و تو از دلم آگاهى و حاجتم را مىدانى و ضمیر مرا مىشناسى
وَ لاَ یَخْفَى عَلَیْکَ أَمْرُ مُنْقَلَبِی وَ مَثْوَایَ
و هیچ امرى از امور دنیا و آخرت من بر تو پنهان نیست
وَ مَا أُرِیدُ أَنْ أُبْدِئَ بِهِ مِنْ مَنْطِقِی وَ أَتَفَوَّهَ بِهِ مِنْ طَلِبَتِی وَ أَرْجُوهُ لِعَاقِبَتِی
و آنچه مىخواهم که به زبان اظهار کنم و از حوایجم سخن گویم و آنچه براى حسن عاقبتم به تو امید دارم همه را مىدانى
وَ قَدْ جَرَتْ مَقَادِیرُکَ عَلَیَّ یَا سَیِّدِی فِیمَا یَکُونُ مِنِّی إِلَى آخِرِ عُمْرِی
و حکم تقدیر تو بر من اى سید من در باطن و ظاهرم تا آخر عمر جارى و نافذ است
مِنْ سَرِیرَتِی وَ عَلاَنِیَتِی وَ بِیَدِکَ لاَ بِیَدِ غَیْرِکَ زِیَادَتِی وَ نَقْصِی وَ نَفْعِی وَ ضَرِّی
و هر زیادت و نقصان و سود و زیان بر من وارد آمد همه به دست توست نه غیر تو
إِلَهِی إِنْ حَرَمْتَنِی فَمَنْ ذَا الَّذِی یَرْزُقُنِی وَ إِنْ خَذَلْتَنِی فَمَنْ ذَا الَّذِی یَنْصُرُنِی
اى خدا اگر تو مرا از رزقت محروم سازى دیگر که تواند مرا روزى دهد و اگر تو مرا خوار گردانى که مرا یارى تواند کرد
إِلَهِی أَعُوذُ بِکَ مِنْ غَضَبِکَ وَ حُلُولِ سَخَطِکَ
اى خدا به تو پناه مىبرم از غضب تو و از ورود خشم و سخطت
إِلَهِی إِنْ کُنْتُ غَیْرَ مُسْتَأْهِلٍ لِرَحْمَتِکَ فَأَنْتَ أَهْلٌ أَنْ تَجُودَ عَلَیَّ بِفَضْلِ سَعَتِکَ
اى خدا اگر من لایق رحمتت نیستم تو لایقى که بر من از فضل و کرم بىپایانت جود و بخشش کنى
إِلَهِی کَأَنِّی بِنَفْسِی وَاقِفَةٌ بَیْنَ یَدَیْکَ وَ قَدْ أَظَلَّهَا حُسْنُ تَوَکُّلِی عَلَیْکَ فَقُلْتَ مَا أَنْتَ أَهْلُهُ وَ تَغَمَّدْتَنِی بِعَفْوِکَ
اى خداى من گویا من اکنون در حضور تو ایستادهام و حسن توکلم بر تو به سرم سایه لطف انداخته و آنچه از کرم و احسان تو را شایسته است با من بجا آوردهاى عفو و آمرزشت مرا فرا گرفته است
إِلَهِی إِنْ عَفَوْتَ فَمَنْ أَوْلَى مِنْکَ بِذَلِکَ
اى خدا اگر تو مرا عفو کنى که از تو سزاوارتر به عفو است
وَ إِنْ کَانَ قَدْ دَنَا أَجَلِی وَ لَمْ یُدْنِنِی مِنْکَ عَمَلِی فَقَدْ جَعَلْتُ الْإِقْرَارَ بِالذَّنْبِ إِلَیْکَ وَسِیلَتِی
و اگر اجلم نزدیک شد و عمل صالحم مرا به تو نزدیک نکرد من هم اقرار به گناهانم را وسیله عفوت قرار دادهام
إِلَهِی قَدْ جُرْتُ عَلَى نَفْسِی فِی النَّظَرِ لَهَا فَلَهَا الْوَیْلُ إِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَهَا
خدایا من در توجهم به نفس خود بر خویش ستم کردم پس اى واى بر نفس من اگر تو او را نیامرزى
إِلَهِی لَمْ یَزَلْ بِرُّکَ عَلَیَّ أَیَّامَ حَیَاتِی فَلاَ تَقْطَعْ بِرَّکَ عَنِّی فِی مَمَاتِی
اى خدا چنانکه لطف و احسانت در تمام مدت زندگى شامل حالم بود پس در مرگ مرا از احسانت محروم مساز
إِلَهِی کَیْفَ آیَسُ مِنْ حُسْنِ نَظَرِکَ لِی بَعْدَ مَمَاتِی وَ أَنْتَ لَمْ تُوَلِّنِی إِلاَّ الْجَمِیلَ فِی حَیَاتِی
اى خدا چگونه مایوس از احسانت بعد مردنم شوم و حال آنکه تو در تمام عمرم با من جز نیکى و احسان نکردى
إِلَهِی تَوَلَّ مِنْ أَمْرِی مَا أَنْتَ أَهْلُهُ وَ عُدْ عَلَیَّ بِفَضْلِکَ عَلَى مُذْنِبٍ قَدْ غَمَرَهُ جَهْلُهُ
اى خدا با من آن کن که تو را شاید (نه آنچه مرا باید) و باز هم به فضل و کرم بر گنهکارى که در لجه گناه از جهل و نادانى فرو رفته ترحم فرما
إِلَهِی قَدْ سَتَرْتَ عَلَیَّ ذُنُوباً فِی الدُّنْیَا وَ أَنَا أَحْوَجُ إِلَى سَتْرِهَا عَلَیَّ مِنْکَ فِی الْأُخْرَى
اى خدا تو در دار دنیا گناهانم را از تمام خلق پنهان داشتى و من در آخرت به ستاریت از دنیا محتاجترم
إِذْ لَمْ تُظْهِرْهَا لِأَحَدٍ مِنْ عِبَادِکَ الصَّالِحِینَ
و چون لطف کردى و گناهانم را بر هیچ بنده صالحى آشکار نکردى
فَلاَ تَفْضَحْنِی یَوْمَ الْقِیَامَةِ عَلَى رُءُوسِ الْأَشْهَادِ
پس روز قیامت هم مرا مفتضح و رسوا در حضور جمیع خلایق مگردان
إِلَهِی جُودُکَ بَسَطَ أَمَلِی وَ عَفْوُکَ أَفْضَلُ مِنْ عَمَلِی
خدایا جود و بخششت بساط آرزوى مرا گسترده و عفو تو بهتر از عمل من است
إِلَهِی فَسُرَّنِی بِلِقَائِکَ یَوْمَ تَقْضِی فِیهِ بَیْنَ عِبَادِکَ إِلَهِی اعْتِذَارِی إِلَیْکَ اعْتِذَارُ مَنْ لَمْ یَسْتَغْنِ عَنْ قَبُولِ عُذْرِهِ
اى خدا آن روزى که میان بندگانت حکم مىکنى آن روز مرا به لقاء خود شاد گردان اى خدا من چون کسى به درگاهت عذر مىخواهم که به قبول عذر سخت محتاج است
فَاقْبَلْ عُذْرِی یَا أَکْرَمَ مَنِ اعْتَذَرَ إِلَیْهِ الْمُسِیئُونَ
پس عذرم بپذیر اى کریمترین کسى که گنهکاران از او معذرت مىطلبند
إِلَهِی لاَ تَرُدَّ حَاجَتِی وَ لاَ تُخَیِّبْ طَمَعِی وَ لاَ تَقْطَعْ مِنْکَ رَجَائِی وَ أَمَلِی
اى خدا حاجتم را رد مکن و دست طمعم را از درگاهت محروم برمگردان و امید و آرزویم از لطف و کرمت منقطع مساز
إِلَهِی لَوْ أَرَدْتَ هَوَانِی لَمْ تَهْدِنِی وَ لَوْ أَرَدْتَ فَضِیحَتِی لَمْ تُعَافِنِی
اى خدا اگر تو اراده خوارى من داشتى به هدایت و احسانت سرافرازم نمىکردى و اگر مىخواستى مرا رسوا سازى در دنیا معافم نمىفرمودى
إِلَهِی مَا أَظُنُّکَ تَرُدُّنِی فِی حَاجَةٍ قَدْ أَفْنَیْتُ عُمُرِی فِی طَلَبِهَا مِنْکَ
اى خداى من هرگز به تواین گمان نمىبرم که حاجتى که به تو دارم و عمرم را در طلبش فانى کردم باز روان سازى
إِلَهِی فَلَکَ الْحَمْدُ أَبَداً أَبَداً دَائِماً سَرْمَداً یَزِیدُ وَ لاَ یَبِیدُ کَمَا تُحِبُّ وَ تَرْضَى
اى خدا حمد و ثنا مختص توست حمد ابدى و دایم سرمدى که همى بیفزاید و هرگز فنا نپذیرد چنانکه تو دوست بدارى و بپسندى
إِلَهِی إِنْ أَخَذْتَنِی بِجُرْمِی أَخَذْتُکَ بِعَفْوِکَ وَ إِنْ أَخَذْتَنِی بِذُنُوبِی أَخَذْتُکَ بِمَغْفِرَتِکَ
اى خدا اگر مرا به جرمم مؤاخذه کنى تو را به عفوت مؤاخذه مىکنم و اگر مرا به گناهانم بازخواست کنى تو را به مغفرتت باز خواست کنم
وَ إِنْ أَدْخَلْتَنِی النَّارَ أَعْلَمْتُ أَهْلَهَا أَنِّی أُحِبُّکَ
و اگر مرا به آتش دوزخ برى اهل آتش را آگاه خواهم کرد که من تو را دوست مىداشتم
إِلَهِی إِنْ کَانَ صَغُرَ فِی جَنْبِ طَاعَتِکَ عَمَلِی فَقَدْ کَبُرَ فِی جَنْبِ رَجَائِکَ أَمَلِی
اى خدا اگر در مقابل طاعتت عملم اندک است در مقابل رجاء و امید به کرمت آرزویم بسیار است
إِلَهِی کَیْفَ أَنْقَلِبُ مِنْ عِنْدِکَ بِالْخَیْبَةِ مَحْرُوماً وَ قَدْ کَانَ حُسْنُ ظَنِّی بِجُودِکَ أَنْ تَقْلِبَنِی بِالنَّجَاةِ مَرْحُوماً
اى خدا چگونه از درگاه لطفت محروم و ناامید برگردم در صورتى که به جود و احسان تو حسن ظن بسیار داشتم که به حالم ترحم کرده و عاقبت از اهل نجاتم مىگردانى
إِلَهِی وَ قَدْ أَفْنَیْتُ عُمُرِی فِی شِرَّةِ السَّهْوِ عَنْکَ وَ أَبْلَیْتُ شَبَابِی فِی سَکْرَةِ التَّبَاعُدِ مِنْکَ
اى خدا عمرم را با درد و غفلت از تو فانى ساختم و بفرسودم جوانیم را در مستى بعد از تو
إِلَهِی فَلَمْ أَسْتَیْقِظْ أَیَّامَ اغْتِرَارِی بِکَ وَ رُکُونِی إِلَى سَبِیلِ سَخَطِکَ
اى خدا پس بیدار نشدم روزگارى را که مغرور کرمت بودم و به راه سخط و غضبت مىرفتم
إِلَهِی وَ أَنَا عَبْدُکَ وَ ابْنُ عَبْدِکَ قَائِمٌ بَیْنَ یَدَیْکَ مُتَوَسِّلٌ بِکَرَمِکَ إِلَیْکَ
اى خدا من بنده تو و فرزند بنده توام که در پیشگاه حضورت ایستادهام و کرم و رحمتت را بسویت وسیله خود قرار دادهام
إِلَهِی أَنَا عَبْدٌ أَتَنَصَّلُ إِلَیْکَ مِمَّا کُنْتُ أُوَاجِهُکَ بِهِ مِنْ قِلَّةِ اسْتِحْیَائِی مِنْ نَظَرِکَ
اى خدا منم بندهاى که به عذر خواهى به درگاهت آمدهام از اعمال زشتى که بواسطه قلت حیا به حضورت و در نظرت بجا آوردهام
وَ أَطْلُبُ الْعَفْوَ مِنْکَ إِذِ الْعَفْوُ نَعْتٌ لِکَرَمِکَ
و از تو عفو و بخشش مىطلبم که عفو وصف کرم توست
إِلَهِی لَمْ یَکُنْ لِی حَوْلٌ فَأَنْتَقِلَ بِهِ عَنْ مَعْصِیَتِکَ إِلاَّ فِی وَقْتٍ أَیْقَظْتَنِی لِمَحَبَّتِکَ
اى خدا من قدرتى که از معصیت باز گردم ندارم مگر آنکه تو به عشق و محبت مرا بیدار گردانى
وَ کَمَا أَرَدْتَ أَنْ أَکُونَ کُنْتُ فَشَکَرْتُکَ بِإِدْخَالِی فِی کَرَمِکَ وَ لِتَطْهِیرِ قَلْبِی مِنْ أَوْسَاخِ الْغَفْلَةِ عَنْکَ
یا آنکه چنانکه تو مىخواهى باشم و شکر تو گویم چون مرا به کرمت داخل کردى و قلبم را از پلیدیهاى غفلت پاک و پاکیزه گردانیدى
إِلَهِی انْظُرْ إِلَیَّ نَظَرَ مَنْ نَادَیْتَهُ فَأَجَابَکَ وَ اسْتَعْمَلْتَهُ بِمَعُونَتِکَ فَأَطَاعَکَ
اى خدا از لطف به حال من چنان بنگر کهبه کسى که او را خواندى و اجابت کرد و به کار طاعت واداشتى و اطاعتت نمود مىنگرى
یَا قَرِیباً لاَ یَبْعُدُ عَنِ الْمُغْتَرِّ بِهِ وَ یَا جَوَاداً لاَ یَبْخَلُ عَمَّنْ رَجَا ثَوَابَهُ
اى نزدیکى که هرگز دور از آنکه فریفته توست نمىشوى و اى با جود و کرمى که هرگز بخل بر آنکه امید احسانت دارد نمىکنى
إِلَهِی هَبْ لِی قَلْباً یُدْنِیهِ مِنْکَ شَوْقُهُ وَ لِسَاناً یُرْفَعُ إِلَیْکَ صِدْقُهُ وَ نَظَراً یُقَرِّبُهُ مِنْکَ حَقُّهُ
اى خدا به من دلى عطا کن که مشتاق مقام قرب تو باشد و زبانى که سخن صدقش بسوى تو بالا رود و نظر حقیقتى که تقرب تو جوید
إِلَهِی إِنَّ مَنْ تَعَرَّفَ بِکَ غَیْرُ مَجْهُولٍ وَ مَنْ لاَذَ بِکَ غَیْرُ مَخْذُولٍ وَ مَنْ أَقْبَلْتَ عَلَیْهِ غَیْرُ مَمْلُوکٍ (مَمْلُولٍ)
اى خدا آنکه به تو معروف شد هرگز مجهول و بىنام نشود و هر که به تو پناه آورد هرگز خوار نگردد و هر که تو به او توجه کنى بنده دیگرى نشود
إِلَهِی إِنَّ مَنِ انْتَهَجَ بِکَ لَمُسْتَنِیرٌ وَ إِنَّ مَنِ اعْتَصَمَ بِکَ لَمُسْتَجِیرٌ وَ قَدْ لُذْتُ بِکَ یَا إِلَهِی
اى خدا هر که به تو راه یافت روشن شد و هر که به تو پناه برد پناه یافت و من به درگاه تو پناه آوردهام پس تو اى خدا
فَلاَ تُخَیِّبْ ظَنِّی مِنْ رَحْمَتِکَ وَ لاَ تَحْجُبْنِی عَنْ رَأْفَتِکَ
حسن ظن مرا به رحمتت نومید مساز و از فروغ رأفت و عنایتت مرا محجوب مگردان
إِلَهِی أَقِمْنِی فِی أَهْلِ وَلاَیَتِکَ مُقَامَ مَنْ رَجَا الزِّیَادَةَ مِنْ مَحَبَّتِکَ
اى خدا مرا در میان اولیاء خود مقام آنکس را بخش که به امید زیاد شدن محبت توست
إِلَهِی وَ أَلْهِمْنِی وَلَهاً بِذِکْرِکَ إِلَى ذِکْرِکَ وَ هِمَّتِی فِی رَوْحِ نَجَاحِ أَسْمَائِکَ وَ مَحَلِّ قُدْسِکَ
اى خدا و مرا واله و حیران یاد خود براى یاد خود گردان و همتم را بر نشاط و فیروزى در اسماء خود و مقام قدس خویش موقوف ساز
إِلَهِی بِکَ عَلَیْکَ إِلاَّ أَلْحَقْتَنِی بِمَحَلِّ أَهْلِ طَاعَتِکَ وَ الْمَثْوَى الصَّالِحِ مِنْ مَرْضَاتِکَ
اى خدا به ذات پاکت و به حقى که تو را بر خلق است قسم که مرا به اهل طاعتت ملحق ساز و منزل شایسته از مقام رضا و خوشنودیت عطا فرما
فَإِنِّی لاَ أَقْدِرُ لِنَفْسِی دَفْعاً وَ لاَ أَمْلِکُ لَهَا نَفْعاً
که من قادر نیستم دفع شرى از خود یا جلب نفعى براى خود کنم
إِلَهِی أَنَا عَبْدُکَ الضَّعِیفُ الْمُذْنِبُ وَ مَمْلُوکُکَ الْمُنِیبُ فَلاَ تَجْعَلْنِی مِمَّنْ صَرَفْتَ عَنْهُ وَجْهَکَ وَ حَجَبَهُ سَهْوُهُ عَنْ عَفْوِکَ
اى خدا من بنده ضعیف گنهکار و مملوک تایب پر عیب و نقص توام پس مرا از آنان که روى از آنها مىگردانى و به غفلت از عفوت محجوب شدند قرار مده
إِلَهِی هَبْ لِی کَمَالَ الاِنْقِطَاعِ إِلَیْکَ وَ أَنِرْ أَبْصَارَ قُلُوبِنَا بِضِیَاءِ نَظَرِهَا إِلَیْکَ
اى خدا مرا انقطاع کامل بسوى خود عطا فرما و روشن ساز دیدههاى دل ما را به نورى که به آن نور تو را مشاهده کند
حَتَّى تَخْرِقَ أَبْصَارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ فَتَصِلَ إِلَى مَعْدِنِ الْعَظَمَةِ وَ تَصِیرَ أَرْوَاحُنَا مُعَلَّقَةً بِعِزِّ قُدْسِکَ
تا آنکه دیده بصیرت ما حجابهاى نور را بر دردو به نور عظمت واصل گردد و جانهاى ما به مقام قدس عزتت در پیوندد
إِلَهِی وَ اجْعَلْنِی مِمَّنْ نَادَیْتَهُ فَأَجَابَکَ وَ لاَحَظْتَهُ فَصَعِقَ لِجَلاَلِکَ فَنَاجَیْتَهُ سِرّاً وَ عَمِلَ لَکَ جَهْراً
اى خدا مرا از آنان قرار ده که چون او را ندا کنى تو را اجابت مىکند و چون به او متوجه شوى از تجلى جلال و عظمتت مدهوش مىگردد پس تو با او در باطن راز مىگویى و او به عیان به کار تو مشغول است
إِلَهِی لَمْ أُسَلِّطْ عَلَى حُسْنِ ظَنِّی قُنُوطَ الْإِیَاسِ وَ لاَ انْقَطَعَ رَجَائِی مِنْ جَمِیلِ کَرَمِکَ
اى خدا بر حسن ظنم به تو یأس و ناامیدى مسلط مساز و دست امیدم از دامن کرم نیکویت جدا مگردان
إِلَهِی إِنْ کَانَتِ الْخَطَایَا قَدْ أَسْقَطَتْنِی لَدَیْکَ فَاصْفَحْ عَنِّی بِحُسْنِ تَوَکُّلِی عَلَیْکَ
اى خدا اگر خطاهایم مرا نزد تو پس و خوار گردانیده هم بواسطه حسن اعتمادم به تو از من عفو کن
إِلَهِی إِنْ حَطَّتْنِی الذُّنُوبُ مِنْ مَکَارِمِ لُطْفِکَ فَقَدْ نَبَّهَنِی الْیَقِینُ إِلَى کَرَمِ عَطْفِکَ
اى خدا اگر گناهانم مرا از لطف و کرامتهایت دور کرده مقام یقینم مرا به کرم و عطوفتت تذکر مىدهد
إِلَهِی إِنْ أَنَامَتْنِی الْغَفْلَةُ عَنِ الاِسْتِعْدَادِ لِلِقَائِکَ فَقَدْ نَبَّهَتْنِی الْمَعْرِفَةُ بِکَرَمِ آلاَئِکَ
و اگر غفلت مرا از مهیاى لقاى تو شدن به خواب غرور افکند معرفتم به نعمتهاى بزرگوارت بیدار مىگرداند
إِلَهِی إِنْ دَعَانِی إِلَى النَّارِ عَظِیمُ عِقَابِکَ فَقَدْ دَعَانِی إِلَى الْجَنَّةِ جَزِیلُ ثَوَابِکَ
اى خدا اگر عقاب و انتقام تو مرا به آتش دوزخ خواند ثواب و عنایتت مرا بسوى بهشت ابد دعوت کرد
إِلَهِی فَلَکَ أَسْأَلُ وَ إِلَیْکَ أَبْتَهِلُ وَ أَرْغَبُ وَ أَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ
اى خدا پس من هر چه بخواهم از تو درخواست مىکنم و به درگاه کرمت با ناله و زارى و شوق و رغبت مىنالم و از تو مىطلبم که درود فرستى بر محمد (ص) و آل محمد
وَ أَنْ تَجْعَلَنِی مِمَّنْ یُدِیمُ ذِکْرَکَ وَ لاَ یَنْقُضُ عَهْدَکَ وَ لاَ یَغْفُلُ عَنْ شُکْرِکَ وَ لاَ یَسْتَخِفُّ بِأَمْرِکَ
و مرا از آنان قرار دهى که دایم به یاد تواند و هرگز عهد تو نشکنند و شکر و سپاست را لحظهاى فراموش نکنند و امرت را سبک نشمرند
إِلَهِی وَ أَلْحِقْنِی بِنُورِ عِزِّکَ الْأَبْهَجِ فَأَکُونَ لَکَ عَارِفاً وَ عَنْ سِوَاکَ مُنْحَرِفاً وَ مِنْکَ خَائِفاً مُرَاقِباً
اى خدا و مرا به نور مقام عزتت که بهجت و نشاطش از هر لذت بالاتر است در پیوند تا آنکه شناساى تو باشم و از غیر تو رو بگردانم و از تو ترسان و مراقب فرمان باشم
یَا ذَا الْجَلاَلِ وَ الْإِکْرَامِ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ رَسُولِهِ وَ آلِهِ الطَّاهِرِینَ وَ سَلَّمَ تَسْلِیماً کَثِیراً
اى خداى صاحب جلال و بزرگوارى و درود خدا بر رسولش محمد (ص) و بر اهل بیت پاکش و سلام و تحیت بسیار باد.
و این از مناجاتهاى جلیل القدر ائمة علیهم السلام است و بر مضامین عالیه مشتمل است و در هر وقت که حضور قلبى باشد خواندن آن مناسب است.//ن
انتهای خبر/