انقلاب سفید چراغ خاموش سنتزدایی محمدرضاشاه

مهدی صبوری در گفتگو با خبرنگار گروه سیاسی پایگاه خبری تحلیلی «موجرسا»؛ گفت: انقلاب سفید شاه اساس و بنیاد سنتی اقتدار پاتریمونیال (پدرسالاری) بازاریان و طبقات زمیندار بزرگ را که ارتباط بین تودههای مختلف مردم را برقرار میکردند برچید و طبقه سنتی جامعه ایران را نابود کرد.
بیشتر بخوانید
وی با بیان اینکه در روز ۶ بهمن سال ۱۳۴۱، منشور ۶گانه انقلاب سفید (انقلاب شاه و ملت) به رفراندوم گذاشته شد و شاه آن را پیروزی ملت ایران خواند، افزود: محمدرضاشاه پهلوی در کتاب پاسخ به تاریخ درباره هدف خود از انقلاب سفید اینگونه میگوید: «من یک هدف بیشتر نداشتهام و آن ترقی و آبادانی ایران بوده است»، اما آیا واقعاً شاه توانست در راستای هدف تعیین شده گام بردارد؟
رئیس دانشگاه فنی ابهر با اشاره به اینکه با پیروزی جان اف.کندی در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، سیاستهای خارجی این کشور دگرگون شد، تصریح کرد: او برای جلوگیری از قیامهای مردمی در رژیمهای وابسته به آمریکا، رهبران آن کشورها را به انجام اصلاحات اجتماعی و سیاسی تشویق کرد.
وی خاطرنشان کرد: در ایران نیز همگام با سایر کشورهای بلوک غرب، این اصلاحات در قالب فضای باز سیاسی، اصلاحات ارضی و انقلاب سفید در ابعاد مختلف سیاسی و اجتماعی به اجرا در آمد.
صبوری متذکر شد: اوج این اصلاحات در ایران با نام «انقلاب سفید و یا انقلاب شاه و ملت» تمام جنبههای زندگی سیاسی، اقتصادی و اجتماعی جامعه سنتی ایران در برمیگرفت که از بالا برنامهریزی و اجرا شد و دهقانان و طبقه متوسط هیچکدام در شروع آن مشارکت نداشتند.
وی به اصول انقلاب سفید شاه اشاره کرد و یادآور شد: برنامه اصلاحات ارضی برای توزیع مجدد زمینهای زمینداران بزرگ در میان دهقانان، فروش و واگذاری مؤسسات دولتی به مردم، شریککردن کارگران در سود کارخانه،ملی کردن جنگلها، دادن حق رای و حقوق سیاسی به زنان از جمله این اصول بود.
رئیس دانشگاه فنی ابهر با توضیح اینکه شاه با انقلاب سفید رو به روی سنتیترین قدرت ایران یعنی زمینداران رفته بود، به همین دلیل این گروه طبعاً دلخوشی از پهلوی دوم نداشتند، متذکر شد: شاه بهرغم مخالفت به برنامههای خود ادامه میداد، اما برای بسیاری از مردم رهایی از اربابان زمیندار باعث آزادی و راحتی نبود، بلکه به معنای گیر افتادن در سختیهای جامعه سرمایهداری و شهری بود.
وی خاطرنشان کرد: انقلاب سفید زمانی در ایران اجرایی شد که آیتالله بروجردی مرجع اول شیعیان فوت کرده بود و نیروهای مذهبی به سه جناح عمده تقسیم میشدند: جناح اول که همان مواضع آیتالله بروجردی را ادامه دادند. گروه دوم افرادی بودند که با حکومت پهلوی همکاری میکردند و توسط محمدرضا شاه به عنوان ائمه جمعه منصوب شدند، اما جناح سوم افرادی بودند که مخالف انقلاب سفید بهخصوص در مواردی مانند اصلاحات ارضی، حق رأی زنان و مصونیت مستشاران نظامی آمریکا بودند که حول شخصیت کاریزماتیک و قدرتمند آیتالله خمینی گرد هم آمدند.
صبوری با تأکید بر اینکه با تصویب اصلاحات انقلاب سفید شکاف اساسی میان شاه و نیروهای مذهبی طرفدار امام خمینی (ره) به وجود آمد، عنوان کرد: شاه در پاسخ به ابهامات روحانیون به فرستاده این گروه میگوید: «اگر آسمان به زمین بیایید و زمین به آسمان برود من باید این برنامه را اجرایی کنم» موج مخالفت نیروهای مذهبی در قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ جلوهگر شد که موجب رویارویی مردم و روحانیت با رژیم شاه شد.
وی به پیامدهای منفی انقلاب سفید اشاره کرد و اظهار داشت: از مهمترین پیامدهای آن میتوان به تقسیم و قطعهقطعهشدن زمینها و کاهش تولیدات کشاورزی اشاره کرد که باعث شد بسیاری از روستائیان به شهرها مهاجرت کنند و در حاشیه ساکن و در نقش مصرفکننده قرار بگیرند. جان فوران معتقد است سهم کشاورزی در تولید ناخالص ملی در سال ۱۳۳۸ به ۳۳ درصد رسید؛ اما در سالهای ۱۳۴۸ به ۲۳ درصد و در سال ۱۳۵۶ به ۹ درصد کاهش یافت.
رئیس دانشگاه فنی ابهر افزود: انقلاب سفید با گنجاندن برنامه اصلاحات ارضی پیوندهای سنتی ارباب و رعیتی را دگرگون کرد و شیوه جدیدی از روابط در جامعه روستایی ایران نشان داد.
وی با بیان اینکه بر اساس همین اصلاحات طبقه سنتی جامعه ایران نابود شد، تأکید کرد: این گروههای جای خود را به بورژوازی (شهرنشین) تازه به دوران رسیده، نخبگان فاقد پایگاه سیاسی قدرتمند دادند.
جیمز بیل در این باره مینویسد: «شاه میخواست با اجرای برنامه اصلاحات از بالا، دهقانان کشور را بر ضد طبقه متوسط مذهبی و روشنفکر متحد کند؛ اما درست همان نیرویی را که برای انجام این اصلاحات نیاز داشت از دست داد»
وی ابراز کرد: سرانجام ویژگیهای حاکم در حکومت پهلوی دوم و فقدان زمینههای مردمی انقلاب سفید ضربه نهایی را به سیستم وارد کرد و در کنار سایر عوامل منجر به شکلگیری انقلاب ۱۳۵۷ در ایران شد.
انتهای خبر/