logo
امروز : یکشنبه ۲۲ تیر ۱۴۰۴ ساعت ۰:۱۶
[ شناسه خبر : ۴۶۷۹۸ ] [ مدت زمان تقریبی برای مطالعه : 9 دقیقه ]
موج‌رسا گزارش می‌دهد؛

مردم سد استوار بزنگاه‌های تاریخ کشور

مردم-سد-استوار-بزنگاه‌های-تاریخ-کشور
در بزنگاه‌های تاریخی، مردم فارغ از جناح‌بندی‌های سیاسی همواره با درایت خود پشت کشور ایستاده‌اند. از دفاع در برابر حملات خارجی تا مقاومت در بحران‌های داخلی، این مردم بودند که با ایثار و وفاداری، چراغ امید را روشن نگه داشتند.

به گزارش خبرنگار گروه سیاسی پایگاه خبری تحلیلی «موج‌رسا»؛ انسجام اجتماعی تنها از طریق گفتگوهای محدود بین جناح‌های سیاسی حاصل نمی‌شود، چرا که این روش ممکن است به جای تقریب دیدگاه‌ها، به تقویت شکاف‌های موجود بیانجامد. برای ایجاد همبستگی واقعی، باید تمام اقشار جامعه، در فرآیند مشارکت فعالانه نقش داشته باشند.

بیشتر بخوانید

این مشارکت نباید صرفاً نمادین باشد، بلکه باید در قالب کنش‌های ملموس و روایت‌های واقعی از زندگی مردم نمود پیدا کند.

یکی از عوامل مهم در تحقق انسجام اجتماعی، نقش رسانه‌ها و نهادهای فرهنگی در بازتاب صدای تمام گروه‌های جامعه است. در بسیاری از موارد، رسانه‌ها تنها به بازتولید گفتمان‌های محدود سیاسی می‌پردازند و از روایت تلاش‌ها و دغدغه‌های عموم مردم غافل می‌مانند. برای تغییر این روند، باید فضایی ایجاد شود که در آن نه‌تنها سیاستمداران، بلکه معلمان، دانش‌آموزان، ورزشکاران، کشاورزان و دیگر اقشار نیز امکان بیان داستان خود را داشته باشند.

فرر

انسجام اجتماعی با حضور مردم محقق می‌شود

حجت‌الاسلام موسی آقایاری، استاد حوزه و دانشگاه در گفتگو با خبرنگار گروه سیاسی پایگاه خبری تحلیلی موج‌رسا گفت: در شرایطی که جامعه ایران با مسائل گوناگون فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی روبه‌روست، بحث انسجام اجتماعی بیش از همیشه اهمیت پیدا کرده است. 

وی افزود: گفتمان‌سازی درباره همبستگی ملی، سال‌هاست که میان نخبگان سیاسی رایج شده، اما به نظر می‌رسد تأکید بیش از حد بر گفتگوی صرف میان جناح‌های سیاسی، در حال فاصله‌ گرفتن از واقعیت‌های جامعه است.

این استاد حوزه و دانشگاه تصریح کرد: واقعیت آن است که گفتگوی جناحی اگرچه می‌تواند بخشی از مشکلات سیاسی را تخفیف دهد، اما در سطح جامعه کفایت نمی‌کند.

وی اظهار داشت: انسجام اجتماعی، نیازمند به‌رسمیت‌ شناختن تمامی گروه‌های اجتماعی و روایت کنش‌های واقعی مردم است، از جوانان پرانرژی نسل Z گرفته تا زنان ورزشکار، معلمان، کارگران و حتی مردمی که در مناطق دورافتاده با حداقل امکانات زندگی را اداره می‌کنند.

آقایاری خاطرنشان کرد: اشتباه است اگر تصور شود که تنها از طریق گفتگوی احزاب و گروه‌های رسمی می‌توان به وحدت و همدلی اجتماعی رسید. اتفاقاً در بسیاری از مواقع، چنین جلساتی به جای ایجاد انسجام، منجر به تقویت شکاف‌های نخبگانی و بی‌اعتمادی عمومی می‌شود. 

وی با بیان اینکه تجربه‌های تلخ گذشته نشان داده که در نبود مشارکت بدنه‌ مردم، سیاست‌ورزی رسمی نمی‌تواند بحران‌های اجتماعی را مدیریت کند، یادآور شد: نکته قابل تأمل آن است که در سال‌های اخیر، نمونه‌های بسیاری از کنش‌های اجتماعی اصیل و مردمی شکل گرفته که بازتاب مناسبی در فضای رسمی نداشته‌اند.

این استاد حوزه و دانشگاه به نمونه‌های کنش‌های اجتماعی اشاره کرد و متذکر شد: دختران فوتبالیستی که با غیرت در میادین بین‌المللی ظاهر می‌شوند، جوانانی که در فضای مجازی از ارزش‌های ملی دفاع می‌کنند، خانواده‌هایی که با وجود مشکلات معیشتی، همچنان امید و اخلاق را زنده نگه داشته‌اند، این‌ها سرمایه‌های اجتماعی واقعی‌اند، نه صرفاً نخبگان حزبی.

وی با توضیح اینکه نسل جدید ایران، خصوصاً جوانان دهه‌های ۸۰ و ۹۰، با فهم و دغدغه‌های متفاوتی نسبت به نسل‌های پیشین وارد عرصه اجتماعی شده‌اند، تأکید کرد: اگر قرار است از انسجام صحبت کنیم، باید زبان و روایت این نسل را بفهمیم، آن‌ها را نه مخاطب، بلکه بازیگر و مؤلف وحدت اجتماعی بدانیم. چنین نگاهی، هم با قانون اساسی سازگار است، هم با تجربه موفق کشورهایی که انسجام پایدار را بر پایه مردم‌سالاری واقعی بنا کرده‌اند.

این استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به اینکه صرف گفتگوی با چند جناح سیاسی نمی‌تواند ضامن همبستگی ملی باشد، بلکه باید مردم و کنش‌های واقعی‌شان را وارد میدان کرد، بیان کرد: در حقیقت مردم باید نه‌تنها دیده شوند، بلکه روایت خود را نیز تعریف کنند. رسانه‌ها، دانشگاه‌ها و نهادهای فرهنگی باید پل ارتباطی میان این کنش‌های مردمی و نهادهای تصمیم‌ساز باشند.

وی اظهار داشت: امروز اگر سخن از وحدت است، باید شفافیت، مشارکت واقعی و به‌رسمیت‌شناختن هویت‌های متنوع اجتماعی را در دستور کار قرار داد. انسجام اجتماعی با بخشنامه و توصیه حاصل نمی‌شود، بلکه با احساس تعلق، مشارکت اصیل و اعتمادسازی میان مردم و حاکمیت شکل می‌گیرد.

آقایاری خاطرنشان کرد: در مقابل اصرار بر الگوهای نخبه‌گرایانه و نادیده‌گرفتن واقعیات اجتماعی، می‌تواند به بی‌اعتمادی بیش‌تر، فرسایش سرمایه اجتماعی و گسترش حاشیه‌نشینی فرهنگی بیانجامد. انسجام، بیش از آنکه فرآیندی از بالا به پایین باشد، حرکتی افقی و مشارکتی است.

وی با تأکید بر اینکه این مردم‌اند که در بزنگاه‌های تاریخی، کشور را حفظ کرده‌اند، افزود: امروز هم اگر قرار است از بحران‌ها عبور کنیم، تنها با حضور و مشارکت این مردم، آن هم نه در حاشیه، بلکه در متن، می‌توان به آن دست پیدا کرد.

این استاد حوزه و دانشگاه متذکر شد: از این‌رو، وظیفه همه نهادهای مسئول است که روایت جامعه را بشنوند، نه روایت سیاست‌زدگان را. انسجام اجتماعی، نه در اتاق‌های دربسته که در میدان‌های واقعی، در میان مردم و همراه با مردم محقق می‌شود.

  پن

 ایران قوی است چون مردم هستند 

محمدرضا نجفلی، استاد دانشگاه در گفتگو با خبرنگار گروه سیاسی پایگاه خبری تحلیلی موج‌رسا گفت: تحقق انسجام اجتماعی واقعی تنها از طریق گفتگوهای میان جناح‌های سیاسی ممکن نیست و حتی می‌تواند در صورت عدم توجه به بسترهای گسترده‌تر، به نتایج معکوس بیانجامد. این مهم اولاً مستلزم مشارکت فعال گروه‌های مختلف اجتماعی و ثانیاً روایت صحیح آن‌ها در عرصه عمومی است.

وی با بیان اینکه از طرفی گفتگوهای سیاسی اغلب در سطح نخبگان باقی می‌ماند، افزود: صدای شهروندان عادی و گروه‌های غیرسیاسی را به حاشیه می‌راند و معمولاً در فضایی انتزاعی و به دور از دغدغه‌های روزمره و عینی مردم شکل می‌گیرد.

این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه از طرف دیگر جامعه تنها متشکل از احزاب سیاسی نیست، تصریح کرد: زنان، جوانان نسل جدید، کارگران، هنرمندان، ورزشکاران، اقوام و اقلیت‌ها هرکدام نقش و دغدغه‌های منحصر به فردی دارند که باید دیده و روایت شود.

وی با توضیح اینکه لذا ورود تمام گروه‌ها به عرصه و روایت کنش‌ آن‌ها توسط رسانه‌ها کلید اصلی ایجاد انسجام اجتماعی در عمل است، متذکر شد: از برخی مصادیق آن می‌توان به کنش بانوان فوتبالیست، وطن‌پرستی نسل جوان با زبانی نو و کنشگری خلاقانه در عرصه‌های مختلف که تعلق‌خاطر خود را به ایران را نشان می‌دهند اشاره کرد.

نجفلی یادآور شد: مشارکت مدنی و فعالیت سازمان‌های مردم‌نهاد، ابتکارات محلی، کار داوطلبانه و مواسات، بافت اجتماعی را مستحکم و اعتماد و الگوسازی مثبت را در جامعه ایجاد می‌کند.

وی با اشاره به اینکه در این میان نقش حیاتی رسانه‌های مستقل و فعال، نقش تعیین‌کننده‌ای در کشف، مستندسازی و بازتاب گسترده این کنش‌های اجتماعی متنوع دارند، اظهار داشت: آن‌ها پل ارتباطی میان گروه‌های مختلف جامعه و پل ارتباطی به سمت افکار عمومی هستند. تنها از طریق شنیدن صدای مردم، دیدن تلاش آن‌ها و به اشتراک گذاشتن روایت‌های مثبت و سازنده از مشارکت تمامی ایرانیان است که می‌توان بستری حقیقی برای همبستگی ملی و انسجام اجتماعی پایدار فراهم کرد.

غا

مردم قلب تپنده ایران در روزهای سخت

حجت‌الاسلام جواد کاوندی، استاد دانشگاه در گفتگو با خبرنگار گروه سیاسی پایگاه خبری تحلیلی موج‌رسا گفت: وقتی مردم از حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطلع شدند بلادرنگ تصمیم تاریخی خود را گرفتند و آن اینکه ایران باید پاسخ قاطعی به این رژیم بدهد و این سخن مبنای همبستگی ملی ایرانیان شد.

وی با بیان اینکه همگرایی مردم همه بر حول عزت ملی و مطالبه واکنش سخت نیروهای مسلح به تجاوز رژیم صهیونیستی بود، افزود: لکن چه کسی به مردم آموخت که چنین موضعی اتخاذ کنند؟ آیا کنش‌گران شناخته شده کشور ذهنیت مردم را به این موضوع هدایت کردند؟ پاسخ این است؛ خیر!

وی خاطرنشان کرد: اثبات این مسئله بسیار ساده است و آن اینکه موضع‌گیری شخصیت‌های مطرح سیاسی از جهت زمانی بسیار بعدتر از تصمیم بزرگ مردم رسانه‌ای شد.

این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه عمده مواضع مسئولان و فعالان سیاسی مطرح در مقام تمجید از زمان‌شناسی مردم بود، تصریح کرد: این یعنی مردم خودشان چنین تصمیمی گرفتند.

وی خاطرنشان کرد: حالا که کشور از شرایط جنگی به صورت نسبی عبور کرده و کام جامعه با یک وحدت ملی شیرین شده، بسیاری از سیاسیون آمده‌اند تا ارزش افزوده این پدیده اجتماعی را تبدیل به مطاع سیاسی کنند.

کاوندی با توضیح اینکه اکنون شاهد کش و قوس‌های سیاسی مرسوم هستیم، متذکر شد: آقایان هر کدام سعی دارند این وحدت را در چارچوب فکری و سیاسی خود تحلیل کنند و از قضا همین مسئله موجب شده است تا گاهی حقیقت کاملاً برعکس بشود. یعنی برخی سیاسیون توصیفی از صحنه ارائه می‌دهند که کاملاً بر خلاف آن وحدت است.

وی با تأکید براینکه به نظر می‌رسد این نوع نقش‌آفرینی سیاسیون حتی می‌تواند به وحدت ملی آسیب زده و همدلی را به تنش‌های سیاسی تنزل بدهد، اظهار داشت: راهکار مناسب برای حفظ و تقویت انسجام ملی رسیدگی به مطالبات برجای مانده مردم در جهت پاسداشت و قدردانی از بصیرت و زمان‌شناسی مردم است. ایجاد فضای جدید برای شنیدن دغدغه‌های بی‌واسطه مردم نیز می‌تواند بسیار مهم باشد. حاکمیت باید به این درک مهم و کارساز برسد که مردم همچنان که بدون نقش‌آفرینی سیاسیون توانستند آن تصمیم بزرگ را بگیرند، به خوبی می‌توانند بدون واسطه‌گری سیاسیون دغدغه‌های خود را مطرح کنند.

اگر خواهان جامعه‌ای منسجم هستیم، باید از شعارهای کلیشه‌ای فراتر رویم و به اقدامات عملی روی آوریم. حمایت از جنبش‌های اجتماعی خودجوش و ایجاد بسترهای گفتگوی بین‌نسلی و بین‌قشری، گام‌های اساسی در این مسیر هستند. انسجام واقعی زمانی معنا پیدا می‌کند که هر فرد، فارغ از جناح‌بندی‌های سیاسی، احساس کند صدایش شنیده می‌شود و کنش‌هایش در ساختن جامعه مؤثر است.

انتهای خبر/

فرم ارسال نظر