logo
امروز : شنبه ۱۴ تیر ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۴۸
[ شناسه خبر : ۴۶۶۸۷ ] [ مدت زمان تقریبی برای مطالعه : 3 دقیقه ]
یادداشت؛

تاسوعا فصلی از تاریخ انسانیت

تاسوعا-فصلی-از-تاریخ-انسانیت
تاسوعای حسینی نه فقط یک روز از تقویم محرم به شمار می‌آید بلکه فصلی است از تاریخ انسانیت که در آن مردی ایستاده چون کوه، تفسیر واقعی وفاداری و فداکاری را با خون و غیرت به تصویر کشیده است.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «موج‌رسا»؛ روز تاسوعا، روز حضرت ابوالفضل العباس علیه‌السلام، علمدار رشید کربلا، اسوه وفاداری و نماد ایثار است. در این روز دل‌ها سنگینی می‌گیرند و چشم‌ها بارانی می‌شوند. هر قطره اشک، سلامی است به سقای بی‌دست دشت نینوا.

بیشتر بخوانید

ابوالفضل‌العباس، نامی‌ست که با شنیدنش بغض در گلو می‌شکند. او نه‌فقط برادر امام حسین (ع) بود بلکه ستون خیمه اهل‌بیت (ع)، امید نگاه حضرت زینب (س)، و پناه کودکان تشنه‌ای بود که دل به لب‌های خشک او بسته بودند. تاسوعا روزی است که دشت کربلا بوی غربت گرفت. لحظه‌هایی که آسمان صدای فریاد العطش را در خود پیچاند و حضرت عباس (ع) با تمام عطش و شوق، دل به میدان زد تا شاید کام کودکان را با جرعه‌ای آب، آرام کند.

روز تاسوعا وقتی حضرت عباس (ع) از امام حسین (ع) اذن میدان گرفت گویی زمین و زمان متوقف شد. دل آسمان گرفت چشم‌های کائنات به راه عباس ماه بنی هاشم (ع) دوخته شد. در دست‌هایش مشک بود و در دلش غیرت.

 او نرفت تا بجنگد رفت تا سیراب کند. هر قدمش زمزمه‌ای از وفاداری بود و هر ضربه‌ای که خورد تصویری از وفا در میدان تشنگی.

در آن روز خورشید داغ‌تر از همیشه می‌تابید، اما داغ دل حسین (ع) از تشنگی کودکان، سوزناک‌تر از تابش آفتاب بود. عباس (ع) رفت، بی‌آنکه بازگردد؛ نه با مشک پر، نه با دستان سالم؛ فقط با جان پر از وفا. 

مشک پاره و دستانش جدا شد اما پرچم وفاداری را آن‌چنان بلند کرد که تا ابد بر بلندای تاریخ باقی ماند. چه غریبانه عباس (ع)، در کنار فرات به خاک افتاد و چه سنگین بود قدم‌های حسین (ع) وقتی بر بالین برادر نشست.

تاسوعا یعنی روز وداع، روزی که دل‌ها تکه‌تکه شد. بانوی دشت کربلا زینب (س) می‌دانست این آخرین بار است که نگاهش به قامت رشید برادر می‌افتد. کودکانی که به امید بازگشت سقّا چشم به در دوخته بودند دیگر هرگز صدای گام‌های او را نشنیدند.

 مشک خالی دستان بریده و قامتی خمیده، تنها یادگار ابوالفضل‌العباس برای خیمه‌گاه شد. آری، تاسوعا یعنی عباس (ع)، یعنی ایستادگی در برابر عطش، یعنی وفاداری تا آخرین نفس، یعنی ایثار بی‌مرز برای امام زمان خود.

 تاسوعا، روزی است که غیرت در مقابل ظلم ایستاد و با لب تشنه، فریاد آزادگی سر داد. این روز در حافظه‌ تاریخ، نه با قلم، که با اشک نوشته شده است. روزی که کربلا رنگ دیگری گرفت، روزی که پرچم عباس (ع) بلندترین پرچم وفاداری شد.

در تاسوعا، دل‌ها به سمت کربلا پر می‌کشد. هر سال، عاشقان با چشم‌های اشک‌آلود، در دسته‌های عزاداری به یاد عباس قدم برمی‌دارند؛ با پرچم و دستمال‌های سیاه، با دل‌های شکسته، با نوایی از یا ابالفضل… یا ابالفضل…

در این روز همه چیز رنگ دیگری دارد. سکوت، معنای دیگری پیدا می‌کند. صدای طبل‌ها، سینه‌زنی‌ها، ناله‌های پیرزنان و کودکان، همه باهم تصویری از اندوهی جاودان می‌سازند. 

انگار هنوز خیمه‌ها برپاست هنوز صدای العطش می‌آید، و هنوز عباس (ع) آماده است برای رفتن.

تاسوعا، فقط یک مناسبت نیست؛ یک مکتب است. مکتب مردانگی، غیرت، وفاداری و اخلاص.

 در تاسوعا انسان بودن معنا می‌گیرد. در روزی که عباس (ع) اسوه استقامت، دلیری، ادب به خاک افتاد، انسانیت قد کشید.

سلام بر تاسوعا...

سلام بر علمدار کربلا...

سلام بر مشک پاره، سلام بر دستان بریده، سلام بر اشک‌های زینب (س)...

نویسنده: سمیرا قربانی، فعال رسانه

انتهای خبر/

فرم ارسال نظر