یادمان عاشورا نماد مقاومت ملت ایران

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «موجرسا»؛ در گستره پهناور ایران، از کویرهای سوزان تا کوهساران سر به فلک کشیده و از روستاهای دنج تا محلات پرجنب و جوش شهرهای بزرگ، شور حسینی هر ساله با ریشههایی ژرف در دل خاک فرهنگ شیعی، شکلی زنده، پویا و عمیقاً مردمی و هنرمندانه به خود میگیرد. این روایت، فراتر از یک آئین رسمی، تار و پود زندگی اجتماعی و عاطفی بسیاری از ایرانیان را در ماه محرم و صفر تشکیل میدهد:
بیشتر بخوانید
1. دستگاههای سینهزنی و زنجیرزنی محلات: هر محله و روستا، با سلیقه و سنت خاص خود، دستگاه ویژهای دارد. نوای خاص سنج و طبل، ریتم منحصر به فرد سینهزنی و گاه اشعار محلیِ سروده شده توسط خود مردم، هویت محلی را با عشق به حسین (ع) درمیآمیزد. این اجراها، هنر اجرای جمعیِ بداهه و هماهنگ را به نمایش میگذارند، جایی که احساسات فردی در یک هماهنگی گروهیِ پرصلابت و تأثیرانگیز حل میشود.
2. نقشپردازی (شبیهخوانی)های خودجوش: در بسیاری از شهرها و روستاها، گروههای مردمی شبیهخوانیهای ساده اما پرشور اجرا میکنند. این اجراها، فارغ از تجملات حرفهای، با ابزارهای محدود و بازیگرانی از خود مردم (اغلب نوجوانان و جوانان محل)، روایت کربلا را به کوچه و بازار میآورند. سادگی و صداقت این نمایشها، گاه تأثری عمیقتر از اجراهای پرزرق و برق ایجاد میکند و هنر روایتگری داستان مقدس را در سطح جامعه زنده نگه میدارد.
3. روضههای خانگی: قلب تپنده عزا. روضههای خانگی هسته اصلی و عاطفی این سنت مردمیاند. در حیاط خانهها، زیر طاقچههای قدیمی، یا حتی در اتاقهای نشیمن کوچک، جمعی از همسایگان، اقوام و دوستان گرد هم میآیند. اینجا:
فضایی صمیمی و بیتکلف حاکم است؛ فاصلهای بین روضهخوان و شنونده نیست.
مکتب روضهخوانی محلی: روضهخوانانِ محلی، اغلب با سبک و سیاق خاص خود، گاه با لهجه محلی و با استفاده از اشعار ساده و دلنشین (که خود بخشی از ادبیات شفاهی منطقه است) روضه میخوانند. هنر آنها در توصیف صحنههای عاطفی، استفاده از آهنگ کلام و ایجاد ارتباط چشمی مستقیم با حاضران است.
هنر پذیرایی ساده اما معنادار: نذرهای ساده مانند چای، خرما، حلوا یا شربت، با دستان زنان محل آماده میشود. نحوه چیدمان، توزیع و پذیرایی، خود آئینی از مهر و همدلی است و بخشی از هنر زندگی جمعی مؤمنانه به شمار میآید.
نوحههای جمعی: در این جمعهای صمیمی، نوحهخوانی غالباً حالت مشارکتی دارد. حاضران با شنیدن بیتهای آشنا، همصدا با روضهخوان زمزمه یا فریاد میزنند. این همسرایی عاطفی، اوج هنر بیان جمعیِ اندوه و عشق است.
4. تزئینات و نمادهای خودجوش: مردم با آنچه در دسترس دارند، محیط عزا را میآرایند: پارچههای سیاه روی درها، چراغانی با لامپهای رنگی ساده، نقاشیهای کودکانه از صحنههای عاشورا بر دیوارها، یا ساخت سقاخانههای کوچک خانگی با شمع و آیینه. این اقدامات، هنر خلق فضاهای معنوی با حداقل امکانات را نشان میدهد.
5. موسیقی محلی در خدمت عزا: در مناطق مختلف، ریتمها و نواهای محلی خاص با مراسم عزا آمیخته شده است. نوای نی در مناطق مرکزی، سازهای محلی خاص در خطه شمال یا جنوب، یا آوازهای مخصوص نوحه در آذربایجان یا کردستان، همگی نشانگر تلفیق هنر موسیقی بومی با مفاهیم عاشورایی است.
هنرمندی در سادگی و صمیمیت: قدرت اصلی این روایت مردمی و هنرمندانه، در سادگی، صمیمیت و مشارکت فعال همه نهفته است. اینها نمایشی برای تماشا نیستند، بلکه تجربهای جمعی هستند که در آن هر فرد، هم بازیگر است، هم تماشاگر و هم ناقل عاطفه. هنر اینجاست که چگونه با ابزارهای ساده (صدا، ریتم بدن، کلام، پذیرایی، تزئینات محدود) و در بسترهای غیررسمی (کوچه، حیاط خانه)، فضایی پر از حس قداست، همبستگی و عشق به امام حسین(ع) خلق میشود. این سنتهای پرشور و زنده، میراثی گرانبها هستند که ریشههای عمیق عاشورا را در دل جامعه ایرانی، به شکلی بدیع، خلاق و ماندگار روایت میکنند و هر سال حیاتی تازه میبخشند.
یادداشت از دکتر باقر محمدی، عضو هیات علمی دانشگاه پیام نور استان زنجان
انتهای خبر/