logo
امروز : جمعه ۱۳ تیر ۱۴۰۴ ساعت ۱۱:۳۹
[ شناسه خبر : ۴۶۶۱۳ ] [ مدت زمان تقریبی برای مطالعه : 4 دقیقه ]
یادداشت؛

ضرورت شکرگزاری در بحران

ضرورت-شکرگزاری-در-بحران-
در شرایط بحرانی مانند جنگ، شکرگزاری نه‌تنها یک عمل فردی، بلکه یک ضرورت اجتماعی است که می‌تواند به تقویت روحیه جمعی و انسجام ملی منجر شود.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی «موج‌رسا»؛ اثر شکرگزاری علاوه بر جنبه‌های فردی تأثیر پیرامونی و اجتماعی در جامعه دارد که نقش مؤثری در شکل‌گیری فضای عاطفی، روانی و عملگرایی دارد.

بیشتر بخوانید

با عنایت به اینکه بزرگ‌ترین نعمت و سرمایه هر خانواده فرزندان و والدین آن خانواده هستند تشکر از داشته‌ها و داده‌های خداوند متعال در زندگی برای ما همیشه لازم و ضروری است.

شکرگزاری به‌معنای کسی که قدردان خوبی‌ها و نعمت‌هایی است که به او داده شده است شکرگزاری به‌صورت قلبی، لسانی یا عملی است. 

قدردانی یک رفتار آگاهانه و اجتماعی جهت مثبت‌اندیشی و امیدبخشی در جامعه است که می‌تواند باعث تقویت روحیه معنویت، آینده‌نگری و زمینه‌ساز تعاملات انسانی، همبستگی اجتماعی، همدلی و نشاط و صمیمیت در بین اقشار مختلف مردم و مسئولان شود. 

اگر چه جنگ تبعات ناگوار جسمی، روانی و مالی دارد ولیکن باعث تحکیم و تقویت اعتقادات و ایمان‌افزایی به خداوند متعال در بین مردم می‌شود. 

دوران پرمخاطره بحرانی (جنگ ۱۲ روزه) یک فرصت و یک توفیق اجباری برای یاد خدا بودن و شکرگزاری به‌خاطر نعمت‌های داشتن امنیت و سلامت و اتحاد بین مردم بوده است.

طبق تحقیقات و نظر جامعه شناسی حملات دشمنان خارجی در همه کشورها باعث مشارکت، وحدت و همبستگی بین اقوام، اقشار و حتی جناح‌های سیاسی می‌شود که مصداق عینی آن همدردی، همکاری و مشارکت اجتماعی در هشت سال دفاع مقدس است. 

با عنایت به تحقیق امیل دورکیم جامعه‌شناس فرانسوی انسان وقتی در جمع باشد ولی احساس تنهایی کند باعث افسردگی و افزایش خودکشی در جامعه خواهد شد، این نظریه در جامعه توحیدی و مذهبی قابلیت  و سندیت ندارد چون انسان با یاد خدا هرگز احساس تنهایی نمی کند.

با عنایت به یک ضرب‌المثل معروف ایرانی (عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد) در دوران پر استرس و اضطراب در جامعه علاوه بر زمینه‌ساز همبستگی اجتماعی یک گرایش قوی و تقویت معنویت در بین مردم بوجود می‌آید که به‌عنوان سرمایه اجتماعی برای کشور محسوب می شود.

طبق آیه ۲۸ سوره رعد (با یاد خدا دل‌ها آرام می‌گیرد) و نگرانی‌های پیرامونی کاهش پیدا می‌کند، ارتباط با خدا و توکل بر او فطرت بالقوه انسان‌ها را به فعلیت در می‌آورد. 

شکرگزاری با دعا و نیایش مهم‌ترین ابزار آرام‌بخش و تحول روحی و روانی در بین مردم و به‌خصوص موحدین است‌.

اگر چه فراموشی رنج‌های گذشته‌ یک نعمت محسوب می‌شود ولی فراموشی نعمات الهی یک آفت و زمینه نزول بلایاست اما توکل بر خدا با شکرگزاری دفع بلا و آرامبخش دل‌ها است. 

دوران وضعیت ناگوار جنگی یک فرصت وصل به معشوق (خدا ) و درخواست کمک از الطاف اوست اگر چه این دوران شاید یک آزمون الهی باشد اما یاد خدا با قدردانی از سلامت و امنیت در جامعه لازمه تداوم حیات بشری و توسعه اقتصادی و اعتلاء فرهنگ غنی در کشور است. 

 مولانا جلال‌الدین بلخی (مولوی ) در اشعار پرمحتوا و سازنده می‌فرماید: شکر نعمت نعمتت افزون کند، کفر نعمت از کفت بیرون کند.

پس چرا باید اندوه و غمگین بود به‌استناد آیه ۱۳۹ سوره آل‌عمران (سست نشوید و غمگین نباشید شما برتر هستید) هرگز نباید ناامید و ناسپاس باشیم همواره با توکل بر عظمت و رحمانیت خدا شاکر نعمات الهی باشیم تا نعمت‌افزایی در زندگی حاصل شود.

در شرایط بحرانی مانند جنگ، شکرگزاری نه‌تنها یک عمل فردی، بلکه یک ضرورت اجتماعی است که می‌تواند به تقویت روحیه جمعی و انسجام ملی منجر شود. وقتی افراد در مواجهه با تهدیدات بیرونی، به‌جای تمرکز بر کمبودها و ترس‌ها، قدردان نعمت‌های موجود مانند امنیت نسبی، سلامت و حمایت خانوادگی باشند، این نگرش مثبت به‌صورت زنجیره‌ای در جامعه گسترش می‌یابد. تحقیقات روان‌شناسی اجتماعی نشان می‌دهد که جوامعی که در بحران‌ها به شکرگزاری و امیدواری گرایش دارند، توانایی بیش‌تری برای عبور از چالش‌ها و حفظ پویایی فرهنگی و اقتصادی از خود نشان می‌دهند.    

شکرگزاری در بحران همچنین می‌تواند به بازتعریف معنای رنج و تحول آن به فرصتی برای رشد معنوی کمک کند. همان‌طور که تاریخ جوامع مختلف نشان داده، دوران‌های سخت اغلب بستری برای ظهور ظرفیت‌های پنهان انسانی، همبستگی عمیق‌تر و بازگشت به ارزش‌های اصیل بوده است. در فرهنگ ایرانی-اسلامی، این مفهوم با عباراتی مانند «المؤمنُ لِکُلِّ شَیءٍ خَیر» (مؤمن در هر حالتی خیر می‌بیند) تجلی می‌یابد. بنابراین، شکرگزاری نه‌تنها سپاسی برای نعمت‌های ملموس، بلکه اعتمادی فعال به حکمت الهی است که حتی در تاریک‌ترین لحظات، زمینه‌ساز روشنایی‌های جدید می‌شود.  

نویسنده: صفی‌اله ملکی، جامعه‌شناس

انتهای خبر/

فرم ارسال نظر