
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «موجرسا»؛ سالها یکی از سئوالات مهم نسل جوان و برخیها در ایام محرم این بود که چرا حاکمیت در تعریف شمر و یزید زمانه، آمریکا و رژیم صهیونیستی را معرفی میکند و اساساً آیا این تعمیم دادنها تا چه حد درست است؟ امام خمینی (ره) در مورد جنگ بیانی دارند که میفرمایند: «این جنگ (ایران و عراق) از الطاف خفیه الهی بود؛ شاید با صرف کمی وقت و دقت در اتفاقات اوایل تیر ماه، نتیجه بهتری در زمینه این دیدگاه حاصل شود.»
بیشتر بخوانید
حتی شاید بتوان گفت هزینه میلیاردی هم نمیتوانست این همه منطق جمهوری اسلامی را به اثبات برساند که رژیم صهیونیستی و آمریکا شر مطلق دنیاست و تمام بدبختیهای ملتها از آمریکاست. اما این جنگ ۱۲ روزه تمام آزادیخواهان دنیا را برای حمایت از ایران به خط کرد و نابودی اسرائیل را تمنای آنان قرار داد. دنیا به چشم خود دید که میشود حتی با آمریکا وارد مذاکره شد و جنگ را تحمیل کرد. دنیا دید که میشود عضو مجامع بینالمللی هستهای بود و مورد حمله قرار گرفت.
دنیا دید چگونه استکبار رخ نشان میدهد و میتواند تمام قوانین و این مجامع را دور بزند و خواسته خود را دیکته کند. دم زدن از حقوق ملتها و حقوق بشر و سایر نهادهای بینالمللی، دروغ بزککردهای بیش نبود.
اما آنچه که بیشتر مورد توجه ملتها قرار گرفت، جوانمردی ایران در مواجهه با این جورثومههای فساد و تکبر بود که آنچنان مشت محکمی بر دهانشان زد که تا سالها فراموش نخواهند کرد. ویران شدن هیمنه آمریکا در پاسخ به تعرضش را کمتر کسی متصور بود که انجام گیرد، که به لطف خدا انجام شد.
سالها این منطق جمهوری اسلامی حتی گاهی در بین برخی از مردمان خود جمهوری اسلامی هم مظلوم قرار گرفت، مخصوصاً زمانی که شعار «نه غزه، نه لبنان» را عدهای مطرح کردند و چند سالی هم مانور این منطق را دادند و چهها که با این منطق نکردند؛ تمام کمبودها را به لبنان و سوریه نسبت دادند و حاکمیت را همیشه محکوم کردند.
منتهی دست خداوند در این جنگ آنچنان این تبلیغات را به هم پیچید که سالها شاید نادمین پیروان آن نتوانند سر را بالا بگیرند. اما نسبت آمریکا و بچه نامشروع شرورش رژیم صهیونیستی با حادثه کربلا را میتوان در مطالعه نوع مواجهه آنان با مردم ایران و چگونگی شهادت آنان دریافت؛ شعار دادن که با مردم کاری ندارند، مثل شعاری که شمر در مواجهه با امام حسین (ع) که با اهل بیت امام کاری ندارد، ولی شد آنچه که نباید میشد. دقیقاً در قضیه اخیر هم همچین شعاری داده شد، ولی واقعیت چیز دیگری بود.
البته شاید اگر مردمان جهان بصیرت لازم را داشتند، خیلی وقت پیشترها به این نتیجه میرسیدند که شمر و یزید زمان کسانی جز آمریکا و متحدانش نیستند. اگر خوب به اتفاقات چند سال گذشته نگریسته میشد، این امر خیلی واضح و روشن بود؛ حمایت از صدام و استفاده از بمبهای شیمیایی علیه مردم ایران، آواره کردن و کشتن یک میلیون نفر از مردم عراق به بهانه واهی، کشتار زنها و کودکان غزه، آن هم هزاران هزار نفر، خود گویای این امر بود. منتهی احتمالاً فدا شدن بهتر فرزندان این مرز و بوم لازم بود تا افکار عمومی دنیا به برکت خون این عزیزان بیدار شود که شمر و یزید زمان چه کسانی هستند. چه کسی فکرش را میکرد در قلب اروپا و آمریکا، مردم به حمایت از ایران به صحنه بیایند؟ چه کسی فکرش را میکرد که برخی سلبریتیها و مشهورین دنیا با حمایتهای خود چهره سیاه و منفور این متکبران عالم را به همه بنمایانند؟
باید آفرین گفت به مادرانی که دامانشان محل تربیت انسانهایی قرار گرفت که خون آنها اینچنین شکوه و آزادگی در دنیا به وجود آورد و چه زیبا گفت حضرت روحالله که: «از دامن زن، مرد به معراج میرود.»
نویسنده: سیداحمد موسوی، استاد جامعهشناسی دانشگاه آزاد واحد زنجان
انتهای خبر/