logo
امروز : پنجشنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۴ ساعت ۹:۲۰
[ شناسه خبر : ۴۵۱۴۳ ] [ مدت زمان تقریبی برای مطالعه : 16 دقیقه ]
در گزارش موج‌رسا بخوانید؛

کارآفرینی موتور پنهان تولید ملی

کارآفرینی-موتور-پنهان-تولید-ملی-
جوانان زنجانی با پشتکار و خلاقیت، به جای انتظار کمک‌های خارجی، به خودباوری و شناخت نیازهای بومی روی آورده و در مسیر نوآوری و کارآفرینی حرکت می‌کنند.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «موج‌رسا»؛ در گوشه گوشه استان زنجان، جایی که کوه‌ها بلندای امید را به آسمان می‌رسانند، نسیم نوآوری می‌وزد.

بیشتر بخوانید

 نسیمی که از دل جوانان پرشور و اندیشه‌های جسور می‌گذرد و در روزگاری که بسیاری در انتظار بادهای خارجی هستند، آن‌ها راهی نو انتخاب می‌کنند راهی که نه به دلار و نه به وام‌های کلان، بلکه به باور، پشتکار و شناخت دقیق نیازهای بومی اتکا دارد.

داستان این کارآفرینان زنجانی، حکایتی از تلاش و امید است جوانانی که با مهارت‌های دستی خود، بافت‌های سنتی را با طرح‌های مدرن تلفیق می‌کند و به جای صادرات خام، محصولاتش را به‌عنوان کالای باارزش و هنری به بازار عرضه می‌کند. 

جوانی که با استفاده از دانش روز، تولیدات روستایی را به صنایع دستی مدرن و صادراتی تبدیل کرده و دست به کار تولید داخلی می‌زند.

 آن‌ها با چشم‌اندازی نو به نیازهای جامعه و با پشتکار و تلاش بی‌وقفه، راهی به سوی رونق اقتصادی و استقلال پیدا کرده‌اند. 

 آنان درک می‌کنند که کلید موفقیت، نه در انتظار منابع بیرونی، بلکه در درون خود و در شناخت دقیق نیازهای بومی است از این‌رو، به جای وابستگی به سرمایه‌های خارجی، به خلاقیت و نوآوری روی آورده‌اند، مهم‌تر از همه، این کارآفرینان نه تنها به تولید خود می‌اندیشند بلکه به ایجاد اشتغال و توسعه پایدار نیز می‌اندیشند. 

آن‌ها درک می‌کنند که تولید، موتور پیشران توسعه است و با این نگرش، به زنجیره‌های ارزش محلی جان می‌بخشند و زمینه‌ساز اشتغال‌زایی برای سایر جوانان می‌شوند و در صدد تحقق شعار سال  هستند تا به سخنان مقام معظم رهبری لبیک گویند.

در این گزارش، به بررسی عمیق‌تر تجربیات این کارآفرینان پرداخته و راز موفقیت آن‌ها در شرایط اقتصادی سخت را از زبان خودشان بازگو خواهیم کرد.

 تجربیات آن‌ها می‌تواند چراغ راهی برای جوانان و کارآفرینان دیگر باشد و الگویی برای توسعه پایدار و خودکفایی در اقتصاد ملی باشد، آن‌ها با امید و پشتکار، مسیر نوینی را در استان زنجان ترسیم می‌کنند؛ مسیری که نشان از پویایی و پتانسیل بی‌کران جامعه ایرانی دارد.

کارآفرینی که به روستای متروکه جان بخشید 

زلزله‌ سال ۶۹، روستای سیاه‌خانه ماهنشان را ویران کرد و ساکنانش را به شهرها پراکنده ساخت، تنها چند خانواده به صورت فصلی در روستا می‌زیستند روستا سایه‌ مرگ بر خود دیده بود. 

اما نقی نجفی‌جهانی، مردی از جنس امید، با خاطره‌ سیاه‌خانه در قلبش و پس از سال‌ها زندگی در قزوین، به زادگاهش بازگشت. 

وی عضو انجمن شناخته‌شده‌ انگورانی‌های قزوین، نه تنها به دنبال آرامش بود، بلکه می‌خواست روحی تازه در تن بی‌جان روستایش بدمد اولین قدم، احیاء مزارع پرورش ماهی بود که با دوندگی و پشتکاری مثال زدنی، وی مزارع متروکه را به چرخه‌ تولید بازگرداند، با این حال، او با بهینه‌سازی روش‌های سنتی، موفق به افزایش بهره‌وری شد و برای ده نفر شغل ایجاد کرد.

 اما کار وی به این‌ها ختم نشد و یک هکتار زمین را به کشت گل محمدی اختصاص داد؛ هزار بوته از جهاد کشاورزی گرفت و حالا، پس از دو سه سال، بوته‌ها در حال شکوفایی بودند و اقدام به تولید گلاب می‌کردند.

 اما گلاب تنها محصول این تلاش نبود، گیاهان دارویی متنوع منطقه، از نعنا و پونه گرفته تا کاکوتی و آویشن، در کارگاه عرق‌گیری، به عطر و طعم زندگی تبدیل می‌شدند. 

حتی میوه‌های خشک هم به جرگه محصولات اضافه شده بود و همسر این کارآفرین، همراه وی در این مسیر دشوار بود.

 این بانو در کنار گلاب‌گیری و عرق‌گیری، به میوه خشک‌کنی می‌پرداخت و در فصول کم کار، با برگزاری رایگان کلاس‌های خیاطی برای بانوان روستا، به توانمندسازی زنان و توسعه‌ی اشتغال کمک می‌کرد.

 نتیجه‌ این تلاش بی‌وقفه چه بود؟ روستایی که تقریبا خالی از سکنه بود، حالا ۳۰ خانوار را در خود جای داده است، مهاجرت معکوس، نه تنها اتفاق افتاده بود، بلکه به نمادی از امید و مقاومت در برابر سختی‌ها تبدیل شده بود.

 سیاه‌خانه، از سایه‌ مرگ رهایی یافته بود و با زحمت و همت مردم روستا، آرام‌ آرام به زندگی و رونق بازگشته بود، این زوج نماد این احیاء معجزه‌آسا بودند؛ نماد امیدی که می‌توانست روستاهای ویران‌شده را به بهشت‌های کوچک تبدیل کند.

احیاء سنت دیرینه با کارآفرینی

در دل شهرستان طارم، گیلوان، سیده زمرد حسنی، بانویی با دستان هنرمند، عطر خاطره را در نان‌هایش زنده می‌کند، وی یک کارآفرین است که سنت‌های دیرینه را احیا کرده و با عشقی وصف‌ناشدنی نان طبخ می‌کند.

 این بانو با لبخندی شیرین از تجربه‌هایش می‌گوید و تأکید می‌کند که زنان کارآفرین نباید ناامید شوند، زیرا کار فرصت رشد است، راز محبوبیت نان‌هایش، طعم اصیل و بدون مواد نگهدارنده است که او با تنورهای قدیمی می‌پزد

این بانو با افتخار می‌گوید که دخترانش در کرج و خواهرانش در روستاهای طارم، این هنر را ادامه می‌دهند و حتی پسرش نیز به آن علاقه‌مند است.

وی پس از دو بار خراب شدن خمیر، ناامید نشد و نان‌هایش را صلواتی پخش کرد، با کمک کمیته امداد، مغازه‌ای اجاره کرد و از سال ۱۳۹۴ رسماً نانوایی را شروع کرد.

 این بانو آماده آموزش این هنر به دیگران است و معتقد است هر کاری که با عشق همراه شود، موفق خواهد شد، وی نه تنها نان می‌پزد، بلکه امید و الهام را به اطرافیانش هدیه می‌کند.

کارآفرینی با طعم عسل 

در قلب روستای سریک، از توابع ماهنشان، بانویی جوان با همتی والا قد علم کرده است، آزاده رحمانی، کارآفرین دهه هفتادی، با دستان خود طعم شیرین زندگی را به کام ۱۵ خانواده چشانده است.

این کارآفرین، میراث‌دار پدری زنبوردار، از کودکی با صدای وزوز زنبورها و عطر دل‌انگیز عسل خو گرفته بود، عشق به این حرفه از همان سال‌ها در دلش ریشه دواند و او را به سوی دنیای زنبورداری کشاند. 

هشت سال پیش، این کارآفرین با عزمی راسخ، وارد این عرصه شد و مزرعه‌ کوچک پدری را با تلاش بی‌وقفه به یک کارگاه تولید عسل و فراورده‌های زنبور تبدیل کرد.

۱۶۰ کندوی زنبور عسل، گواه این مدعاست، کندوهایی که نه تنها عسل ناب تولید می‌کنند، بلکه ژل رویال، بره موم، زهر زنبور و گرده را نیز به ارمغان می‌آورند.

 این کارآفرین، پا را فراتر گذاشته و پرورش ملکه‌های زنبور عسل را نیز در برنامه‌های خود گنجانده است، این بانوی جوان، با نگاهی امیدوار به آینده، خواهان حمایت از حرفه‌اش است، وی آرزو دارد با فراهم شدن شرایط و امکانات لازم، کارگاه خود را گسترش دهد و برای افراد بیش‌تری شغل ایجاد کند.

وی بر این باور است که با حمایت از کارآفرینان، می‌توان چرخ‌های اقتصاد روستا را به گردش درآورد و کام خانواده‌های بیش‌تری را با طعم شیرین درآمد حلال، شیرین کرد.

داشتن پشتکار رمز موفقیت بانوی کار‌آفرین

در گوشه‌ای از استان زنجان، در روستای زیبای شیوه ایجرود، زهرا رحیمی، بانوی ۲۸ ساله، با دستان هنرمند خود، شیرینی زندگی را به ارمغان می‌آورد، این بانو، با انتخاب شغل شیرین قنادی، نه تنها ذائقه‌ها را نوازش می‌کند، بلکه با همت و پشتکار خود، مسیر موفقیت را نیز طی می‌کند.

داستان وی با پخت کیک‌های تولد خانگی آغاز شد، شور و اشتیاق او به این حرفه، او را بر آن داشت تا کار خود را توسعه دهد، با دریافت وام ۱۰۰ میلیون تومانی از بنیاد برکت، زهرا توانست مغازه‌ای را اجاره کند و کارگاه کوچک خود را گسترش دهد.

اکنون در این مغازه هم عطر کیک‌های تازه پخته شده به مشام می‌رسد و هم شیرینی‌های رنگارنگ، چشم‌ها را خیره می‌کند و با عشق و علاقه، در این محیط دلنشین، به خلق آثار هنری خوراکی می‌پردازد.

وی رمز موفقیت خود را در علاقه و تلاش می‌داند و با تشکر از حمایت‌های بی‌دریغ خانواده، به‌ویژه پدرش، تاکید می‌کند که با پشتکار و کوشش می‌توان به خواسته‌ها رسید.

بیکاری چالشی که به شیرینی کارآفرینی ختم شد 

خدیجه رضایی‌زادگان، بانوی کار‌آفرین ماهنشانی است که نگاهش به آینده‌ای روشن بود، اما واقعیت تلخ بیکاری جوانان روستا، او را به چالش کشید. 

چشم‌هایش که روزی از بیکاری می‌سوختند، حالا درخششی از امید و تلاش داشتند.

 وی تصمیم گرفت کاری کند، دست به کار شود و با تکیه بر مهارت‌هایش، چرخ زندگی را به حرکت درآورد.

 اولین قدم، ایجاد کارگاهی کوچک بود، پر از ایده و انرژی، خیاطی، دوخت سرویس‌های آشپزخانه، تولید لوازم نوزاد، گلیم‌بافی، فرش‌بافی و حتی جامدادی‌های زیبا! 

تنوع محصولاتش نشان از خلاقیت و پشتکارش داشت، به تدریج، کارگاه کوچک این بانوی کارآفرین به مرکزی برای اشتغال زنان روستا تبدیل شد و نه تنها در قلعه‌جوق سیاه‌منصور بلکه در روستای ویزمک نیز، وی با هنر قالی‌بافی، به زنان دیگر فرصت کار و درآمد داد.

 اما مسیر پر از گل و بلبل نبود و این بانو سختی‌های زیادی را پشت سر گذاشت، کمبود سرمایه، فقدان امکانات، موانع اداری همه و همه، سد راه او بودند.

 اما پشتکارش، آرزویش برای پیشرفت، و ایمانش به کارش، او را یاری کرد تا بر مشکلات غلبه کند، حالا، محصولاتش در زنجان و حتی از طریق فضای مجازی در کل کشور به فروش می‌رسند.

 برای این بانو، موفقیت به معنای سود کلان نیست، او از دیدن زنان روستایش که با دست‌های پرتلاش خود، زندگی‌شان را می‌سازند، لذت می‌برد. 

هر لبخند، هر لقمه نان حلال که به واسطه تلاش او فراهم می‌شود، موفقیت بزرگ اوست، او آرزوی گسترش کارگاهش را دارد، آرزوی ایجاد فرصت‌های بیشتر برای جوانانش و این، رویا و انگیزه اوست برای ادامه راه.

کارآفرینی کلید توسعه اقتصاد روستاها

سال ۱۳۸۶، رویایی کودکانه در ذهن ناصر دوست‌محمدی، جوانی از روستایی کوچک، جان گرفت.

 گاوداری مدرن او با شور و اشتیاق فراوان، با حمایت جهاد کشاورزی، طرح گاوداری نیمه‌صنعتی با گاوهای هلندی را روی کاغذ آورد و در زمینی به وسعت یک هزار و ۵۰۰ متر، به ساخت آن پرداخت.

 اما مسیر، پر از چالش بود سال‌ها تلاش کرد، از نهادهای مختلف درخواست کمک، اما ناامیدی، مهمان همیشگی‌اش شد بارها به فکر رها کردن طرح افتاد، اما صدایی در درونش، صدای امید، او را به ادامه‌ی راه تشویق می‌کرد.

 سرانجام، بسیج سازندگی دست یاری به سوی وی دراز کرد با حمایت آن‌ها، ساخت و ساز از سر گرفته شد و این کارآفرین، انگار دوباره متولد شده بود.

 حالا، گاوداری آماده‌ی بهره‌برداری است و بیش از ۱۰ نفر به‌صورت مستقیم در آن مشغول به کار خواهند شد، اما فایده‌ این گاوداری فراتر از اشتغال‌زایی بود.

 مرکز جمع‌آوری شیر خام، با ظرفیت دو تُن در روز، آرزوی دیرینه‌ دامداران منطقه را برآورده می‌کرد، دیگر خبری از واسطه‌ها و دلالان نخواهد بود  و دامداران محصول زحمت‌شان را به قیمت واقعی به فروش می‌رسانند. 

این اتفاق، انگیزه‌ روستانشینان را برای دامداری افزایش می‌دهد اما این کارآفرین در این مسیر، به کارآفرینی فراتر از گاوداری نیز دست زده بود. 

پرورش زنبور عسل، علاقه‌ای دیرینه‌ وی بود، هر ساله بیش از ۵۰۰ کیلوگرم عسل طبیعی تولید می‌کرد و به بازار عرضه می‌کرد. 

امروز وی با قدم گذاشتن در گاوداری جدیدش، احساس غرور و امید فراوانی می‌کند.

 او می‌داند که این گاوداری، تنها یک ساختمان نیست؛ این نمادی از تلاش، پشتکار و امید است. 

نمادی از مهاجرت معکوس و بازگشت جوانان به روستا، این کارآفرین با این تلاش‌های بی‌وقفه، نه تنها برای روستا خود آینده‌ای روشن‌تر می‌سازد، بلکه الگویی برای دیگران شده است.

 با اشتغال‌زایی آینده‌ روشنی برای جوانان رقم می‌زنم 

کلثوم رستمی، بانوی کارآفرین ماهنشانی، در مسیر زیارتی حرم شاهچراغ، جرقه‌ای از ایده در ذهنش روشن شد انبوه میوه‌های خشک رنگارنگ یادآور گنج پنهان شهرستانش، ماهنشان، افتاد.

 با دریافت وام کم بهره از بسیج سازندگی، سَفرش از میوه خشک آغاز شد اما این بانو پر تلاش‌تر از این حرف‌ها بود، وی با ذوق و سلیقه، کارگاهش را به مرکزی برای تولید لبنیات محلی (ماست، کره، دوغ)، سبزیجات خشک و تر، و حتی سبزی‌های معطر کوهی تبدیل کرد. 

پنج نفر به‌طور مستقیم، و ده‌ها نفر به صورت غیر‌مستقیم، طعم شیرین اشتغال را به یاری این بانو چشیدند. 

میوه‌های پای‌درختی که پیش از این دور ریخته می‌شدند، حالا به لواشک‌های خوشمزه تبدیل می‌شدند و سبزی‌های معطر کوهی که طبیعت‌گردان می‌چیدند، به منبع درآمدی برای خانواده‌ها تبدیل شدند. 

این بانوی کارآفرین با فروش اینترنتی محصولاتش در اصفهان، زنجان و تهران، نام ماهنشان را بر سر زبان‌ها انداخت وی نه تنها محصولات خودش را می‌فروخت، بلکه پل ارتباطی بین کشاورزان و بازار شده بود.

 خستگی‌هایش را با لبخند رضایت مشتریان و حس خوب اشتغال‌زایی جبران می‌کرد، حالا، وی با رویاهای بزرگش، آینده‌ای روشن‌تر برای ماهنشان می‌سازد؛ آینده‌ای که در آن گنجینه‌های کشاورزی این شهرستان، به ثروت و رونق تبدیل شده‌اند.

تلاش برای اشتغال‌زایی با گسترش صنایع دستی 

بوی مس داغ و رنگ‌های درخشان میناکاری، ۲۰ سال است که زندگی لیلا طارمچی را رنگ می‌زند  از همان ابتدا، رویای گسترش این هنر اصیل اصفهانی را در زنجان در سر می‌پروراند.

 اولین نمایشگاه، در کارخانه‌ کبریت، جرقه‌ این رویا را زد؛ میناکاری زنجانی در کنار فیروزه‌کوبی، جلوه‌ای تازه یافته بود، اسفند ۱۳۹۴، غرفه‌ای در بازارچه‌ رختشوی‌خانه، مکان جدیدی برای نمایش و فروش آثارش شد. 

حیاط رختشوی‌خانه، به کارگاهی کوچک تبدیل شد؛ بوی رنگ و امید، در فضای کوچک و پر از شور خلاقیت پیچیده بود اما این بانوی کارآفرین به فکر زنان خانه‌دار زنجانی بود؛ زنانی که آرزوی استقلال داشتند اما امکان کار بیرون از خانه را نداشتند.

 وی به آن‌ها مواد اولیه و لوازم کار می‌داد تا در خانه‌هایشان، میناکاری کنند و چرخ زندگی خود را به حرکت درآورند.

 آموزش بانوان، مهم‌ترین بخش کار وی بود که تاکنون بیش از ۸۰۰ زن را آموزش داده و در پنج روستای اطراف زنجان، به ایجاد شغل برای آن‌ها مشغول است.

 این بانو، نقش بازاریابی محصولات را هم به عهده داشت؛ پلی میان هنرمندان و مخاطبان، تلاش بی‌وقفه و عشق او به هنر میناکاری و توانمندسازی زنان، او را چندین بار به عنوان کارآفرین برتر استان انتخاب کرد.

کمک به اقتصاد خانواده‌ها سبب اشتغالزایی‌ام شد

زیر انگشتان هنرمند مادرش، خدیجه محمدی کودکی را میان رنگ‌های شاد فرش و گلیم سپری کرد، سال‌ها بعد، پس از پایان تحصیلات، او به این هنر دیرین بازگشت؛ گویی رشته‌ای ناگسستنی او را به دنیای رنگارنگ نقشه‌ها و تار و پودها پیوند داده بود. 

۱۲ سال می‌گذرد و این بانو همچنان در این دنیای جذاب غرق است، در ابتدا تنها در خلوت خود می‌بافت، اما به زودی متوجه شد بسیاری از زنان هنرمند اطرافش، با وجود عشق به بافتن، برای فروش محصولاتشان با مشکل رو به رو هستند این شد جرقه‌ای برای روشن کردن چراغ امید در دل این هنرمندان خاموش. 

این کارآفرین با خرید بافته‌ها و تلاش برای یافتن مشتری، اولین گام را برداشت فضای مجازی، در آن روزها پدیده‌ای نوظهور بود، اما وی با تمام توان از آن برای معرفی محصولات استفاده کرد. 

به تدریج، مغازه‌ای اجاره کرد و زنان بافنده را دور هم جمع کرد تا هنر خود را زنده نگه دارند.

 با تلاش مداوم، برای ۱۰ نفر شغل ایجاد کرد، اما مسیر پر از چالش بود، بارها ناامیدی او را فرا گرفت و وسوسه‌ رها کردن کار، ذهنش را مشغول کرد.

اما نگاه به چهره‌های امیدوار زنان بافنده، دوباره جانی به او می‌بخشید، بانوی کارآفرین می‌دید که چگونه این شغل، زندگی آن‌ها را دگرگون کرده است.

 این انگیزه، بانوی کارآفرین را مصمم‌تر می‌ساخت تا با تمام سختی‌ها، به راه خود ادامه دهد و امروز، او به اینجا رسیده است. نمادی از پشتکار و موفقیت یک زن هنرمند که با تلاش خود، نه تنها هنری دیرین را زنده نگه داشته، بلکه برای بسیاری از زنان فرصت اشتغال و استقلال اقتصادی فراهم کرده است.

کارآفرینی معلم برای دانش‌آموزان 

زینب امینی، معلم روانشناسی و کارآفرین زنجانی، داستانی الهام‌بخش از ترکیب علم و هنر دارد، از اوایل دهه ۸۰، طراحی و دوخت را فراگرفت و همزمان با کسب تجربه‌های عملی، مدرک لیسانس طراحی دوخت گرفت. 

اما این کارآفرین به دنبال چیزی فراتر بود، او با پیوند دو علم روانشناسی و طراحی دوخت، کتاب «نگرش به مد، بحران هویت و بهزیستی روانشناختی» را تالیف کرد و به‌عنوان بانوی شاخص زنجان انتخاب شد. 

وی در هنرستان کوثر بزینه‌رود، انقلابی در آموزش ایجاد کرد و باور داشت آموزش باید با تولید عجین شود. 

با حمایت مدیر آموزش و پرورش، هنرجویان پایه دوازدهم طراحی و دوخت، به جای تئوری محض، وارد چرخه‌ تولید شدند. 

آن‌ها با سرمایه اولیه خود، کت، کراپ و تیشرت تولید می‌کردند، از خرید پارچه تا بازاریابی و فروش نتیجه شگفت‌انگیز بود. هنرجویان به درآمد خوب و استقلال مالی رسیدند و در رونق اقتصادی کشور سهیم شدند. 

محصولاتشان به سراسر کشور ارسال می‌شد و این بانو نقش مهمی در شکوفایی خلاقیت دانش‌آموزان ایفا کرد، وی به آن‌ها آموخت که خلاقیت خام، بدون تبدیل به نوآوری، بی‌ثمر است. 

این بانوی کارآفرین با ترکیب تجربه، علم و سرمایه، زمینه را برای کارآفرینی و به وجود آمدن امیدی نو در ذهن جوانان فراهم کرد. داستان وی، داستان موفقیت یک معلم و کارآفرین است که با پیوند علم و هنر، آینده‌ای روشن‌تر برای جوانان می‌سازد.

جوانان زنجانی با پشتکار و خلاقیت، به جای اتکا به کمک‌های خارجی، به خودباوری و شناخت دقیق نیازهای بومی روی آورده و در مسیر نوآوری و کارآفرینی پویا گام برمی‌دارند.  این کارآفرینان، در گوشه گوشه استان،  با ایجاد کسب و کارهای نو،  امید و تحرک را به جامعه تزریق و نقشی کلیدی در تولید و  سهمی ارزشمند در اقتصاد کشور ایفا می‌کنند.

انتهای خبر/

فرم ارسال نظر