logo
امروز : دوشنبه ۱۵ بهمن ۱۴۰۳ ساعت ۲۱:۵۷
[ شناسه خبر : ۴۳۵۶۸ ] [ مدت زمان تقریبی برای مطالعه : 3 دقیقه ]
فیلم؛

تنور داغ نان، ایده کارآفرینی می‌شود

تنور-داغ-نان،-ایده-کارآفرینی-می‌شود-
در دل شهرستان طارم، شهر گیلوان، بانویی با دستان هنرمند و قلبی پر از عشق، نان‌هایی می‌پزد که عطر خاطره و طعم اصالت را زنده می‌کند. این گزارش، داستان تلاش و موفقیت یک زن کارآفرین است که با احیای سنت‌های دیرینه، به جامعه خود خدمت می‌کند.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «موج‌رسا»؛ در دل شهرستان طارم، شهر گیلوان، بانویی با دستان هنرمند و قلبی پر از عشق، نان‌هایی می‌پزد که عطر خاطره و طعم اصالت را زنده می‌کند. این گزارش، داستان تلاش و موفقیت یک زن کارآفرین است که با احیای سنت‌های دیرینه، به جامعه خود خدمت می‌کند.

بیشتر بخوانید

در فضایی دلنشین و عطرآگین از نان تازه، به‌سراغ سیده زمرد حسنی، نانوای محلی و کارآفرین نامی این منطقه رفتم. او با لبخندی شیرین و چشمانی پر از امید در مورد شغلش و تجربیاتش با من صحبت کرد.

وقتی از او پرسیدم که چه پیامی برای زنان کارآفرین دارد، با شجاعت و صداقت گفت: «هرگز ناامید و خسته نشوید. کار نه‌تنها شما را خسته نمی‌کند، بلکه فرصت‌هایی برای رشد و پیشرفت فراهم می‌آورد. از تمام زنان کارآفرین هم‌وطنم می‌خواهم امیدشان را از دست ندهند.»

سئوالی دیگر در مورد محبوبیت نان‌های او و راز طعم بی‌نظیرش داشتم، که با ذوق پاسخ داد: «محبوبیت نان‌های من به‌خاطر این است که بخشی از فرهنگ و تاریخ ما هستند. من نان محلی را با تنورهای قدیمی می‌پزم؛ طعمی که به‌یادگار مانده و فراموش شده بود. نان‌های من هیچ‌گونه مواد نگهدارنده یا شیمیایی ندارند و همین ماندگاری و کیفیت را برای مشتریانم به ارمغان می‌آورد.»

یکی از لحظات خنده‌دار کارش را به یاد آورد: «یادم می‌آید وقتی تازه نانوایی را افتتاح کرده بودم، هنوز در بین اهالی شناخته نشده بودم. همه تصور می‌کردند ترکی متنوجه نمی‌شوم. یک روز که منتظر اولین مشتری بودم، آقایی وارد شد و فارسی‌ را فراموش کرد! به‌جای اینکه بگوید خمیرت عمل نیامده، گفت: (خمیرت را آچماق نکردی؟) و بعد از اینکه خارج شد، یک مشتری دیگر گفت: (ایشان برادر من بود که فارسی‌اش تمام شد!) تمام نانوایی خندیدیم و این خاطره شیرین هنوز در یادم مانده است.»

او با افتخار به خانواده‌اش نگاه می‌کند و می‌گوید: «چون این نان سنتی و محلی است، تمام تلاشم را می‌کنم تا این طعم را به نسل‌های آینده منتقل کنم. دخترانم که در کنار من تجربه آموخته‌اند، اکنون در کرج به پخت نان محلی مشغولند، خواهرانم در روستاهای دیگر طارم نیز همینطور. حتی پسر ۱۵ساله‌ام نیز در کنار تحصیلش قصد دارد این صنعت را ادامه دهد.»

با تجربه‌ای که در اثر آزمون و خطا به‌دست آورده، می‌گوید: «دو بار خمیرم خراب شد، اما هرگز امیدم را از دست ندادم و در سومین تلاش نانم به بهترین شکل درآمد. به‌همین دلیل، اولین نان‌های خود را صلواتی پخش کردم.»

حسنی سه سال به پخت نان در منزل مشغول بود تا اینکه کمیته امداد به او کمک کرد و مغازه‌ای اجاره کرد. از سال ۱۳۹۴ رسماً شغل نانوایی را آغاز کرده و در تلاش است این صنعت و هنر دیرینه را زنده نگه دارد.

او همچنین اعلام کرد که آماده آموزش این هنر به علاقمندان است و با حرارت گفت: «عاشق کارم هستم، هر کاری که با چاشنی عشق همراه شود، موفق خواهد شد.»

 

چنین افرادی، با عشق و پشتکار خود، نه‌تنها نان می‌پزند بلکه دنیایی از امید و الهام را به اطرافیانشان منتقل می‌کنند.

 

انتهای خبر/

فرم ارسال نظر