ارادهای آهنین که با نهضت سوادآموزی ثمر داد
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «موجرسا»؛ انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷ نقطه عطفی در تاریخ معاصر کشور به شمار میآید. این انقلاب علاوه بر اینکه نظام سیاسی را تغییر داد بلکه به طور گستردهای به تحولات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی نیز منجر شد. یکی از مهمترین دستاوردهای این انقلاب نهضت سوادآموزی بود که به منظور کاهش بیسوادی و ارتقاء سطح آگاهی عمومی در جامعه آغاز شد.
بیشتر بخوانید
انقلاب اسلامی با هدف ایجاد عدالت اجتماعی و کاهش فاصله طبقاتی شکل گرفت. دولت جدید تلاش کرد تا با اجرای برنامههای اقتصادی و اجتماعی حقوق اقشار کمدرآمد و محروم را تأمین کند.
یکی دیگر از دستاوردهای مهم انقلاب افزایش مشارکت زنان در عرصههای مختلف اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بود. زنان با کسب حق تحصیل و اشتغال نقش فعالی در ساختن جامعه ایفا کردند. انقلاب اسلامی با تأکید بر هویت ملی و مذهبی ایرانیان موجب تقویت احساس تعلق به وطن و دین در میان مردم شد.
این امر باعث شد که ارزشهای اسلامی و ملی در زندگی روزمره جامعه نهادینه شود. دهه فجر یادآور پیروزی انقلاب اسلامی و روزهای تاریخی آن است، این دهه به عنوان نماد امید، آزادی و استقلال شناخته میشود.
در این میان نهضت سوادآموزی یکی از اقدامات اساسی پس از انقلاب اسلامی بود که به منظور کاهش بیسوادی در جامعه راهاندازی شد. این نهضت با هدف آموزش افراد بزرگسال و جوانانی که به دلایل مختلف نتوانسته بودند تحصیل کنند، آغاز شد.
پیش از انقلاب آمار بیسوادی در ایران بسیار بالا بود. با اجرای نهضت سوادآموزی دولت موفق شد تا نرخ بیسوادی را به طور چشمگیری کاهش دهد. یکی از دستاوردهای مهم نهضت سوادآموزی توانمندسازی زنان بوده است.
با افزایش سطح سواد زنانآنها توانستهاند در عرصههای مختلف اجتماعی و اقتصادی فعالتر شوند و نقش مؤثرتری در خانواده و جامعه ایفا کنند. افزایش سطح سواد منجر به ارتقاء فرهنگ عمومی در جامعه شده است. افرادی که سواد دارند، بیشتر به مسائل اجتماعی، سیاسی و اقتصادی توجه میکنند و در تصمیمگیریهای مربوط به زندگی خود مشارکت بیشتری دارند.
نهضت سوادآموزی همچنین به پیشرفت علمی کشور کمک کرده است. افرادی که تحت آموزش قرار گرفتهاند، توانستهاند در زمینههای مختلف علمی و فنی فعالیت کنند و به توسعه کشور کمک کنند.
قالیبافی میکردم و کمک حال مادرم بودم
در این راستا به سراغ یکی از چهرههای فرهنگی رفتهایم تا پای صحبتهایش بنشینیم. گفتگویمان اینگونه آغاز میشود؛ سلام گلآفرین باقری متولد سال ۱۳۴۹ در روستای قطاربلاغی هستم، که یکی از روستاهای شهرستان قیدار است.
از زمان کودکی علاقه بسیار زیادی به مطالعه کتابهای مختلف داشتم. کتابهایی که پر از اشکال و تصاویر بودند و من تنها نظارهگرشان بودم، بهخاطر نداشتن سواد و امکانات تحصیلی بغض خود را فرو میریختم. روستای ما مدرسه دخترانه نداشت و تنها یک مدرسه پسرانه آن هم تا کلاس چهارم داشت.
به ناچار قالیبافی میکردم و کمک حال مادرم بودم، روزها سپری میشدند و عمر طلایی من نیز گویی به باد میرفت.
رویای کلاس درس را در خیالاتم میبافتم
در سن 11 سالگی به شهر مهاجرت کردیم، دوستان جدیدم به مدرسه میرفتند و من با حسرت بسیاری به آنان نگاه میکردم. تا ۲۱ سالگی مدرسه نرفتم و حین قالیبافی رویای کلاس درس را در ذهنیاتم پروراندم.
خیالبافیهایم به شکلی بود که حتی مادرم فکر میکرد دیوانه شدهام، حتی خودم را به عنوان معلم و گرههای قالی را به شکل دانشآموز تصور میکردم. اسفند ماه سال ۶۸ بود که در اخبار اعلام کردند که برای تمام بیسوادان واجب است که در کلاسهای سوادآموزی شرکت کنند.
اوایل پدرم اجازه نمیداد اما با شنیدن این خبر به کلی تغییر کرد و گفت پی درس خواندن را بگیر تا باسواد شوی. دست از پا نمیشناختم و خیلی خوشحال بودم. مراحل ثبتنام را انجام داده و خرداد ماه ۶۹ وارد کلاسهای نهضت سوادآموزی شدم.
پس از پایان سال تحصیلی شاگرد اول شدم و بر همین اساس پدرم اجازه داد تا ادامه تحصیل بدهم. دوره نهضت را جهشی خوانده و دوره راهنمایی را بدون مدرسه خواندم و فقط امتحان میدادم. سرانجام در سال 74 وارد دبیرستان شده و سال 77 در کنکور سراسری شرکت کردم.
دانشگاه ملی قزوین پذیرش شدم
در سال ۷۸ در دانشگاه ملی قزوین در رشته معارف اسلامی پذیرش شدم، اما به دلیل مخالفت پدرم با تحصیل در استان دیگر به دانشگاه آزاد ابهر منتقل شدم. در همان سال بهطور موقت به عنوان کارمند در بهزیستی مشغول به کار شدم و هزینه تحصیلم را خودم تأمین میکردم.
همچنین در کتابخانه دانشگاه آزاد نیز بهعنوان کار دانشجویی فعالیت میکردم و علاقهام به کتاب و کتابخوانی روز به روز بیشتر میشد. پس از مدتی تصمیم گرفتم رشتهام را تغییر دهم و در مقطع کارشناسی ارشد در رشته جامعهشناسی خانواده در تهران ادامه تحصیل دهم. پس از دو سال تلاش و مطالعه در سال ۸۶ از پایاننامهام دفاع کردم.
پایاننامه کارشناسی ارشد من به عنوان رتبه اول در دانشگاه شناخته شد و مورد تجلیل قرار گرفت. اما به دلیل همزمانی با ازدواجم از ادامه تحصیل منصرف شدم. همسرم جانباز اعصاب و روان بود و نیاز به حمایت و توجه بیشتری داشت.
بنابراین تصمیم به نقل مکان گرفتیم و با تلاشهای مستمر حال ایشان به لحاظ روحی بهبود قابلتوجهی پیدا کرد. پس از مدتی وارد سیستم آموزش و پرورش استان شدم و سالها در شهرستان ابهر در شغل معلمی مشغول به فعالیت شدم و این مسیر را با عشق و علاقه ادامه دادم.
زندگی بوی دیگری گرفت
سراسر زندگیام را با شکرگزاری از خداوند سپری کردهام. پس از 20 سال انتظار و آرزو سرانجام برکت بزرگی به زندگیام وارد شد و خداوند فرزند سه قلو به من و همسرم عطا کرد. این نعمت بزرگ احساس شگفتی و شادی عمیقی در قلبم ایجاد کرده است.
فرزندانم اکنون 12 ماهه هستند و هر روز با خندهها و بازیهایشان زندگی را برای من زیباتر میکنند. این تجربه علاوه بر اینکه به من یادآوری میکند که صبر و امید همیشه ثمر میدهد، بلکه به من انگیزه میدهد تا بهترین مادر ممکن باشم و تمام عشق و توجه خود را به دختران کوچکم هدیه دهم.
هر روز که به چشمان معصوم آنها نگاه میکنم، شکرگزاریام از خداوند بیشتر میشود و به یاد میآورم که نعمتهای او چقدر بیپایان و شگفتانگیز هستند.
نهضت سوادآموزی یکی از بزرگترین و تأثیرگذارترین حرکتهای اجتماعی در تاریخ معاصر کشور ما به شمار میآید. این نهضت با هدف کاهش بیسوادی و ارتقاء سطح آگاهی جامعه آغاز شد و توانست تحولی شگرف در زندگی مردم ایجاد کند. در دنیایی که علم و دانش به عنوان ابزارهای اصلی پیشرفت و توسعه شناخته میشوند، نهضت سوادآموزی به مردم این امکان را داد تا از دل تاریکی جهل و ناآگاهی به سوی روشنایی علم و دانش پرواز کنند.
انتهای خبر/