به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «موجرسا»؛ به نقل از پایگاه خبری نبض سحر، اطلاعرسانی و باخبر شدن از اخبار امروز، جزو روزمرههای هر فردی است و گوشی همراه یک پل به سوی دنیای مجازی شده است
بیشتر بخوانید
استفاده از فضای مجازی و اخبار آن گاهی کمک بسیاری درجهت شکلگیری درست افکار عمومی میکند و میتواند در شناخت سره از ناسره نقش مهمی را ایفا کند.
اما در همین فضای مجازی گاه افراد ناآگاه و گاه خبرنگارنماها که هرگز فرصت ارائه خود به عنوان یک فرد مفید در جامعه را نداشتهاند از ابزار رسانه برای باجخواهی، عقدهگشایی، یارگیری و حتی کسب درآمد با چاشنی بازی با آبرو و حیثیت مردم استفاده میکنند.
آلوده کردن فضای رسانهای استان نهتنها به مردم اجازه نمیدهد مشتاقانه به رسانه اعتماد کنند و اخبار صحیح را دریافت کنند بلکه باعث از بین رفتن اخلاق حرفهای و فردی و ایجاد ناامیدی، شک، بدبینی به نظام، دولت و حتی به مردم کوچه و خیابان میشود و این روزها امید متاعی است گران که به آسانی به دست نمیآید.
هر باغچهای را که بیل بزنیم کرمی در آن نهفته است حتی باغچه خودمان و در این میان نقش رسانه فقط آشکار کردن نقاط ضعف نیست بلکه گاه آموزش و ایجاد الگوی درست فعالیت اجتماعی، زندگی، مردمداری، قدرشناسی، مهربانی، تابآوری، همدلی، وجدان و انضباط کاری در جامعه است.
بازی با آبروی مردم، خیران، مؤسسات، ادارات و کسبه که فضای روانی جامعه را بههم میریزد بومرنگی است که دیر یا زود به خودمان باز خواهد گشت و صدمات آن را لمس خواهیم کرد و گاهی نیز این تهدیدات و بازیها شبیه به داستان عبید زاکانی است.
درویشی به در دهی رسید. جمعی کدخدایان را دید آنجا نشستهاند، گفت: «مرا چیزی بدهید وگرنه، به خدا! با این ده همان کنم که با آن ده دیگر کردم.» ایشان بترسیدند، گفتند: «مبادا که ساحری باشد که از او خرابی به ده ما رسد.» آنچه خواست بدادند. بعد از آن پرسیدند: «که با آن ده چه کردی؟» گفت: «آنجا درخواستی کردم، چیزی ندادند، به این جا آمدم. اگر شما نیز چیزی نمیدادید، این ده را ترک میکردم و به دهی دیگر میرفتم.»
انتهای خبر/