خانم اصلاح طلب به خون خبرنگار هم رحم نکرد
به گزارش موج رسا; سیاسی کردن همه موضوعات و چیدن مقدمات به گونهای که به نتیجه دلخواه و از پیش تعیین شده برسیم، شیوه همیشگی اصلاحطلبان است، اما سوءاستفاده از خون خبرنگار فلسطینی که به دست نظامیان صهیونیست شهید شد، برای تخریب جمهوری اسلامی یا رقبای سیاسی در داخل، امری فراتر از سیاسی بازی و سوءاستفاده است که البته روزنامه اعتماد و آذر منصوری، دبیرکل حزب اتحاد ملت نشان دادند که از پس آن برمیآیند!
آذر منصوری یادداشتی در روزنامه اعتماد با عنوان «چرا همدلی لازم با مرگ ابوعاقله به چشم نیامد؟» نوشته است که همین تیتر هم دارای مغالطه است، چرا که به چشم نیامدن همدلی لازم در این موضوع را امری یقینی دانسته و صرفاً از چرایی آن سؤال کرد. در حالی که چنین تیتری، این سؤال را ایجاد میکند که مگر همدلی لازم با شهادت شیرین ابوعاقله، به چشم نیامد که حالا دنبال چرایی آن هستید؟ از قضا فضای رسانهای و مجازی در ایران بسیار همدلانه با موضوع رفتار کرد و برخلاف بسیاری از مسائل خارجی که برای مردم ایران اهمیتی ندارد، شهادت ابوعاقله مورد توجه بسیاری از مردم قرار گرفت و مطالب مرتبط با او در رسانههای مجازی بسیار پربازدید شد.
پس آذر منصوری چه میگوید؟ بخوانیم: «در حالی که قاعده مرسوم همه عدالتجویان و ظلمستیزان این است که هر جا ظلمی دیدند، نسبت به آن اعتراض کنند و پیگیر اعاده حق مظلوم باشند، سؤال این است که چرا در کشور ما این واکنشها در سطح رسانهها و نهادهای حکومتی خلاصه میشود؟ این واقعیت زمانی آشکارتر به رخ کشیده میشود که وقتی کسی از کشته شدن شیرین توسط ارتش اسرائیل مطلبی مینویسد یا پستی میگذارد، با واکنش همدلانهای از سوی مخاطبان یا کاربران مواجه نمیشود و چه بسا انگشت اتهام هم به سوی او گرفته میشود؟»
ساده است؛ آذر منصوری حلقه دور خودش را، فالوئرهای خودش و همفکران خودش را میبیند. هم از این رو است که فقط از کسانی نوشته که نه تنها واکنش همدلانهای به مطالب مرتبط با شهادت ابوعاقله ندارند، بلکه حتی نویسنده را متهم میکنند. باید کسی به منصوری یادآوری کند که از قضا جای سؤال از شما دارد که چطور رفتار کردهاید و چه کسانی را با خود همراه کردهاید که وقتی از ظلم مطلق مینویسید، واکنش همدلانه دریافت نمیکنید؟!
اما او این رفتارهای حامیانش را به همه جامعه ایران تعمیم میدهد تا نتیجه دلخواهش در تقصیر حکومت را بگیرد و بنویسد که «به نظرم علت را باید در نوع رفتار دوگانه و متناقض حکمرانی در ایران جستوجو کرد. نمیشود از یک سو کشتار مظلومان و مسلمانان را در نقطه یا نقاطی از جهان محکوم کرد و در همراهی با آنها از توان لجستیک کشور هم مایه گذاشت، اما وقتی مسلمانان در نقطهای دیگر توسط حکومت دوست کشته میشوند، سکوت کرد؟... استانداردهای دوگانه در کنار انواع گسستها، ذیل بیاعتمادی به حکمرانی باعث مظلومیت دوچندان امثال شیرین ابوعاقله در جامعه ایران شده است. تناقضها و استانداردهای دوگانه را دریابید و برای آن چارهای غیر از رویکردها و رفتارهای سلبی و قهری پیدا کنید.»
کسی که تناقض دارد، امثال آذر منصوریها هستند؛ اصلاحطلبانی خود را منادی حقوق بشر میدانند، اما بر طبل دوستی با غرب که سردمدار نقض حقوق بشر در جهان است، میکوبند! دغدغه ابوعاقلهها را ندارند و به او چنان که باید، نمیپردازند، فرهنگ ضدیت با اسرائیل را در حامیان خود جا نینداختهاند، بعد میگویند چرا واکنش همدلانه برای مرگ ابوعاقله نگرفتیم! در همین یادداشت منصوری و عنوان آن هم، او از به کارگیری واژه شهید و شهادت پرهیز و از «مرگ» و «کشتن» و «قتل» استفاده میکند، بعد چگونه میخواهد قداست خون ابوعاقله را تشریح کند؟ اصلاً کسی که از خون یک خبرنگار هم برای سوءاستفاده سیاسی نمیگذرد، میتواند انتظار واکنش همدلانه داشته باشد؟ از این منظر، یادداشت او را صرفاً یک «قیاس به نفس» میتوان دانست.
منبع: جهان نیوز
انتهای خبر/