logo
امروز : جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳ ساعت ۱۴:۲۷
[ شناسه خبر : ۴۷۵۸ ] [ مدت زمان تقریبی برای مطالعه : 7 دقیقه ]
نگاهی به زندگی نامه امام عسگري (ع)

وقتی زندانبان تحت تاثیر امام حسن عسگری قرار گرفت/زندگی سراسر تقوای امام معصوم شیعیان الگوی جهانیان

وقتی-زندانبان-تحت-تاثیر-امام-حسن-عسگری-قرار-گرفت-زندگی-سراسر-تقوای-امام-معصوم-شیعیان-الگوی-جهانیان

امام حسن عسگری (ع) امام معصوم شیعیان جهان است که بیشترین عمر خود را در زندان های دشمنان اسلام سپری کرد.

به گزارش موج رسا; امام حسن عسگری (ع ) در سال 232هجری در مدينه چشم به جهان گشود . مادر والا گهرش سوسن يا سليل زنی لايق و صاحب فضيلت و در پرورش فرزند نهايت مراقبت راداشت، تا حجت حق را آن چنان که شايسته است پرورش دهد.

اين زن پرهيزگار در سفری که امام عسگری (ع ) به سامرا کرد همراه امام بود و در سامرا از دنيا رحلت کرد. کنيه آن حضرت ابامحمد بود.

    *دوران امامت امام حسن عسگری  به طور کلی دوران عمر 29ساله امام حسن عسگری (ع ) به سه دوره تقسيم مي شود، دوره اول 13سال است که زندگی آن حضرت در مدينه گذشت. دوره دوم 10سال در سامرا قبل از امامت. دوره سوم نزديک 6 سال امامت آن حضرت است.

 دوره امامت حضرت عسگری (ع ) با قدرت ظاهری بنی عباس رو در روی بود. خلفايی که به تقليد هارون در نشان دادن نيروی خود بلند پروازيهايی داشتند. امام حسن عسگری (ع ) از شش سال دوران اقامتش ، سه سال را در زندان گذرانيد.

 زندانبان آن حضرت صالح بن وصيف دو غلام ستمکار را بر امام گماشته بود، تا بتواند آن حضرت را - به وسيله آن دو غلام - آزار بيشتری دهد، اما آن دو غلام که خود از نزديک ناظر حال و حرکات امام بودند تحت تأثير آن امام بزرگوار قرار گرفته به صلاح و خوش رفتاری گراييده بودند. وقتی از اين غلامان جويای حال امام شدند، مي گفتند اين زندانی روزها روزه دار است و شبها تا بامداد به عبادت و راز و نياز با معبود خود سرگرم است و با کسی سخن نمي گويد.

 عبيدالله خاقان وزير معتمد عباسی با همه غروری که داشت وقتی با حضرت عسکری ملاقات مي کرد به احترام آن حضرت برمي خاست و آن حضرت را بر مسند خود مي نشانيد.

 پيوسته مي گفت: در سامره کسی را مانند آن حضرت نديده ام، وی  زاهدترين و داناترين مردم روزگار است. پسر عبيدالله خاقان مي گفت: من پيوسته احوال آن حضرت را از مردم مي پرسيدم، مردم را نسبت به او متواضع مي يافتم، مي ديدم همه مردم به بزرگواريش معترفند و دوستدار او مي باشند. با آنکه امام (ع ) جز با خواص شيعيان خود آميزش نمي فرمود، دستگاه خلافت عباسی  برای حفظ آرامش خلافت خود بيشتر اوقات، آن حضرت را زندانی و ممنوع از معاشرت داشت .

 " از جمله مسائل روزگار امام حسن عسگری (ع ) يکی نيز اين بود که از طرف خلافت وقت، اموال و اوقات شيعه  به دست کسانی سپرده مي شد که دشمن آل محمد (ص ) و جريانهای شيعی  بودند، تا بدين گونه بنيه مالی نهضت تقويت نشود.

چنانکه نوشته اند که احمد بن عبيدالله بن خاقان از جانب خلفا، والی اوقاف و صدقات بود در قم  و او نسبت به اهل بيت رسالت، نهايت مرتبه عداوت را داشت ".

اينکه گفتيم: حضرت هادی (ع ) و حضرت امام حسن عسگری (ع ) هم از سوی دستگاه خلافت تحت مراقبت شديد و ممنوع از ملاقات با مردم بودند و هم امامان بزرگوار ما - جز با ياران خاص و کسانی که برای حل مشکلات زندگی مادی و دينی  خود به آنها مراجعه مي نمودند - کمتر معاشرت مي کردند به جهت آن بود که دوران غيبت حضرت مهدی (ع ) نزديک بود و مردم مي بايست کم کم بدان خو گيرند  و جهت سياسی و حل مشکلات خود را از اصحاب خاص که پرچمداران مرزهای مذهبی بودند بخواهند و پيش آمدن دوران غيبت در نظر آنان عجيب نيايد.

 باری، امام حسن عسگری (ع ) بيش از 29سال عمر نکرد ولی در مدت شش سال امامت و رياست روحانی اسلامی، آثار مهمی  از تفسير قرآن و نشر احکام و بيان مسائل فقهی و جهت دادن به حرکت انقلابی  شيعيانی که از راههای دور برای کسب فيض به محضر امام (ع ) مي رسيدند بر جای گذاشت. در زمان امام يازدهم تعليمات عاليه قرآنی و نشر احکام الهی و مناظرات کلامی جنبش علمی خاصی  را تجديد کرد و فرهنگ شيعی - که تا آن زمان شناخته شده بود - در رشته های ديگر نيز مانند فلسفه و کلام باعث ظهور مردان بزرگی چون يعقوب بن اسحاق کندی، که خود معاصر امام حسن عسگری بود و تحت تعليمات آن امام شد.

 در قدرت علمی  امام (ع ) - که از سرچشمه زلال ولايت و اهل بيت عصمت مايه گرفته بود - نکته ها گفته اند. از جمله: همين يعقوب بن اسحاق کندی فيلسوف بزرگ عرب که دانشمند معروف ايرانی ابونصر فارابی شاگرد مکتب وی بوده است ، در مناظره با آن حضرت درمانده گشت و کتابی را که بر رد قرآن نوشته بود سوزانيد و بعدها از دوستداران و در صف پيروان آن حضرت درآمد .

  *شهادت امام حسن عسگری  (ع )  شهادت آن حضرت را روز جمعه هشتم ماه ربيع الاول سال 260هجری نوشته اند. در کيفيت وفات آن امام بزرگوار آمده است : فرزند عبيدالله بن خاقان گويد روزی برای پدرم ( که وزير معتمد عباسی بود ) خبر آوردند که ابن الرضا - يعنی  حضرت امام حسن عسگری - رنجور شده ، پدرم به سرعت تمام نزد خليفه رفت و خبر را به خليفه داد. خليفه پنج نفر از معتمدان و مخصوصان خود را با او همراه کرد. يکی از ايشان نحرير خادم بود که از محرمان خاص خليفه بود ، امر کرد ايشان را که پيوسته ملازم خانه آن حضرت باشند  و بر احوال آن حضرت مطلع گردند.

طبيبی را مقرر کرد که هر بامداد و پسين نزد آن حضرت برود ، و از احوال او آگاه شود. بعد از دو روز برای پدرم خبر آوردند که مرض آن حضرت سخت شده است  و ضعف بر او مستولی شده پس بامداد سوار شد، نزد آن حضرت رفت و اطبا را - که عموما اطبای  مسيحی و يهودی در آن زمان بودند - امر کرد که از خدمت آن حضرت دور نشوند و قاضی القضات ( داور داوران ) را طلبيد و گفت ده نفر از علمای مشهور را حاضر گردان که پيوسته نزد آن حضرت باشند .

 اين کارها را برای  آن مي کردند که آن زهری  که به آن حضرت داده بودند بر مردم معلوم نشود و نزد مردم ظاهر سازند که آن حضرت به مرگ خود از دنيا رفته، پيوسته ايشان ملازم خانه آن حضرت بودند تا آنکه بعد از گذشت چند روز از ماه ربيع الاول سال 260 ه . ق آن امام مظلوم در سن 29سالگی از دار فانی به سرای باقی رحلت نمود. بعد از آن خليفه متوجه تفحص و تجسس فرزند حضرت شد، زيرا شنيده بود که فرزند آن حضرت بر عالم مستولی  خواهد شد  و اهل باطل را منقرض خواهد کرد ... تا دو سال تفحص احوال او مي کردند ... .

 اين جستجوها و پژوهشها نتيجه هراسی بود که معتصم عباسی و خلفای قبل و بعد از او - از طريق روايات مورد اعتمادی که به حضرت رسول الله (ص ) مي پيوست ، شنيده بودند که از نرگس خاتون و حضرت امام حسن عسکری فرزندی پاک گهر ملقب به مهدی آخر الزمان - همنام با رسول اکرم (ص ) ولادت خواهد يافت و تخت ستمگران را واژگون و به سلطه و سلطنت آنها خاتمه خواهد داد.

بدين جهت به بهانه های  مختلف در خانه حضرت عسکری (ع ) رفت و آمد بسيار مي کردند  و جستجو مي نمودند تا از آن فرزند گرامی اثری بيابند و او را نابود سازند.//ن

 

انتهای خبر/

فرم ارسال نظر