logo
امروز : پنجشنبه ۱۵ خرداد ۱۴۰۴ ساعت ۷:۳۷
[ شناسه خبر : ۴۵۹۶۶ ] [ مدت زمان تقریبی برای مطالعه : 4 دقیقه ]
یادداشت؛

عرفه روز بیداری دل‌ها

عرفه-روز-بیداری-دل‌ها
دعای عرفه، کتاب عرفان است، مکتب تربیت روح است؛ دانشگاهی‌ است که در آن تواضع، ستون اصلی‌ است. امام به ما می‌آموزد که شکستن نفس، مقدمه‌ ساختن روح است.

به گزارش خبرنگار گروه ... پایگاه خبری تحلیلی «موج‌رسا»؛ در تقویم آسمانی دل‌ها، برخی روزها تنها «روز» نیستند؛ لحظه‌هایی‌اند که آسمان به زمین نزدیک‌تر می‌شود و درهای اجابت گشوده می‌شود. یکی از آن روزهای ناب و قدسی، روز عرفه است؛ روزی که زمین در سکوتی آکنده از اشک و استغاثه فرو می‌رود و دل‌ها با زبانی دیگر، بی‌واسطه و بی‌پرده با خدای خویش سخن می‌گویند.  

بیشتر بخوانید

روز عرفه، روز شناخت است؛ شناختی از جنس دل، نه صرفاً دانش. «عرفه» از «معرفت» می‌آید، و معرفت یعنی عبور از ظاهر به باطن، از حرف به حقیقت، از خویشتنِ پراکنده به خویشتنِ پیوسته.

در این روز، جان آدمی فرصت می‌یابد تا از هیاهوی روزمره بگریزد و به خلوتی پُرنور پناه ببرد؛ خلوتی که در آن، همه چیز جز خدا رنگ می‌بازد.  

اما آنچه عرفه را به اوج می‌رساند، نه فقط زمان یا مکانش، بلکه دعایی است که از دل پاک حسین بن علی علیه‌السلام برخاسته و همچون نسیمی از مهر و معرفت، قرن‌هاست که دل‌های تشنه را سیراب می‌کند: دعای عرفه. این دعا، نه فقط زمزمه‌ای از سر نیاز، که حدیثی از سر شناخت است؛ شناختی عمیق، عاشقانه و حیات‌بخش.  

دعای عرفه، دریایی‌ست از نور، معرفت، تواضع و عشق. در آن، امام حسین علیه‌السلام، ما را به سفری باطنی می‌برد؛ سفری که از لحظه‌ آفرینش آغاز می‌شود و تا اعماق وجود انسان ادامه می‌یابد. دعا با ستایش پروردگاری آغاز می‌شود که «پیش از هر چیز بود، بی‌آنکه چیزی باشد» و ما را یادآور می‌شود که «هیچ‌چیز در این هستی از او پنهان نیست».

امام، با کلماتش تصویری از خدا ترسیم می‌کند که هم شکوه دارد، هم رحمت؛ هم جلال دارد، هم جمال.  

در دل این نیایش عظیم، امام حسین با چنان زبان شیوایی از نعمت‌های بی‌کران الهی سخن می‌گوید که دل انسان شرمنده می‌شود از نادیدنِ این همه لطف. او از آغاز تولد، از لحظه‌ای که چشم گشودیم و در آغوش مادر آرام گرفتیم، از رشد اندام‌ها و جاری بودن نفس‌ها، از عقل و دل و زبان و گوش، از لباس و غذا و پناهگاه… همه را نعمت می‌خواند. و عجب آن‌که در کنار این برشمردن‌ها، امام نه فخر می‌فروشد و نه طلبکارانه سخن می‌گوید؛ بلکه خود را بنده‌ای ناتوان، خطاکار و سرشار از نیاز می‌بیند که تنها با رحمت خدا امیدی به رهایی دارد.  

دعای عرفه، کتاب عرفان است؛ مکتب تربیت روح است؛ دانشگاهی‌ است که در آن تواضع، ستون اصلی‌ است. امام به ما می‌آموزد که شکستن نفس، مقدمه‌ ساختن روح است. یادمان می‌دهد که اگر می‌خواهی بلند شوی، باید اول زانو بزنی. اگر می‌خواهی ببینی، باید اول چشمِ دل را بشویی از غبار غرور.  

و چه لحظاتی ناب‌تر از عصر روز عرفه، زمانی که دل‌ها در هوای حرم حسین علیه‌السلام پر می‌زند، حتی اگر در دورترین نقطه‌ی زمین باشی. در آن غروب سرشار از اشراق، وقتی دعا به اوج می‌رسد، گویی صدای امام را با گوش جان می‌شنوی که می‌فرماید: «الهی! چه گم کرده‌ای کسی که تو را یافته؟ و چه یافته کسی که تو را گم کرده؟»  این جمله، خلاصه‌ی همه‌ عرفان است. اگر تو را داریم، همه چیز داریم؛ و اگر نداشته باشیمت، در میان انبار طلا و ثروت هم، بیچاره‌ایم. دعای عرفه، ما را بیدار می‌کند. ما را از دنیای مجازیِ غفلت بیرون می‌کشد و به اصل‌مان بازمی‌گرداند.  

و در پایان، دعای عرفه فقط یک متن نیست. صدای بغض‌داری‌ است که در دل شب می‌پیچد. اشکی‌ است که بی‌اذن عقل، از گوشه‌ی چشم جاری می‌شود. دعای عرفه، عاشقانه‌ترین گفتگو با معشوقی‌ است که همیشه مهربان است، همیشه شنوا، همیشه حاضر.  

بیایید این روز را، نه فقط با خواندن دعا، بلکه با فهمیدن آن، با زندگی کردنش، با جاری ساختن معرفت در رفتارمان، پاس بداریم. عرفه را دریابیم، پیش از آن‌که غروب کند و ما در تاریکیِ ندانستن، تنها بمانیم.

نویسنده: حمداله مرادی، فعال رسانه‌ای

انتهای خبر/

فرم ارسال نظر