سقوط پهلوی با رسانههای مردمی
![سقوط-پهلوی-با-رسانههای-مردمی](/media/news/1403/11/21/600x400-1739097986.jpg)
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «موجرسا»؛ پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷ یکی از نمونههای برجستهای است که نشان میدهد چگونه رسانههای غیررسمی و مردمی میتوانند در برابر انحصار رسانهای حکومتی نقش تعیینکنندهای در تغییرات اجتماعی و سیاسی ایفا کنند. در این تحلیل، به بررسی ساختار رسانهای دوران پهلوی، ابزارهای ارتباطی انقلابیون، نقش شخصیتهای تأثیرگذار، و تأثیرات این روشها بر جامعه میپردازیم.
بیشتر بخوانید
۱. ساختار رسانهای دوران پهلوی
در دوران حکومت پهلوی، رسانههای رسمی کاملاً تحت کنترل حکومت بودند:
- صداوسیما (رادیو و تلویزیون ملی ایران) در انحصار دولت بود و تمامی محتوای آن تحت نظارت شدید ساواک و نهادهای دولتی قرار داشت. برنامههای خبری، موسیقی، سرگرمی و حتی تبلیغات با هدف تثبیت قدرت حکومت و ترویج ارزشهای مدنظر رژیم تدوین میشد.
- روزنامهها و نشریات عمدتاً توسط دولت یا وابستگان به دربار کنترل میشدند و حتی نشریات مستقل، تحت سانسور شدید و تهدید تعطیلی قرار داشتند.
- سینما و تبلیغات تصویری بهعنوان یکی از ابزارهای مهم پروپاگاندا، در جهت تحکیم مشروعیت پهلوی فعالیت میکردند.
با وجود این، رسانههای رسمی از ارتباط مؤثر با تودههای مذهبی و انقلابی ناتوان بودند. سانسور شدید، بیتوجهی به خواستههای مردمی و تکصدایی بودن رسانههای حکومتی باعث شد تا مردم به رسانههای غیررسمی و جایگزین روی آورند.
۲. رسانههای انقلابی و روشهای ارتباطی جایگزین
در شرایطی که رسانههای رسمی در انحصار حکومت بود، نیروهای انقلابی از روشهای خلاقانه و سنتی برای انتقال پیام خود بهره بردند:
1- نوارهای کاست
رسانهای انقلابی و کمهزینه، نوارهای کاست سخنرانیهای امام خمینی و دیگر رهبران انقلابی، مهمترین ابزار انتقال پیام انقلاب به شمار میرفت. این نوارها که بهصورت مخفیانه تکثیر و توزیع میشدند، در مساجد، خانهها و حتی مغازهها پخش میشدند. عوامل موفقیت نوارهای کاست عبارت بودند از: - قابلیت تکثیر آسان: یک نوار میتوانست بارها کپی و پخش شود. - حملونقل و توزیع ساده: برخلاف روزنامهها، نوارهای کاست را میتوانستند در کیفها، جیبها یا خودروها پنهان کنند. - اثرگذاری صوتی و عاطفی: شنیدن صدای امام خمینی یا دیگر رهبران انقلابی، احساسات مردم را برمیانگیخت و تأثیر پیام را دوچندان میکرد.
2- بیانیهها و اعلامیههای چاپی
هرچند رسانههای چاپی در اختیار رژیم بود، اما نیروهای انقلابی با چاپ و توزیع اعلامیهها، اطلاعیهها و شبنامهها پیامهای خود را منتقل میکردند. این رسانهها شامل موارد زیر بودند:
- اعلامیههای امام خمینی که از نجف و بعداً از پاریس ارسال و مخفیانه در داخل ایران چاپ و توزیع میشد. - شبنامههای دانشجویی و حوزوی که توسط گروههای مبارز و فعالان انقلابی منتشر میشد. - نوشتههای دیواری که بهعنوان رسانهای سریع و مردمی، شعارهای ضدحکومتی را به نمایش میگذاشتند.
3- منبر و مساجد، قدیمیترین رسانه مردمی، نقش مساجد و روحانیون در انتقال پیام انقلاب بیبدیل بود. منبرها بهعنوان یک رسانه سنتی اما پرقدرت، پایگاه مهمی برای بسیج مردم محسوب میشدند. عواملی که منبر را به رسانهای مؤثر تبدیل کردند عبارت بودند از: - دسترسی گسترده و بدون نیاز به ابزار خاص: هر مسجد میتوانست بدون نیاز به دستگاههای چاپ یا ضبط، محلی برای پخش پیامهای انقلابی باشد. - نفوذ عمیق در میان اقشار مذهبی: برخلاف رسانههای حکومتی که عمدتاً بر نخبگان شهری تمرکز داشتند، مساجد پایگاهی مردمی بودند. - قابلیت تعامل دوطرفه: برخلاف رسانههای رسمی که ارتباطی یکسویه داشتند، سخنرانیهای مذهبی فضایی برای تعامل، پرسش و پاسخ و افزایش آگاهی عمومی فراهم میکردند.
4- مراسمات مذهبی ابزار سازماندهی مردمی، رویدادهای مذهبی مانند نمازهای جمعه، مراسم عزاداری محرم و فاطمیه به فرصتهای طلایی برای انتقال پیام انقلاب تبدیل شدند. با توجه به محدودیتهای حکومت، این گردهماییها بهصورت طبیعی بستری برای سازماندهی نیروهای انقلابی و توزیع اطلاعات بودند.
نقش شخصیتهای رسانهای و شبکههای ارتباطی انقلابیون
علاوه بر ابزارهای ارتباطی، رهبران و چهرههای شاخصی که نقش رسانهای داشتند، تأثیر مهمی در بسیج مردم ایفا کردند: - امام خمینی: مهمترین منبع پیامهای انقلابی که با استفاده از نوارهای کاست، اعلامیهها و مصاحبههای بینالمللی توانست گفتمان انقلاب را هدایت کند. - روحانیون انقلابی مانند آیتالله طالقانی و شهید مطهری و دیگر علمای برجسته: که با سخنرانیهای خود در مساجد و دانشگاهها، به انتقال پیامهای انقلاب پرداختند. - فعالان دانشجویی و دانشگاهی: که با انتشار جزوهها و بیانیهها، به گسترش گفتمان انقلابی در میان جوانان و طبقه متوسط شهری کمک کردند.
اثرگذاری رسانههای انقلابی و شکست پروپاگاندای رژیم پهلوی
رسانههای جایگزین انقلابی، ضعفهای رسانههای حکومتی را آشکار کردند: 1. عدم اعتماد مردم به رسانههای رسمی: بهدلیل سانسور و عدم انعکاس واقعیات جامعه، مردم به رسانههای حکومتی بیاعتماد شدند. 2. غیرمتمرکز بودن رسانههای انقلابی: برخلاف رسانههای دولتی که ساختاری یکپارچه داشتند، رسانههای مردمی غیرمتمرکز بودند و امکان سرکوب آنها دشوار بود. 3. قابلیت تطبیق با شرایط: رسانههای انقلابی بهسرعت روشهای جدیدی برای دور زدن محدودیتها ایجاد میکردند (مثلاً جایگزینی نوارهای کاست با اعلامیههای دستی در صورت سرکوب). 4. استفاده از باورهای مذهبی و تاریخی: رژیم پهلوی نتوانست پیامهای انقلابی را که بر مبانی مذهبی و ارزشهای مردمی استوار بود، خنثی کند.
نتیجهگیری: تأثیرگذاری رسانههای غیررسمی در پیروزی انقلاب
تجربه انقلاب اسلامی ایران نشان داد که رسانههای غیررسمی و مردمی میتوانند حتی در برابر یک سیستم رسانهای انحصاری و سانسور شدید، افکار عمومی را تحت تأثیر قرار دهند. نوارهای کاست، بیانیهها، منبرها و مراسمات مذهبی نهتنها جایگزین رسانههای رسمی شدند، بلکه توانستند ساختار پیامرسانی را تغییر دهند و رژیم را در حوزه جنگ رسانهای شکست دهند.
حمداله مرادی
انتهای خبر/