logo
امروز : چهارشنبه ۲۶ دی ۱۴۰۳ ساعت ۲:۳۳
[ شناسه خبر : ۴۳۰۶۳ ] [ مدت زمان تقریبی برای مطالعه : 7 دقیقه ]
روایت تکان‌دهنده از یک پزشک بیهوشی؛

مردی که ناجی اتاق عمل می‌شود

مردی-که-ناجی-اتاق-عمل-می‌شود-
از دوران کودکی سواد و دانش برایم همچون یک رویا به نظر می‌رسید، اما سرنوشت مسیری متفاوت رقم زد.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «موج‌رسا»؛ در دل تاریخ معاصر ایران نهضت سوادآموزی به عنوان یک حرکت فرهنگی و اجتماعی همچون نوری در تاریکی جهل و نادانی درخشید. این نهضت که به ابتکار حضرت امام خمینی (ره) در سال‌های ابتدایی انقلاب اسلامی شکل گرفت، به دنبال کاهش بی‌سوادی بود.

بیشتر بخوانید

نهضت سوادآموزی با طنین صدای امام خمینی آغاز شد؛ صدایی که به مردم می‌گفت: «سواد، حق شماست!» این شعار نه تنها یک دعوت به یادگیری بود، بلکه پیامی عمیق از اهمیت علم و دانش در زندگی انسان‌ها را به همراه داشت. امام خمینی با بصیرتی عمیق می‌دانست که سواد تنها ابزاری برای کسب معلومات نیست، بلکه کلیدیست برای باز کردن درهای آینده‌ای روشن و بهتر.

قشنگی‌های این نهضت در جایی نمایان می‌شود که میلیون‌ها انسان با عشق و اشتیاق به کلاس‌های سوادآموزی می‌شتابند. آن‌ها با امیدی تازه و آرزوهایی بزرگ در دل، قدم به دنیای علم می‌گذارند. کلاس‌های سوادآموزی نه تنها محلی برای یادگیری حروف و کلمات بودند، بلکه فضایی برای تبادل افکار و ایده‌ها برای آموختن از یکدیگر و برای ایجاد دوستی‌های نو بودند.

 این نهضت به ویژه برای زنان ایرانی معنای خاصی داشت. بسیاری از زنان که سال‌ها در سایه جهل و نادانی زندگی کرده بودند، با ورود به کلاس‌های سوادآموزی توانستند صدای خود را پیدا کنند. آن‌ها با یادگیری خواندن و نوشتن به خودباوری رسیدند و توانستند در جامعه نقش فعالی ایفا کنند. این تغییرات قشنگی‌های نهضت سوادآموزی را دوچندان کرد زیرا آن‌ها نه تنها خود را یافتند، بلکه نسل آینده را نیز با آگاهی و دانش تربیت کردند.

در این میان معلمان دلسوز و فداکاری نیز بودند که با عشق و علاقه به آموزش مشغول بودند. آن‌ها با صبر و حوصله دانش را به دل‌های تشنه‌ی یادگیری منتقل می‌کردند و به هر کلمه‌ای که بر زبان می‌آوردند، زندگی می‌بخشیدند. این معلمان قهرمانان خاموش نهضت سوادآموزی بودند که با تلاش‌هایشان چراغ علم را در دل‌های هزاران نفر روشن کردند.

 نهضت سوادآموزی نه تنها یک برنامه آموزشی بود، بلکه حرکتی اجتماعی بود که پیوندهای انسانی را تقویت کرد. این نهضت به مردم آموخت که با همدلی و همکاری می‌توانند بر مشکلات فائق آیند و آینده‌ای روشن‌تر بسازند. داستان‌های موفقیت افرادی که از این نهضت بهره‌مند شدند، همچون ستاره‌هایی در آسمان دانش می‌درخشیدند و الهام‌بخش دیگران بودند.

امروز که به گذشته نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که نهضت سوادآموزی چگونه زندگی‌ها را تغییر داد و جامعه‌ای آگاه‌تر و هوشیارتر ساخت. این حرکت فرهنگی یادآور این است که علم و دانش می‌تواند قفل‌های جهل را بشکند و راه را برای پیشرفت هموار کند.

 قشنگی‌های نهضت سوادآموزی یادآور این حقیقت است که هر فردی حق دارد از نور علم بهره‌مند شود. امام خمینی راحل با تأسیس این نهضت، نه تنها چراغ علم را روشن کرد بلکه امید را در دل‌ها زنده نگه داشت. این حرکت بزرگ فرهنگی میراثی است که باید همواره پاس داشته شود تا نسل‌های آینده نیز از برکات آن بهره‌مند شوند.  

داشتن سواد مثل یک رویا بود

 در این رابطه مردی از دیار ابراهیم‌آباد به شهر زنجان آمده و در نضهت سوادآموزی تحصیل کرده و اکنون بسیار موفق است. صحبتمان این‌گونه آغاز شد، هادی سپهری هستم و به‌عنوان یک متخصص بیهوشی به شغلی که دارم افتخار می‌کنم.

از دوران کودکی سواد و دانش برای من همچون یک رویا به نظر می‌رسید، اما سرنوشت مسیری متفاوت برایم رقم زد. با آغاز نهضت سوادآموزی بنده 13 سال سن داشتم که به زنجان آمدم و در کلاس‌های آموزشی که در خانه‌ها برگزار می‌شد شرکت کردم. این آغاز راهی بود که مرا به دنیای علم و دانش رهنمون کرد. 

 

زندگی‌ام پر از پستی و بلندی بود

روزها و شب‌ها را با امید و آرزو سپری کردم و به تدریج توانستم بر مشکلات فائق آیم. در سال 1371 با تمام تلاشی که کرده بودم، کنکور دادم و رتبه‌ام دو رقمی شد. این موفقیت نه تنها برای من، بلکه برای روستاییانم نیز مایه افتخار بود. هنوز هم وقتی که آن‌ها را می‌بینم خوشحالی در چهره‌هایشان موج می‌زند و این احساس را با خود به یادگار می‌برم.

 حق هر انسانی است که با تلاش و پشتکار به بهترین جایگاه برسد. من به این باور رسیده‌ام که هیچ چیز غیرممکن نیست و اگر اراده وجود داشته باشد، می‌توان به قله‌های بلند موفقیت دست یافت. در دنیای پزشکی به ویژه در رشته بیهوشی این نکته اهمیت بیش‌تری پیدا می‌کند.

زمانی که بیماران با چشمانی اشک‌آلود و قلبی مضطرب به اتاق عمل می‌آیند، وظیفه من است که با محبت و مهربانی با آن‌ها رفتار کنم. این کار نه تنها حرفه‌ایست، بلکه انسانی‌ترین کار ممکن است؛ چراکه جانی تازه به یک بیمار می‌دهیم و امید را در دل خانواده‌ها زنده نگه می‌داریم. 

همسر و فرزندانم نور چشمانم هستند 

 سه فرزند دارم. یکی از آن‌ها پزشک شده است، دیگری روانشناس بالینی و فرزند سوم نیز در حال آماده‌سازی خود برای کنکور است. پیشرفت‌هایشان از وجود همسر و مادری مهربان است که راه درست را به آنان نشان داده است زیرا بنده بیش‌تر اوقات در بیمارستان بوده و زمان کم‌تری در خانه هستم.

از بابت تمامی زحماتش که در حق فرزندانمان انجام داده است تشکر و قدردانی می‌کنم. همواره به فرزندانم نصیحت می‌کنم که عصر علم است و هر جایی که هستید باید سواد داشته باشید و آن را ارتقاء دهید. کسانی که بی‌سواد هستند از قافله عقب می‌مانند و این حقیقتی است که نمی‌توان انکار کرد.

 در این مسیر، همواره تلاش کرده‌ام تا به فرزندانم بیاموزم که علم و دانش کلید موفقیت در زندگی است. آن‌ها باید بدانند که هیچ گاه نباید از یادگیری دست بکشند و همواره باید در جستجوی دانش باشند. من به عنوان یک پزشک بیهوشی، هر روز با چالش‌های جدیدی مواجه می‌شوم و باید همواره در حال یادگیری باشم تا بتوانم بهترین خدمات را به بیمارانم ارائه دهم.  

مسئولیت سنگینی به دوش دارم

 وقتی که به اتاق عمل وارد می‌شوم، احساس مسئولیت سنگینی بر دوشم است. هر بیمار داستانی دارد و من باید برای هر یک از آن‌ها بهترین تصمیمات را بگیرم. در این لحظات ارتباط عاطفی با بیماران بسیار مهم است و باید آن‌ها را متقاعد کنم که همه چیز تحت کنترل است و ما تمام تلاش خود را برای سلامتی آن‌ها خواهیم کرد.

 بسیاری از بیماران پیش از عمل جراحی دچار اضطراب و نگرانی هستند و سعی می‌کنم با صحبت کردن با آن‌ها، این نگرانی‌ها را کاهش دهم. گاهی اوقات یک لبخند یا یک کلمه دلگرم‌کننده می‌تواند تأثیر عمیقی بر روحیه بیمار بگذارد، این ارتباط انسانی بخشی جدایی‌ناپذیر از حرفه من است.

 در این سال‌ها، تجربه‌های زیادی کسب کرده‌ام. هر عمل جراحی فرصتی برای یادگیری و رشد است و همواره سعی کرده‌ام تا از تجربیات گذشته‌ام بهره ببرم و خود را به‌روز نگه دارم. علم پزشکی همواره در حال پیشرفت است و باید همگام با این تغییرات حرکت کنم.

 یکی از بزرگ‌ترین چالش‌هایی که با آن مواجه شده‌ام، مدیریت اضطراب بیماران است. بسیاری از آن‌ها پیش از عمل جراحی دچار ترس و نگرانی هستند و این احساسات می‌تواند تأثیر زیادی بر نتیجه عمل داشته باشد. من سعی می‌کنم با ایجاد فضایی آرام و مثبت، این اضطراب را کاهش دهم.

 به عنوان یک پزشک بیهوشی نه تنها مسئولیت حفظ جان بیماران را بر عهده دارم، بلکه باید بتوانم به آن‌ها امید و آرامش نیز بدهم. این وظیفه‌ای بزرگ و ارزشمند است که هر روز با عشق و اشتیاق انجام می‌دهم.

 امیدوارم که بتوانم با تلاش‌های خود، نه تنها جان انسان‌ها را نجات دهم بلکه آن‌ها را به زندگی بازگردانم؛ زندگی‌ای پر از امید، شادی و سلامتی. علم و دانش کلید موفقیت است و من به این اصل ایمان دارم.

 هیچ چیزی غیرممکن نیست و با تلاش و پشتکار می‌توان به بالاترین قله‌های موفقیت دست یافت. زندگی پر از چالش‌هاست اما اگر اراده قوی وجود داشته باشد، می‌توان بر همه موانع فائق آمد و به آرزوها رسید.    

 

 

 

انتهای خبر/

فرم ارسال نظر