logo
امروز : پنجشنبه ۲۰ دی ۱۴۰۳ ساعت ۲۱:۱۷
[ شناسه خبر : ۴۳۰۱۹ ] [ مدت زمان تقریبی برای مطالعه : 7 دقیقه ]
یادداشت؛

لزوم ائتلاف شورای شهر

لزوم-ائتلاف-شورای-شهر-
ماهیت کار شورای شهر و روستا کار گروهی و بالاتر از آن یک کار تیمی است. کار کردن در یک گروه و تیم اصولی دارد که اگر اعضاء مهارت و دانش کار دسته‌جمعی را نداشته باشند در رسیدن به اهداف بازخواهند ماند.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی «موج‌رسا»؛ ماهیت کار شورای شهر و روستا کار گروهی و بالاتر از آن یک کار تیمی است. کار کردن در یک گروه و تیم اصولی دارد که اگر اعضاء مهارت و دانش کار دسته‌جمعی را نداشته باشند در رسیدن به اهداف بازخواهند ماند.

بیشتر بخوانید

 اگر کار آن‌ها ارتباط مستقیم با کیفیت زندگی شهروندان داشته باشد و در واقع مسئولیتی اجتماعی بر عهده‌شان باشد، نخواهند توانست به اهداف خود رسیده و به طور شایسته از عهده مسئولیت خود برآیند. شهروندانی هم که آن‌ها را انتخاب کردند نیز اولاً نارضایتی عمیقی از آن‌ها و دوم اینکه از اصل موضوع شورای شهر ناامید خواهند شد و چون وجود شورا را در ارتقاء کیفیت شهرنشینی خود مؤثر نمی‌دانند عملاً مشارکت خود را برای ساز و کار ایجاد یک شورای قوی خواهند کاست.

کار موفق تیمی و گروهی ‌مراحل و مراتبی دارد و افرادی که خواهان موفقیت در این عرصه هستند باید این مراحل را باتفاق هم و پله پله طی کنند.

هم‌نشینی

کار شورایی مستلزم تشکیل جلسات هفتگی و عنوان کردن مسئله و یافتن راه‌کار برای حل آن مسئله و تصمیم‌گیری مشترک توسط اعضای شورا است‌. 

کسانی موفق‌تر خواهند بود که پیش از تشکیل شورا امکان همنشینی با هم را داشته‌اند و شناخت کافی از اهداف، برنامه‌ها، سلایق، علایق و حساسیت‌ها را تا حدودی شناخته باشند و اگر قرار بر جنگ اول به ز صلح آخر باشد قبل از تشکیل شورای رسمی جنگ‌های خود را کرده باشند.

 هم‌گویی

توان صحبت با هم و بالاتر از آن درک صحبت‌های یکدیگر یک گام اساسی در موفقیت کار شورا و هر نوع کار مشارکتی دیگر است. برداشت‌های درست از صحبت‌های همدیگر و عدم سوء‌تفاهم‌ها نیازمند گفتگوهای طولانی است که قطعاً عمر چهار ساله شورا که محل خدمت و حل مشکلات شهروندان است، محل مناسب و زمان کافی برای درک متقابل افراد را نخواهد داشت و محل خدمت به مردم محلی برای منازعات و رفع کدورت‌های اعضاء خواهد شد‌.

هم‌شنوی

همان‌گونه که گفتگو نیازمند مهارت‌های لازم برای انتقال مفهوم درست از عقاید گوینده است، شنیدن سخنان دیگران در کار جمعی و هر نوع مذاکره نیز نیازمند مهارت و توانمندی لازم جهت درک صحیح طرف مقابل و امکان تجزیه و تحلیل مطالب است. از آنجا که کلمات بعضاً به دلیل عدم مهارت گوینده در سخنوری نمی‌توانند بار معنایی درست را در انتقال مفاهیم مورد نظر گوینده به شنونده برسانند شناخت درست طرفین از عقاید و نظرات هم در موفقیت‌آمیز بودن یک گفتگو و مذاکره سازنده بسیار مؤثر است.

بدیهی است که شناخت متقابل طرفین مذاکره در طولانی‌مدت و قبل از شروع کار شوراها حاصل خواهد شد و مجدداً باید گفت که زمان کوتاه خدمت شورا لزوماً محل مناسبی برای شناخت افراد از یکدیگر نخواهد بود‌. 

هم‌راستایی

گام بعدی برای دست‌یابی به موفقیت‌های کار شورایی پس از درک صحیح افراد از شخصیت و عقاید و نظرات یکدیگر هم‌راستایی آن‌ها است. حال که افراد برای رسیدن به منافع مشترک که همانا حل مسئله شهروندان و گره‌گشایی از مشکلات شهر است به درجه‌ای از کار گروهی رسیدند که به راحتی هم‌نشینی دارند و گفتگوی درستی انجام می‌دهند و درک درستی از شنیدن مطالب یکدیگر دارند به این سطح از کار مشارکتی رسیده‌اند که برای مراحل بعدی هم‌راستا شوند.

 هم‌فهمی

فهم متقابل از یکدیگر، سطحی بالاتر از هم‌راستایی در کار شورا است. حال که عقاید و ایده‌ها و اهداف حدوداً مشترک است و مسیر رسیدن به اهداف نیز حدوداً هم‌راستا است درک مناسب افراد شورا از همدیگر سرعت حل مسائل و تصمیم‌گیری برای رفع مشکلات شهر را چندین برابر کرده و اتفاقاً زمان لازم برای گفتگوهای قبل تصمیم‌گیری را کاهش داده و مهم‌تر اینکه فضای جلسات شورا را برای کار مشارکتی اعضا صمیمی‌تر و دوستانه‌تر و به دور از تنش خواهد کرد. 

زمان کوتاه خدمت در شورا برای دست‌یابی به هم‌راستایی بسیار ناچیز است و کار تشکیلاتی و منظم قبل از شروع به‌ کار شورا زمان مناسب برای دست‌یابی به این مهم است.

هم‌فکری

شاید این واژه برای بسیاری آن‌قدر تکراری باشد که ارزش و جایگاه مهم آن در مذاکرات و کار شورایی را ناچیز نشان دهد ولی واقعیت این است که رسیدن به هم‌فکری، مقدمات ذکر شده را می‌طلبد و اتفاقاً راه طولانی برای رسیدن به آن باید طی شود. افرادی که درک درستی از هم دارند و اهداف مشترک و در رسیدن به اهداف مسیری هماهنگ را برگزیده‌اند و هم‌راستا شدند اکنون می‌توانند ادعا کنند که هم‌فکری می‌کنند.

افراد خود باید اهل فکر بوده و از راستای افکار دیگر افراد گروه نیز آگاهی کافی را داشته باشد.

حال اعضا پس از گذران مراحل مختلف هم‌راستا می‌توان ادعا کرد که اعضای شورا می‌توانند هم‌فکری کنند. هم‌فکری برای تجزیه تحلیل و حل مسئله و در نهایت تصمیم‌گیری کنند.

 همکاری

متعالی‌ترین مرحله از کار گروهی و تیمی و مشارکتی و شورایی، هم‌کاری افراد با یکدیگر است. اگر این مراحل را همانند هرمی بدانیم، کف هرم هم‌نشینی و رأس آن همکاری است. این هرم همکاری دارای هفت مرحله است که اعضاء باید گام به گام مسیر را طی کرده تا به اوج آن که همانا همکاری است برسند. 

چگونه می‌شود که افرادی که از هم شناختی ندارند و دست روزگار آن‌ها را در یک مکان به نام شورا گرد هم آورده بدون طی مراحل و گام‌های اولیه به ناگاه آن‌ هم در ابتدای شروع به کار شورای شهر و روستا به مرحله هم‌کاری برسند.

آگاهی از قوانین شورای شهر و روستا شرط لازم ولی کافی برای کار در شورا نیست. دانش و مهارت کار گروهی و شورایی برای رسیدن به مرحله همکاری در دست‌یابی به این مرحله بسیار ضروری است.

نقش ریش‌سفیدان شهر در تشکیل ائتلاف‌ها بسیار مهم است. از آن‌جا که شناخت مناسب و کافی همه کاندیداهای شورا از یکدیگر امکان‌پذیر نیست لذا تلاش برای تشکیل ائتلاف شورا (البته حداقل دو سال قبل از انتخابات و نه در شب انتخابات) توسط بزرگان شهر امری ستوده و پسندیده است.

 کاندیداهایی که به هر دلیل امکان حضور در شورا را نیافتند، رصد کارهای شورای فعلی و به‌عنوان بازوی مشورتی و با انتقاد سازنده آن‌ها در کنار سایر اهداف همانند جانشین‌پروری و تشکیل ائتلاف قوی برای دوره بعدی بسیار مؤثر است.

مردم رأی‌دهنده باید بدانند و آگاه باشند که بجای اقبال به نامزدهای قومی، قبیله‌ای و محله‌ای خود (که حتی اگر هم با رأی اول وارد شورا شود ولی ائتلافی نداشته باشد، هیچ و هیچ و هیچ توفیق و موفقیتی برای قوم قبیله و محله خود نخواهد داشت) و بجای رأی‌دهی فردی باید رأی‌دهی ائتلافی داشته باشند.

 در ۶ دوره قبلی شورا نتایج در خور توجه کسب نکرده و نتوانستند رضایت شهروندان را جلب کنند، هم ریش‌سفیدان شهر و هم نامزدهای شورای شهر عموماً خود را اعلم، آگاه و متخصص در مدیریت شهری دانسته و نیازی به آموزش‌های بدو خدمت نمی‌دانند، حتی پس از ورود به شورا تقریباً هیچ دوره آموزشی را طی نکردند، حال آنکه حداقل هر سه ماه باید دوره‌های تخصصی و مدیریتی را توسط دپارتمان آموزش شورا (اگر چنین دپارتمانی وجود داشته باشد) و یا واحد آموزش استانداری، فرمانداری و بخشداری یا امور آموزش شهرداری شهر خود و البته توسط اساتید مجربی (که ترجیحاً خودشان قبلاً شهرداران و مدیران ارشد شهرداری و عضو اسبق شوراها باشند)  بگذرانند و دانش و مهارت خود را درباره مسائل به روزرسانی کنند.

نشود مثل آن جریان که از رئیس شورای دوره‌ای پرسیدیم در طول چهار سال چند دوره آموزشی گذراندید؟ گفت: فقط دو سه روز اول شورا به استانداری حضور پیدا کرده و مطالب کلی گفته شد و دیگر هیچ!

بهزاد آهنگری، کارشناس مسائل مدیریت شهری

 

انتهای خبر/

فرم ارسال نظر