logo
امروز : پنجشنبه ۲۲ آذر ۱۴۰۳ ساعت ۶:۰۸
[ شناسه خبر : ۴۲۴۴۷ ] [ مدت زمان تقریبی برای مطالعه : 6 دقیقه ]

پاسخ انجمن فلسفه فیزیک به یک اظهارنظر

پاسخ-انجمن-فلسفه-فیزیک-به-یک-اظهارنظر-
انجمن علمی فلسفه فیزیک دانشگاه باقرالعلوم (علیه‌السلام) به اظهارات یکی از اساتید حوزه پیرامون فیزیک کوانتوم پاسخ داد.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «موج‌رسا»؛ به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی راه‌دانا، انجمن علمی فلسفه فیزیک دانشگاه باقرالعلوم (علیه‌السلام) به اظهارات یکی از اساتید حوزه پیرامون فیزیک کوانتوم پاسخ داد که متن آن بدین شرح است:

بیشتر بخوانید

بسم الله الرحمن الرحیم

اخیرا اظهاراتی از سوی یکی از اساتید حوزه علمیه در خصوص انطباق فیزیک کوانتوم بر آیات قرآن کریم مطرح شده است.

وی مدعی شده‌ است که فیزیک کوانتوم نشان می‌دهد هر رفتار کوچک در عالم، تأثیری بیش از تصور ما دارد و با استناد به این اصل، می‌توان شدت عذاب آخرت، فزونی نعمت و جاودانگی رفتار را تبیین کرد.

این اظهارات، نقدهایی را در پی داشته و بحث خلط معرفت دینی و معرفت تجربی را مطرح کرده است.

ضمن تأکید بر اهمیت گفتگوی سازنده میان علم و دین و با احترام به دیدگاه‌های مطرح شده، نکات زیر را یادآور می‌شویم:

۱. اثر پروانه‌ای و فیزیک کوانتوم:

نکته‌ای که استاد تفسیر از تطابق فیزیک جدید با قرآن کریم بدان اشاره کرده‌اند، ظاهرا اثر پروانه‌ای است. این اثر اگرچه امری شناخته شده در فیزیک جدید است (مشابه پدیده‌های آشوبناک مطرح در سیستم‌های دینامیک غیر خطی) ولی لزوماً یک اثر کاملاً کوانتومی نبوده بلکه با فیزیک کلاسیک نیز قابل تبیین است.

وانگهی «سال ۱۹۰۳» موضوعیتی در شکل‌گیری نظریه کوانتوم ندارد.

در هر صورت اگر مقصود این استاد امکان تأثیر یک پدیده در اثری جاودانی از آن است، لزومی نداشت به این اثر تمسک کند؛ بلکه تأثیر و تاثرات نامتناهی حاصل از یک پدیده امری شناخته شده حتی بر اساس فیزیک کلاسیک است.

قابل‌توجه آن‌که اشاره به نقض موضعیّت در نظریه کوانتوم می‌توانست شاهد مناسب‌تری برای بحث یکپارچگی عالم یا تأثیر بخشی از عالم بر کل آن باشد.

۲. انطباق کامل یک نظریه علمی با آیات قرآن:

همانگونه که علامه طباطبایی در مقدمه المیزان بیان داشته‌اند، تفسیر قرآن باید عاری از هرگونه پیش فرض غیر وحیانی باشد، پس تطبیق کامل یک مفهوم وحیانی با یک داده تجربی خطاپذیر نوعی تفسیر به رأی محسوب می‌شود.

هرچند می‌توان از شواهد تجربی برای تقریب به ذهن و دفع استحاله مفاهیم فراتجربی، مانند کیفیت وقایع اخروی، استفاده کرد (چنانکه گفته‌اند «ادل الدلیل علی امکان شیء وقوعه»)، اما نباید تعالیم فراتجربی (وحیانی یا فلسفی) را کاملاً منطبق با نظریات تجربی دانست. زیرا نظریات علوم تجربی در معرض خطاهای شواهد تجربی مربوط به خویشند، در حالی که تعالیم وحیانی ثابت و تغییرناپذیرند. بله می‌توان امور فرا تجربی را با رعایت اصول صحیح سازگار با شواهد تجربی دانست.

۳. رابطه فیزیک و متافیزیک و سکولاریسم علمی:

اگرچه خلط اصطلاحات و دستاوردهای علوم مختلف یکی از آسیب‌های تحقیقات میان تطبیقات علوم است، اما نباید به بینونت و جدایی کامل میان این دستاوردهای تجربی و فراتجربی رسید. زیرا در هر نظریه فیزیکی، اموری متافیزیکی نیز نهفته است و یک فیزیک‌دان همواره به یک متافیزیکدان نیاز دارد؛ پس این جدایی کامل، اصولا ممکن نیست.

از این رو میان عقل، نقل و فیزیک باید تعاملی صحیح برقرار نمود؛ چنانکه علوم جدید می‌توانند به درک بهتر آیات الهی مطرح در آموزه‌های وحیانی مانند نظم، غایت‌مندی، اتصال تدبیر، اتقان صنع، عدم فساد در آسمان‌ها و زمین و ... کمک کنند. از سویی دیگر یک متافیزیک سکولار، یک فیزیک سکولار در پی خواهد داشت. بنابراین تعامل صحیح و سازنده بین علم و دین می‌تواند به رشد و شکوفایی هر دو حوزه کمک کند و زمینه را برای فهم بهتر از جهان و جایگاه انسان در آن فراهم سازد. اما این تعامل باید با رعایت دقت، احتیاط و اصول علمی و منطقی و با پرهیز از تطبیق‌های سطحی و تحریف‌های مفهومی انجام شود.

انجمن علمی فلسفه فیزیک دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام

***

گفتنی است پاسخ انجمن علمی فلسفه فیزیک دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام به سخنان حجت‌الاسلام والمسلمین علی نصیری از اساتید حوزه است که در چهارم آذرماه در یکی از جلسات درسی خود به بیان نکته‌ای پیرامون استفاده از فیزیک کوانتوم در فهم عذاب آخرت پرداخت و گفت: فیزیک کوانتوم که اولین بار در سال ۱۹۰۳ مطرح شد می‌گوید اگر در منطقه‌ای یک پروانه بال بزند در جای دیگری طوفان می‌شود دقیقا منطبق بر آیات قرآن است یعنی هر رفتار و کوچک‌ترین رفتار در عالم خیلی بیش از آن که تصور کنیم تاثیر دارد لذا با همین فیزیک کوانتوم می‌توانیم جریان شدت عذاب آخرت را حل کنیم و فزونی نعمت و ماندگاری یک رفتار را؛ زیرا اثر سوء و حسن یک رفتار جاودانی است.

در سوره روم فرموده است: وَإِذَا أَذَقْنَا النَّاسَ رَحْمَةً فَرِحُوا بِهَا ۖ وَإِنْ تُصِبْهُمْ سَیِّئَةٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَیْدِیهِمْ إِذَا هُمْ یَقْنَطُونَ؛ همچنین در سوره بقره و جمعه هم این تعبیر تکرار شده است.

***

حجت‌الاسلام والمسلمین مهراب صادق‌نیا، جامعه‌شناس و عضو هیات‌ علمی دانشگاه ادیان و مذاهب نیز در واکنش به سخنان حجت‌الاسلام والمسلمین علی نصیری در کانال تلگرامی خود نوشته بود:

«به تازگی یکی از استادان حوزه و دانشگاه گفته‌اند که فیزیک کوانتوم دقیقا منطبق بر آیات قرآن است. فرض می‌کنیم که وی فیزیک کوانتوم را می‌شناسند و نیز آیات قرآن را هم می‌فهمند و نتیجهی درستی گرفته‌اند. خُب الان چه بکنیم؟ برای فیزیک کوانتوم کف بزنیم یا برای قرآن؟

اگر چندی بعد این فیزیک زیر سوال رفت چه بکنیم؟ آن‌وقت قرآن با فیزیک جدید سازگار نخواهد بود و با یک فیزیک زیر سوال‌ رفته سازگار است. اساساً چه نیازی هست که زور بزنیم و قرآن را با فیزیک و شیمی و نجوم هم‌نوا بکنیم؟ چه تاثیری در دین‌داری مردم دارد؟

مروری بر تاریخ سکولاریزم نشان می‌دهد که هر چند در آغاز دوران مدرن، ساینتیست‌ها (اندیشمندان علوم تجربی) پیش‌ران‌های سکولاریزم بودند و روحانی‌ها مخالفان جدی آن؛ ولی کم کم روحانی‌ها با ادبیات علوم تجربی آشناتر و خویش‌تر شدند. رفته رفته، آن‌ها نه تنها مانعی برای سکولاریزم به حساب نمی‌آمدند، بلکه جای ساینتیست‌ها را گرفته و پیش‌برندگان سکولاریزم شدند.

حکایت هاروی کاکس، گوگارتن، بولتمان، بون‌هافر، و دیگر الاهیات‌دان‌های مسیحی در این زمینه خواندنی است. در دنیای اسلام نیز ماجرا تا اندازه‌ای چنین است. از سِر سید احمدخان هندی بگیرید تا بازرگان و نوپاهایی که این طرف و آن طرف، شعار تفسیر علمی قرآن را سر می‌دهند.

این‌ها ممکن است به سکولاریزم فحش بدهند و حتی رقیبان خود را با این لقب گرفتار خشونت نمادین کرده و از میدان به در کنند؛ ولی کارشان ترویج سکولاریزم است حتی اگر تسبیح‌ به‌دست باشند و در مراکز حوزوی تدریس کنند.

کاری که این افراد به نام تفسیر علمی قرآن انجام می‌دهند، به زبان ساده، عبارت است از تبدیل تبیین‌های وحیانی به تبیین‌های تجربی. آن‌ها اگر در کارشان موفق شوند و پرت و پلا نگویند، معرفت دینی را به معرفت تجربی تبدیل کرده‌اند. یعنی معرفت را سکولار کرده‌اند.

من اگر مسئولیتی می‌داشتم و به جای کسانی بودم که وقتی اسم سکولاریزم می‌آید اوقاتشان تلخ می‌شود؛ حتما به جای دعوا با دانشگاهیان و ساینتیست‌ها، با کسانی دست به یقه می‌شدم که جسته و گریخته چیزی در باره‌ی علم شنیده‌اند و حالا دارند معرفت دینی را با معرفت‌های تجربی رنگ و لعاب می‌دهند. مارادونا را ول کنید، غضنفرها را بچسبید!

 

انتهای خبر/

فرم ارسال نظر