حضرت زهرا (س) اولین شهید راه ولایت است
به گزارش پایگاه خبری_تحلیلی «موج رسا» حضرت فاطمه زهرا(س) «اولین شهیده راه ولایت» و شخصیت برجسته ای است که در بین زنان همانند مهتاب آفرینش، روشنایی عالم تابی از خود نشان داد و در کتاب وجود او «تمام حقیقت انسان» و «تمام حقیقت زن» و در یک کلام «تمام نسخه انسانیت» به خوبی مشاهده می شود؛ به گونه ای که «افتخار خاندان وحی» است و الگوی شایسته ای که امام راحل در بیان شیوای خود درباره او فرمود: «حضرت فاطمه زهرا(س) زنی بود که اگر مرد بود نبی بود؛ زنی که اگر مرد بود به جای رسول الله بود».
بیشتر بخوانید
و چون درباره معرفی نمونه ای کامل از انسان در جهان هستی، سخن به میان می آید، ایشان با احترام خاصی می فرماید: «همه باید به حضرت زهرا(س) اقتدا کنید و کنیم، همه باید دستورمان را از اسلام به وسیله او و فرزندان او بگیریم و همان طوری که او بوده است، باشید. انسانی است به تمام معنا انسان، زنی است به تمام معنا زن». اینک ماییم و فاطمیه و طریق جاوید آن بانو.
از دیدگاه آموزههای اسلامی، انسان نسبت به سرنوشت فردی و اجتماعی خویش مسئول است و نمیتواند در رابطه با حوادث ، جریانات و واقعیتهای پیرامون خویش بیتفاوت باشد.
یکی از مهم ترین موضوعاتی که تأثیری عمده برسرنوشت بشریت دارد؛ رهبری و مدیریت سیاسی جامعه است که برخورد مسئولانه تمامی افراد جامعه را در قبال خود طلب می نماید و در این رابطه جنسیت مطرح نیست. و از این زاویه است که فاطمه زهرا (س) دختر پیامبرگرامی اسلام(ص) سزاوارترین افراد برای مشارکت سیاسی و حضور در صحنه سیاست میباشد و علی رغم اشتغالات اجتماعی متعدد و خستگیهای ناشی از کار روزانه و رسیدگی به امور خانه و سرپرستی چند کودک خردسال، خود را از سیاست دور نمیدارد و همچون سیاست مداری قهرمان در صحنه اجتماع حاضر میشود و در دفاع از حق و عدالت جان مبارک خویش را نثار مینماید.
او زندگی سیاسی و آشنائی با الفبای آن را از همان دوران خردسالی آغاز کرد و با فعالیتهای سیاسی واجتماعی پدر بزرگوار خویش و مشکلات و مصائب بی شمار از نزدیک مانوس بود؛ حتی جبهه جنگ می رفت و در غزوههای متعددی همراه با پیامبر(ص) شرکت میکرد.
بعد از ازدواج و زندگی مشترک بازهم در جریان زندگی اجتماعی همگام با علی (ع) به پیش میرود. اما پس از وفات پیامبر فصلی جدید از زندگی را آغاز کرد که برای تحکیم پایههای انقلاب نوپای پیامبر اکرم(ص) و حفظ و تداوم حکومت اسلامی، دست به احقاق حق و مبارزه گشود و در جریان سیاسی عظیمی حضوری آشکار یافت.
رسول گرامی اسلام درحالی چشم از جهان فرو بست که تشنگان قدرت، در کمین نشسته بودند و هنوز جنازه مبارک آن حضرت دفن نشده بود که منتظران فرصت در سقیفه جمع شدند و برخلاف دستور خداوند و فرموده پیامبر(ص) خلافت را از علی(ع) گرفته و به دیگری سپردند و با تمام قدرت و توان به صحنه سیاسی آمدند.
گروهی را با تهدید و فشار مرعوب ساختند، با دستهای از راه معامله و تقسیم قدرت کنار آمدند؛ عدهای را با حاتم بخشی با خود هماهنگ کردند و با یک کودتای خزنده، قدرت را به دست گرفتند. در آن شرایط چه کسانی و چگونه میبایست از ولایت و اهل بیت دفاع کنند؟
گویا فاطمه (س) برای دفاع از ولایت در مقطع پس از وفات پیامبر(ص) انتخاب شده است؛ زیرا مسلمانان در آن آزمایش سخت با سکوت خود راه خطا را در پیش گرفتند؛ روح حماسی و شهادت طلبی میدانهای جنگ را از دست دادند و شمشیرها را غلاف کردند. به انزوا گرویدند و تنها نظاره گر حوادث تلخ شدند.
هیچ کس دیگر نمیتوانست در آن شرایط در برابر تهاجمات سازمان یافته و فتنههای کور، با بصیرت و آگاهی لازم چونان فاطمه زهرا(س) یک مبارزه پیروز را آغاز و بخوبی تداوم بخشد.
هر کس غیر از دختر پیامبر(ص) میشد او را شکست میدادند، هر شخصیت دیگری اگر بود با انواع تهمتهای ناروا او را به انزوا می کشاندند و نسبت به هر مقاومتی آن را در هم میشکستند. هر دسته، گروه و لشکری را بانام اسلام و در قالب جهاد اسلامی تار و مار میکردند. اما آنان در برابر شجاعت، بصیرت و شهادت طلبی فاطمه زهرا(س) درمانده شدند و ماسکهای آنان دریده شد و ماهیت پلیدشان افشا گردید.
فاطمه (س) خود را زنی مسلمان میدانست که باید به وظایف خویش آشنا بوده و تکلیف و وظیفه شرعیش را شخصاً عمل کند. بدین خاطر در روزهای آتش و خون و شکنجه پس از وفات پیامبر(ص) و در روزهائی که سیاست روز آتش زدن به در خانه و بیعت خواهی از روی زور و اعمال قدرت بود، قد علم کرد تا تکلیف دینی و سیاسی خود را نیکو به انجام رساند.
مشی سیاسی فاطمه(س) مشیی آگاهانه، توأم با بینش و بصیرت، اندیشیده و حساب شده، انتخابی و گزینش شده و مبتنی برایمان و عقیده است.
هدف آن سعادت انسانها و نجات از بردگیها و ذلتها و تضمین و فراهم آوردن مبادی ارزشهای معقول در جامعه است.
مشی سیاسی فاطمه (س) مشی اعتراض، بی اعتنائی، عدم تأیید دستگاه رهبری، مشی به محاکمه و استیضاح کشاندن رهبر و خلیفه موجود امت، مشی مظلومیت و سرانجام که فریاد به جائی نرسد، گریستن است، آن هم نه برای عقده دل خالی کردن بلکه برای بیدار کردن و هشیار ساختن اذهان به سوئی که در آنجا حقی را زنده دفن کردهاند.
در این سیاست که الهی است راست و با استقامت به پیش میرود و در آن باکی از کتک خوردن، بدن خود را به رنج افکندن ندارد.
ایشان درس جرأت وشهامت را از پدر خود گرفته و در مکتب و خانه علی (ع) و در سایه همگامی با او آن را تقویت نموده است. برای او هدف الهی مهم است و در دفاع از هدف باید ایستاد. ما در تاریخ اسلام و حتی بشریت زنی را سراغ نداریم که در راه هدف الهی و اندیشه وآیندهنگری خود تا بدین میزان به پیش رفته باشد و مصداق آیه شریفه "فاستقم کما امرت" که درباره پیامبر نازل شده است، باشد.
خطبه تاریخی بانوی اسلام فاطمه زهراء(س) نمونه روشنی از روش و مشی مجاهداتی و مبارزاتی آن حضرت می باشد و بیانگر این واقعیت است که او سخنوری بلیغ و خطیبی نستوه، همتای همسرش امیر مؤمنان علی(ع) بود. موشکافی های فاطمه(س) در این خطبه در زمینه فلسفه و اسرار احکام، و تحلیل تاریخ سیاسی اسلام، و مقایسه دوران جاهلیت عرب با زندگی آنها بعد از ظهور اسلام، درس های بزرگی به رهروان راه حق میدهد و آنها را در مبارزاتشان تعلیم و آموزش میبخشد.
و مهم تر از همه اینکه فاطمه(س) با این خطبه موضع خاندان پیامبر(ص) را در برابر رژیم حاکم روشن ساخت و مبرا بودن ساحت مقدس اسلام از مظالمی که به نام اسلام انجام میگرفت، آشکار نمود، و اگر تنها فایده این خطابه بزرگ و پر محتوی همین بود، کافی بود! چنانکه حضرت امام خمینی(ره) می فرماید: "خطبه فاطمه زهرا (سلام الله علیها) در مقابل حکومت و قیام امیرالمؤمنین و صبر امیرالمؤمنین و فداکاری دو فرزند عزیزش اسلام را زنده کردند و برای ما و شما برادرهای عزیز الگو شدند و ما هم الگوی آنها را، تبعیت از آنها را میپذیریم".
فاطمه زهرا (س) آن زن سیاستمداری است که دستگاه خلافت حتی از مرگ فاطمه (س) وحشت داشت و این وحشت او بی مورد هم نبود. میترسید فاطمه زهرا (س) موضعی اتخاذ کند که بر رسوائی آنها بی افزاید و پیش بینی آنها درست آمد.
اینکه فاطمه (س) وصیت کرد؛ مرا شب غسل بده، شب کفن و دفن کن، شب بر جنازهام نماز بگذار و احدی را خبر مکن، خود سیاستی عظیم است و نفرت عظیم او را به دستگاه حاکمه وقت نشان میدهد و این است که طاغوت را میلرزاند. به ویژه که فاطمه(س) سفارش کرده بود، مگذار آنها که بر من ستم راندند و حق مرا گرفتند بر من نماز گذارند که آنها دشمن خدا و رسولند. و هم اصرار او که قبرش مخفی بماند خود بیان این خواسته است که نشانهای از مظلومیت ابدی او در جامعه باقی باشد.
او میخواست دشمنان دوست نما معرفی گردند، ابهامها از بعضی اذهان دیر فهم زدوده شوند و دریابند که فاطمه(س) چگونه میاندیشید.
حضرت فاطمه زهرا (س) گرچه نمونه کامل یک زن مسلمان در تمام اوصاف و کمالات اسلامی به ویژه در حجاب و عفاف بود، ولی مسائل سیاسی و اجتماعی را نیز در مواقع حساس نادیده نمی گرفت.
مخصوصا در دفاع از ولایت امیر المؤمنین (ع) و به یغما رفتن فدک، با خلیفه غاصب وقت و دار و دسته اش به مبارزه پرداخت و در مجامع عمومی به مناظره نشست، ولی در عین حال هرگز از پرده حجاب کامل و عفاف لازم بیرون نرفت.
بنابراین آن حضرت حتی در میدان مبارزه نیز بسیار مقید به حجاب کامل وحیاتی اجتماعی و اخلاقی بود و به پیروانش درسها داد که زنان در عین اجتماعی بودن حجاب و عفاف خودرا حفظ کنند و اینکه فاطمه زهرا (س) به دنیا اعلام می کند، علی و شیعیانش، سخنی جز سخن خدا ندارند و هیچ نیرویی، نمی تواند خطوط ارتباطی آنها را در اجتماع با خدا قطع نموده، مکتب انسان ساز اسلام را تعطیل کند.
زهرا اسماعیلی / فعال سیاسی
انتهای خبر/