logo
امروز : جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳ ساعت ۸:۱۱
[ شناسه خبر : ۲۸۳۴۰ ] [ مدت زمان تقریبی برای مطالعه : 3 دقیقه ]

انحطاط جنبش دانشجویی/ جایگزینی اندیشه با فحاشی

انحطاط-جنبش-دانشجویی-جایگزینی-اندیشه-با-فحاشی
در روزهای اخیر بعد از اغتشاشات شاهد چهره‌ای متفاوت از سال‌های گذشته جنبش دانشجویی هستیم به‌طوری‌که اندیشه و تفکر که شاخصه اصلی جنبش دانشجویی بود جای خود را به فحاشی‌های چاله‌میدانی داده است.

به گزارش موج رسا; دوره جوانی همراه با خصوصیت‌هایی هم چون حریت، آزادی‌خواهی، جوانمردی، آرمان‌خواهی، عدالت‌خواهی و... همراه است.

دانشجو با توجه به اینکه در دوره جوانی است تمامی خصوصیت‌های آرمان‌خواهی، عدالت‌خواهی، حریت، جوانمردی، استقلال‌طلبی، دشمن‌ستیزی و... را دارد.

در طول نیم‌قرن اخیر جنبش‌های دانشجویی به‌واسطه حضور دانشجویان و فعالیت دانشجویان تمامی این خصوصیت‌ها را داشت و در دوران پهلوی بزرگ‌ترین مبارزان با استعمار خارجی و استبداد داخلی دانشجویان بودند.

عدالت‌خواهی، حریت، دشمن‌ستیزی و... از ویژگی‌های جنبش دانشجویی است که بعد از انقلاب نیز در بین دانشجویان به چشم می‌خورد به‌طوری‌که دانشجویان در ۱۳ آبان ۵۸ بر اساس این ویژگی‌ها لانه جاسوسی را تسخیر می‌کنند که امام خمینی(ره) آن را انقلاب دوم معرفی می‌کنند و این نشان از جایگاه والای تسخیرکنندگان لانه جاسوسی در تقویم سیاسی کشور است.

قبل و بعد از انقلاب بسیاری از فعالان سیاسی آبروی سیاسی خود را به‌واسطه همین جنبش دانشجویی‌ها کسب کرده‌اند و برای خود ..... را کسب کرده‌اند.

دانشگاه مرکز اصلی تضارب آرا و چالش‌های فکری و سیاسی

در طول بروز و ظهور جنبش دانشجویی در کشور دانشگاه و تشکل‌های دانشجویی مرکز مطالعه و تفکر بوده است و خصوصیات ممتاز جنبش دانشجویی همان تفکر و مطالعه بوده است به‌گونه‌ای که دانشگاه به مرکز اصلی تضارب آرا و چالش‌های فکری و سیاسی بدل شده بود. و به خاک و خون کشیده شدن دانشجویان در دوران ستم‌شاهی شاهد عینی این امر است.

رشد و ترویج اندیشه‌های گوناگون در دانشگاه‌ها اگرچه مشکلات و چالش‌هایی را به همراه داشت اما مهم‌ترین دستاورد این امر آگاهی بالا و سطح مطالعات و ادله بالا در بین دانشجویان بود.

طرح اندیشه‌های متفاوت در دانشگاه اگرچه بعداً منجر به درگیری و زدوخوردهای دانشجویی می‌شد اما مهم‌ترین شاخصه این درگیری‌ها ادله و گفت‌وگو بود که درصورتی‌که ادله و گفت‌وگو کارگر نبود کار به درگیری و زدوخورد می‌کشید.

جایگزینی اندیشه با فحاشی

اما متأسفانه آنچه امروز در دانشگاه‌ها شاهد آن هستیم (و نگارنده شاهد عینی آنچه بیان خواهد شد است) چهره‌ای کاملاً مخالف آنچه در سال‌های قبل و تاریخ دیده‌ایم است.

در ماجرای اغتشاشات اخیر شاهد هتاکی و بی‌اخلاقی و فحاشی در کف دانشگاه توسط خودفروختگان هستیم که نه کلام و نه اندیشه بر آن‌ها کارگر نیست و این‌ها فقط فحاشی را وسیله ارتباطی خود با محیط قرار داده‌اند.

به‌قدری بی‌اخلاقی‌ها در بین دانشجویان خودفروخته ریشه دوانده است که شعارهایشان سراسر بی‌احترام و فحاشی است.

اگرچه به گفته برخی از مسئولان بعد از همه‌گیری بیماری کرونا تمامی تشکلات دانشجویی دچار آسیب جدی شده‌اند اما آنچه در این روزها به چشم می‌خورد تغییر ماهیت تشکل‌های دانشجویی است که از شاخصه بارز خود یعنی اندیشه و تفکر فاصله گرفته و به سمت بی‌اخلاقی و فحاشی حرکت کرده است.

به‌راستی چه بر سر دانشگاه و دانشجو و تشکل‌های دانشجویی آمده است که سلاح دانشجو که اندیشه و کلام است را از او گرفته‌اند و او را تبدیل به یک اوباش کف خیابانی کرده‌اند تا فقط فحاشی کند؟

در این میان نباید نقش نهاد های فرهنگی و مسئولیت، مسئولان دانشگاه را نادیده گرفت و شاید برخی از کم‌کاری و یا خواب خرگوشی مسئولان فرهنگی دانشگاه منجر به همین امر شده باشد دقیقاً همان‌هایی که در زمان رشد قارچگونه تشکل‌های دانشجویی دم انتخابات لال شده بودن و دانشگاه و دانشجو را وسیله‌ای برای  اهداف خود قرار داده‌اند.

اما آنچه به نظر می‌رسد این سطح از اتفاقات و وقایع نیازمند آسیب‌شناسی جدی است تا ریشه‌های آن مشخص شود و جلوی این امر گرفته شود.؛ وگرنه باید فاتحه اندیشه و حریت جوانان را باید خواند و خرمای آن را در چاله‌میدان خورد.!//ک

انتهای خبر/

فرم ارسال نظر