اظهار تاسف جدید برای پسر آیت الله/ آقای هاشمی! لطفا عوامانه حرف نزنید +جزئیات
به گزارش موج رسا; محسن هاشمی پسر ارشد مرحوم هاشمی طی یادداشتی در شماره سهشنبه روزنامه اعتماد در واکنش به مفهوم مورد اقتراح "بانیان وضع موجود" نوشته است: "استفادهکنندگان این اصطلاح تخریبی، متوجه نیستند که در نظام ولایت فقیه اکثر راهبردهای کلان و کلیدی در امور مختلف از جمله روابط خارجی، فرهنگ، اجتماع و اقتصاد، امنیت و... در دست دولت نیست. عبور کنیم و به سبک دیگری به مساله نگاه کنیم. نمیتوان وضع موجود را که حاصل 44 سال جمهوری اسلامی و نظام حکومت دینی است از ولایت فقیه جدا دانست و طبیعتا در ساختاری که در راس آن ولی فقیه قرار دارد، بیشترین تاثیرگذاری را در راهبردهای حاکمیت و عملکرد مسوولان مربوط به مقام رهبری است."
به گزارش مشرق، ما برادرانه به آقای هاشمی عرض میکنیم که سفیدسازی یا حمایت سیاسی یا تلاش برای بلاگردانی از رفقا هرگز ارزش ناجوانمردی را ندارد.
خاصّه ناجوانمردی از طرف کسی یا کسانی که قاتق نانشان را در ساحت نظام اسلامی خوردهاند و اصول و فروع و ساختارهای آنرا بهتر از هر کس دیگری میشناسند.
"مقصرتراشی از رهبری نظام" یک پروژه دیرینه است که هر بار و به هر بهانهای از سوی "قبیله ناکارآمدان" مورد احتجاج قرار میگیرد و البته به یمن بصیرت مردم هم راه به جایی نمیبرد!
آقای هاشمی باید به مردم میگفت که بیش از 90 درصد بودجه و اجرائیات کشور صراحتا در اختیار رئیس جمهور و در ید قدرت اوست.
او باید به مردم میگفت که مسئولیت ولی فقیه به جز در 2 حوزه امنیت و دین؛ در سایر حوزهها غیر مستقیم است و رهبری صرفا مکلف به "مهندسی سازه نظام" است نه دست بردن در انتخاب مردم!
هاشمی باید به مردم میگفت که اگر قرار است تصمیمها با رهبری باشد پس چه حاجت به انتخابات؟
و اگر رهبری همه کاره کشور است پس اینهمه تفاوت در مانیفست و اجرائیات و کارنامه در دولتهای هاشمی و احمدینژاد و خاتمی و روحانی و رئیسی از چه نشأت میگیرد؟
و این یک ناجوانمردی آشکار است که هاشمی از این حقایق با مردم محاکات نکرده است.
و اما سخنی با مردم...
همه باید بدانند که پروژه نرمالیزاسیون در دولتین هاشمی رفسنجانی خواسته شخص هاشمی بود نه خواسته رهبری. کما اینکه اسناد مخالفت رهبری با اشرافی گری، با ریاضت اقتصادی و... موجود است.
پروژههای دولت اصلاحات اعم از جامعه مدنی، مردمسالاری و آزادی صراحتا با تأکیدات رهبری بر مدینةالنبی، هشدار برای شبیخون فرهنگی و مردمسالاری اسلامی مغایر بود.
آنچه احمدینژاد تحت عنوان اعتقاد به امام زمان و کار جهادی و مذاکره با آمریکا میخواست دقیقا بر خلاف چیزی بود که رهبری نظام برای مردم و ساحت عقلانیت تعریف کردند.
و برجام خواسته و اصرار شخص روحانی و اذناب او بود نه خواسته رهبری نظام. همانطور که اقدام نابجای مذاکره مستقیم با آمریکا و رها کردن امر مهم نظارت بر بازار و خفیف کردن قدرت نظامی کشور از سوی ظریف؛ هیچیک با تأکیدات و راهبردهای رهبر معظم انقلاب همسو و همخوان نبودند.
معالوصف تجربه 30 ساله از این خاصّهخوانی نشان میدهد که تقریبا همه این رؤسای جمهور با عنایت به رأی مردم و بسط ید وسیعی که داشتهاند؛ امورات خود را دقیقا طبق خواستهها و اصرارهای خود به پیش بردهاند و رهبر معظم انقلاب نیز جز معدود مواردی که پای حفظ کیان و سازه نظام در میان بوده؛ اغلب ورود مستقیمی به این خواستهها نداشتهاند، برخی را با سخنرانی و موعظه در نزد مردم روشنسازی کردهاند و بخشی را نیز به دلیل ماهیت مسئولیتهای رهبری و مسئولیتهای رئیسجمهور به اختیار عمل دولت گذاشتهاند.
اینکه محسن هاشمی علیرغم اینکه در تجربه زیسته 30 سال اخیر یک حضور اجرایی داشته و از نزدیک شاهد حقایق پیش گفته بوده اما امروز مثل یک فرد بیاطلاع و عوام درباره حقایق سیاسی ایران نظر میدهد جای تأسف دارد و از شوربختیهای جامعه ماست.
منبع: جهان نیوز
انتهای خبر/