هدف سیدالشهدا(ع) تأمین سعادت و خوشبختی حقیقی انسان بود
حجتالاسلام جعفر رحیمی امروز در گفتوگو با خبرنگار موج رسا; با اشاره به عوامل تنهایی ولی خدا به ویژه امام حسین (ع)، اظهار داشت: شبههها و فتنهها یکی از عوامل مهمی است که موجب تنهایی ولی خدا میشوند چرا که وقتی شبهه و فتنه با هم ترکیب میشوند، به شدت کارگر میافتند. شبهات فضا را تاریک میکنند و در فضای تاریک، فتنهها اثر میگذارند. وی ادامه داد: گاهی فتنهای مثل فتنه «ابن زیاد» رخ میدهد و او وارد کوفه میشود و مردم را تهدید میکند و آنها را از لشگر شام و قطع حقوق میترساند. در حقیقت، این شبهات زمینه باروری فتنهها را فراهم میکنند وگرنه در فضای روشن، فتنهها کارساز نیستند.
امام جمعه ابهر بیان داشت: از بین شبهات فراوانی که به برخی از آنها اشاره شده است، اساسیترین شبهه، شبهه «حسبنا کتابالله» است که در زمان حیات پیامبر اکرم(ص) آغاز شد و به معنای دیگر چنین سخنی این است که اسلام نیاز به ولیّ ندارد و کتاب برای ما کافی است، در حالی که شیعه و سنی به شکل متواتر نقل کردهاند که حضرت به صراحت فرمودند: «إِنِّی تَارِكٌ فِیكُمُ الثَّقَلَیْنِ كِتَابَاللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی»(کمالالدین، ص64) هر چند بعضیها این روایت را هم تحریف کرده و گفتهاند: «كِتَابِ اللَّهِ وَ سُنَّتِی».
*جعل شخصیت در مقابل اهل بیت(ع) شبهه جبهه باطل
کارشناس مسائل مذهبی با بیان اینکه جعل شخصیت در مقابل اهل بیت(ع) شبهه بعدی جبهه باطل برای تنها ساختن ولیّ خدا، بعد از ممانعت از نشر فضایل اهل بیت(ع)، پرداختن به جعل شخصیت بود،افزود: جبهه باطل با ساختن شخصیتهای علیالبدل که در دنیای سیاست کار رایجی است، در برابر امیرالمومنین(ع) که حقیقتا صاحب فضایل است، برای دیگران فضیلت علم کردند. در این زمینه، معاویه دو کار عمده انجام داد که اول دستور داد کسی حق ندارد درباره فضایل علی(ع) و ا هل بیت عصمت و طهارت(ع) حدیث نقل کند وگرنه کشته خواهد شد و بعد هم به استاندارانش دستور داد برای اشخاصی فضیلت نقل کنند و کار جعل فضایل به اندازهای رایج شد که خود معاویه گفت بس است! .
حجتالاسلام رحیمی تصریح کرد: جعلیاتی همچون «مَثَل اصحاب من، مَثَل ستارگان آسمان است، به هر کدام اقتدا کنید، هدایت میشوید.» را نقل کردند، اما خوب بودن همه صحابه، خلاف سخن صریح کتاب خدا است که میفرماید: داخل صحابه، منافقین هم وجود داشتهاند. آیات متعددی از سوره منافقون، مجادله و توبه به این مساله اشاره کرده است و برای مثال در آیه شریفه 101 از سوره مبارکه توبه میخوانیم: «وَ مِمَّنْ حَوْلَكُمْ مِنَ الْأَعْرابِ مُنافِقُونَ وَ مِنْ أَهْلِ الْمَدِینَةِ مَرَدُوا عَلَى النِّفاقِ؛ گروهی از عربهای بادیه نشین که گرد شما را گرفتهاند منافقند و گروهی از مردم مدینه نیز در نفاق اصرار میورزند.» و حتی در برابر «الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ سَیِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّة» جعل کردند که کسانی نیز پیرمردهای اهل بهشت هستند.
وی گفت: تحریف معنای «دین» و «مسلمان بودن» از دیگر دسیسههای دشمنان برای تنها ماندن ولی خدا بود در حالی که حقیقت دین چیزی جز تسلیم بودن در مقابل خدای متعال نیست: «إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلام»(آلعمران: 19) و این تسلیم بودن، زمانی در انسان ثبوت پیدا میکند که انسان در مقابل «ولی خدا» تسلیم باشد: «قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَ یَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ»(آلعمران: 31)
امام جمعه ابهر با بیان اینکه تولی به ولی خدا، گوهر دین است و احکام شریعت، آداب ظاهری دین هستند، اما عدهای پس از رحلت نبی اکرم(ص) معنای دینداری را تحریف کردند که تا امروز نیز ادامه دارد، افزود: یک نگاه معتقد است که دین، منحصر به همین آداب ظاهری است، پس هرکس را که بیشتر نماز بخواند، مقدستر میداند. نگاه دیگر که تدریجا شکل گرفت و هماکنون نیز وجود دارد، این است که دین، مجموعهای است از «تجارب باطنی» یا به قول امروزیها «تجارب قدسی»، «تأملات»، «رازدانی»، «رمزدانی»، «ریاضتکشی»، «حالات باطنی»و «مقامات باطنی»، که رسیدن به آنها آداب و فرمولهایی دارد که اگر کسی به آن آداب عمل کند به نتیجه میرسد اگر چه این حرف مطلقا باطل نیست؛ اما این تحریفی است که ایجاد شده و کم کم به جایی رسیده است که ظهور شعار «حسبنا کتاب الله» و حذف جایگاه ولیّ خدا را موجب شده است.
کارشناس مسائل مذهبی ادامه داد: درباره امور اجتماعی نیز برخی میگویند: اولا این امور، ظاهری هستند و اعتبار چندانی ندارند، ثانیا ربطی به دین ندارند و خود مردم باید آن را سامان دهند! آغاز این تفکرات در صدر اسلام، موجب موثر واقع شدن فتنهها و تنها شدن ولیّ خدا شد و از زمانی که دینداری، فقط به نماز و روزه و رموز باطنی تعریف شد و همه صحابه، عادل و محترم شمرده شدند، به تدریج امیرالمومنین(ع) با طلحه و زبیر در یک منزلت قرار گرفتند، تنها به این دلیل که هر دو صحابی هستند. اینجاست که فتنه تاثیر خود را گذاشت و وقتی که طلحه و زبیر پرچم بلند کردند، مردم زیر آن جمع شدند، معاویه هم «خال المومنین» شد. اما امیرالمومنین(ع) کجا و معاویه کجا؟ .
حجتالاسلام رحیمی ادامه داد: از حضرت امیر(ع) نقل شده است که فرمودند: «الدَّهْرُ انْزَلَنِی ثُمَّ انْزَلَنِی، حَتّی یُقالُ معاویةُ وَ عَلیُّ»(روزگار مرا به قدری پایین آورد که کنار معاویه گذاشت تا جایی که گفتند: «علی و معاویه») معاویه کسی است که تا فتح مکه، خود و پدرش بتپرست بودند، بعد از فتح مکه هم به اکراه اسلام آوردند، به همین دلیل جزو طلقا یا آزادشدگان به دست حضرت هستند. یعنی در حقیقت آنها برده بودند؛ اما امیرالمومنین(ع) اولین مومن به نبی اکرم(ص) هستند و در بدو تولد قرآن خواندهاند. مجاهدات و بتشکنی و دیگر فضایل نامتناهی حضرت، جای خود دارد.
وی گفت: از دیگر تحریفها شبهه دین حداقلی است که میگوید: «دین، فاقد حکومت و سیاست است». یا شبهه «تکثرگرایی» که معتقد است برای تفسیر دین، روحانیت لازم نیست؛ دین، طبقه مفسر ندارد و هرکسی خودش دین را میفهمد و عمل میکند، حق و باطل هم ندارد، لذا هر کس به هر شکلی دین را بفهمد، بالنسبه حق است. براساس این شبهات، خداوند متعال زندگی اجتماعی مردم را به خودشان واگذار کرده است تا هر طور که میخواهند زندگی کنند. تا جایی که میگویند: «دین جز معاد و توحید و مجموعهای از اخلاقیات محدود، چیزی ندارد و هرچه جز اینهاست، جزو عرضیات دین است. اگر در اسلام هم حرفی از آنها زده شده است، حرف دین نیست، بلکه به تناسب شرایط گفته شده است. مثل اینکه در کتاب صرف، حرفی هم از نحو گفته شده باشد. نحو ربطی به صرف ندارد، ولی به تناسب گفته میشود.
*شبههها عامل قوت گرفتن فتنهها
امام جمعه ابهر خاطرنشان کرد: اگر این شبههها قوت بگیرند، زمینهای در جامعه پدید میآیند که فتنهها به راحتی موثر میشوند و اگر کسی ادعایی کند، دورش جمع میشوند. اینها موجب میشود که اولیای الهی تنها بمانند و مردم دیندار هم خود را محتاج اولیای خدا نبینند. اگر در جریان فتنهها و شبههها در تاریخ اسلام بیندیشیم، به همین نتایج خواهیم رسید که سیدالشهدا(ع) نیز به همین شکل تنها شدند. مردم طوری پراکنده شدند که حتی احکام فقهی و مسائل حلال و حرام خود را نیز از سیدالشهدا(ع) نمیپرسیدند، با اینکه ایشان، گذشته از فضایلی که شیعه نقل میکند، سبط پیامبر(ص) و صحابی ایشان بودند. این شبههها و فتنهها که از عوامل مهم تنهایی حضرت بودند. در یک لحظه یا یک دوره ایجاد نمیشوند، بلکه برنامهریزی تاریخی پشتیبان این قضیهها است. لذا در زیارت عاشورا بلافاصله پس از سلام دادن به حضرت به عنوان «وتر موتور» یک امت را لعن میکنیم: «فَلَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً أَسَّسَتْ أَسَاسَ الظُّلْمِ وَ الْجَوْرِ عَلَیْكُمْ أَهْلَ الْبَیْتِ».
کارشناس مسائل مذهبی با اشاره به اینکه یکی دیگر از عوامل تنهایی ولیّ خدا، هدف ایشان است که خیلی فراتر از چیزی است که اهل دنیا و طواغیت به دنبال آن هستند، افزود: هدف سیدالشهدا(ع) تأمین سعادت و خوشبختی حقیقی انسان بود که از رهگذر این هدف، رفاه معیشت دنیایی انسانها و توسعه مادی متناسب با حقیقت وجود انسانی را نیز همراه خود داشت. اساسا نتیجه مدیریت رهبران الهی که معصوم و متصل به علم الهیاند یعنی هم متعهدند و هم متخصص، چیزی جز سعادت، امنیت و رفاه توأمانی دنیوی و اخروی نیست.
حجتالاسلام رحیمی بیان داشت: طبق آیه 55 سوره نور، نظام مدیریتی مرتضی- مورد پسند الهی- پاسخگوی تمام نیازهای مادی و معنوی انسانها و جوامع بشری است؛ از این رو به عنوان نمونه أمیرالمؤمنین(ع) در بیان وضع معیشت مردم در دوره حکومت خود میفرمایند: «در كوفه کسی نیست كه از نعمت برخوردار نباشد و زندگی او سامانی نیافته باشد، حتی ضعیف ترین اقشار نیز، نان گندم میخورند، خانه دارند و از آب آشامیدنی گوارا استفاده میكنند»(مَا أَصْبَحَ بِالْكُوفَةِ أَحَدٌ إِلَّا نَاعِماً إِنَّ أَدْنَاهُمْ مَنْزِلَةً لَیَأْكُلُ الْبُرَّ وَ یَجْلِسُ فِی الظِّلِّ وَ یَشْرَبُ مِنْ مَاءِ الْفُرَاتِ(مناقب ابن شهر آشوب، ج2، ص99))، یعنی حضرت وقتی میخواهند گزارش کار بدهند، میگویند من برای ضعیفترین اقشار جامعه سه مسئله نان، آب آشامیدنی و مسکن را حل کردهام. وی تصریح کرد: نظام طاغوت با نگاه تکبُعدی به انسان و تعریف ناقص او، حقیقت انسانی انسان را نادیده گرفته و تمام سعادت و رفاه را متمرکز در رفاه و التذاذ دنیوی میبیند و همین بیتناسبی افق دید، باعث غُربت ولی خدا است. هدف اصلی اولیای الهی، صرفا تامین شهوات و ارضای غرایز مردم نبود، اگرچه نیاز مادی مردم نیز در حکومت دینی و در جامعهای که بر محور اولیای خدا شکل میگیرد، به بهترین وجه و در شکل معقول تامین میشود، ولی هدف اولیای الهی از «رفاه»، «امنیت مادی» و حتی «آزادی» مورد نظر تمدنهای مادی و «توسعه»ای که آنها تعقیب میکنند، برتر است. وقتی هدف، رفیع شد، طبیعی است که همراهان واقعی، دیرتر و کمتر پیدا میشوند.
کارشناس مسائل مذهبی اجتناب اولیاء الهی از فریب و تزویر را از دیگر عوامل تنهایی اولیای خدا عنوان کرد و افزود: آنها حاضر نیستند با حیله و تزویر، مردم را به سوی خود جذب کنند و به هدف برسانند، بلکه میخواهند مردم از سر بصیرت و آگاهی و فهم به سوی خدا بیایند؛ چون تنها طریق صحیح سیر به سمت خدای متعال این مسیر است. هم چنان که قرآن کریم میفرماید: «وَ هَدَیْناهُ النَّجْدَیْن»(بلد: 10).
امام جمعه ابهر ادامه داد: مدیریت و رهبری انبیا به نحوی است که حق و باطل را آشکار میکند تا وقتی مردم میخواهند تصمیم بگیرند، با بصیرت و آگاهی تصمیم بگیرند؛ لذا اگر در حکومت امیرالمومنین(ع) یا در برخورد اولیای الهی مواردی به ظاهر توجیه ناپذیر دیده میشود، به همین دلیل است. برای نمونه، زمانی که «طلحه» و «زبیر» پیش حضرت آمدند تا اجازه بگیرند و از مدینه خارج شوند؛ گفتند: «به قصد عمره میرویم.» اما حضرت فرمودند: «برای توطئه میروند و به دنبال فتنه هستند» و ایشان با این که هدف آنها را میدانستند، مانعشان نشدند. حضرت میدانستند که «ابن ملجم» قصد ترورشان را دارد، اما مانع نشدند. «مسلم بن عقیل» میدانست که «ابن زیاد» داخل خانه است، اما او را نکشت. موارد بسیاری از این قبیل وجود دارند که نشان میدهند ترور و فریب، مشکلی را حل نمیکند.
وی ادامه داد: اگر هدف این است که مردم به بصیرت برسند، باید طوری عمل کرد که حق و باطل روشن شود. باید مردم از قدرت اختیار برخوردار باشند تا «تکلیف» و «رشد» معنی یابد. سیدالشهدا(ع) در بین راه بارها خطبه خواندند و هشدار دادند؛ عدهای هم پراکنده شدند. هر چه مخاطرات شدیدتر میشد، عدهی بیشتری کاروان آن حضرت را ترک میکردند.
*هدف حکومت دینی آشکار ساختن حق و باطل است
حجتالاسلام رحیمی تصریح کرد: هدف حکومت دینی این نیست که به هر قیمتی، ولو با دروغ و تزویر، مردم را حفظ کند؛ بلکه هدف، آشکار ساختن حق و باطل است؛ به نحوی که حجت بر همگان تمام شود و مانعی در مسیر ایمان انسانها وجود نداشته باشد. برای رسیدن به این هدف، وجود شیاطین و فتنهها لازم است. خداوند متعال در قرآن به پیامبر اکرم(ص) میفرمایند:«وَ کَذلِکَ جَعَلْنا لِکُلِّ نَبِیٍّ عَدُوًّا شَیاطینَ الْإِنْسِ وَ الْجِنِّ یُوحی بَعْضُهُمْ إِلی بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُوراً وَ لَوْ شاءَ رَبُّکَ ما فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَ ما یَفْتَرُونَ»(انعام: 112)- برای هر پیامبری دشمنی قرار دادیم؛ اعم از شیاطین انسی و جنی و شیاطین در بین خود الهاماتی دارند؛ بین آنها حرفهایی رد و بدل میشود که زخرف القول هستند؛ ظاهر فریب و خوش ظاهر. اگر خداوند متعال میخواست، شیاطین نمیتوانستند چنین کارهایی انجام دهند-. یعنی خداوند متعال محکوم آنها نبوده است؛ در مقابل فتنهی آنها، دست خدا بسته نیست.
وی گفت: با توجه به هدف انبیا، نباید مردم به قیمت تبلیغات دروغ هدایت شوند. همین مسأله موجب پراکندگی عدهی زیادی شده است. سیدالشهداء (ع) در حرکت خود، با وعدهی رسیدن به قدرت و غنایم و... مردم را جمع نکردند؛ برعکس؛ در بین راه، بارها هشدار دادند که پایان این راه مخاطره آمیز، حکومت و قدرت نیست، بلکه پایان آن شهادت است. لذا فرمودند: «هر کس میخواهد برگردد». این هم یکی از علل تنهایی سیدالشهدا (ع) و اساساً یکی از مشکلات پیش روی حکومت دینی است.//ن
انتهای خبر/