گزارش اندیشکده آمریکایی: آیا «الهام علیاف» صدام حسین جدید است؟
به گزارش موج رسا; مؤسسه امریکن انترپرایز در مقالهای به قلم مایکل روبین عضو ارشد این اندشکده آمریکایی نوشت: الهام علیاف رئیسجمهور آذربایجان آدم مغروری است. شبکه تلویزیونی دولتی آیتیوی آذربایجان روز ۱۲ آوریل ۲۰۲۱ برنامه یک ساعتهای درباره افتتاح یک موزه جدید در باکو در گرامیداشت پیروزی آذربایجان در جنگ چهلوچهار روزه ناگورنوـ قرهباغ پخش کرد.
علیاف که هیچگاه در ارتش خدمت نکرده و برخلاف همنوعانش حتی در جنگ اول ناگورنو ـ قرهباغ نیز حضور نداشته است، قبل از سخنرانی در جمع نیروهای نظامی، با لباس نظامی مشغول قدم زدن بود و با تجهیزات به غنیمت گرفتهشده از ارمنستان و مجسمههای مومی سربازان ارمنی خودنمایی میکرد. مهمترین بخش موزه «پارک فتوحات» یک طاق ساختهشده از کلاهخود سربازان ارمنی است که در جنگ کشته یا اسیر شدهاند. آنچه بر بیسلیقگی و بیمزگی چنین نمایشی میافزاید این است که آذربایجان همچنان ۲۶۰ نفر از اسرای جنگی و غیرنظامیان ربودهشده را بطور غیرقانونی در اختیار دارد و بعضیشان را شاید در اسارت کشته باشد.
شباهت موزه جنگ آذربایجان با بنای یادبود جنگ ایران و عراق
این اندیشکده مینویسد: علیاف اولین کسی نیست که چنین نمایشی را برپا میکند. کنعان مکیه فرزند یک معمار معروف و یکی از متفکران برجسته عراقی در اثر سال ۱۹۹۱ با عنوان «بنای یادبود» که مطالعه درباره هنر عمومی در یک جامعه خودکامه را شامل میشود، به شرح بنای «طاق نصرت» عراق پرداخته که نزد محلیها با عنوان شمشیرهای قادسیه شناخته میشود. این بنای یادبود در سال ۱۹۸۵ سفارش داده شد و چهار سال بعد افتتاح شد. بنای مذکور بلندتر از طاق پیروزی پاریس است و متشکل است از دستهایی که از روی دستهای صدام حسین قالبگیری شدهاند و مشتهایی که شمشیرهای ساختهشده از سلاحهای سربازان عراقی کشتهشده در جنگ را به شکل کمان نگاه داشتهاند.
پنج هزار کلاهخود متعلق به سربازان ایرانی که در میدان جنگ جمعآوری شدهاند، تکمیلکننده این بنای یادبود هستند. سخنرانی صدام در مراسم آغاز ساخت این بنا تفاوت چندانی با سخنرانی علیاف نداشت. صدام روز ۲۲ آوریل ۱۹۸۵ اعلام کرد: «عراقیهای شجاع افسانهایترین شاهکارها را در دفاع از سرزمین و اعتقادات مقدس خود رقم زدند. ما ترتیبی دادهایم تا عراقیها از زیر پرچم در حال اهتزاز خود که حافظ آن شمشیرهای سربازان عراقی است، عبور کنند.» علیاف به نوبه خود روز دوشنبه در مراسم افتتاحیه موزه اعلام کرد: «هر کسی که از پارک فتوحات نظامی دیدن میکند، توان نظامی ما، قدرت اراده ما، و نحوه سخت و دشوار دستیابی به پیروزی را شاهد خواهد بود.»
شباهتهای موجود میان صدام و علیاف
مایکل روبین در ادامه عنوان کرد: در رابطه با اسرای جنگی، در زمان کشف گورهای دستهجمعی اسرای جنگی که به دست صدام اسیر شده بودند، من افسر میز عراق در پنتاگون بودم. شباهتهای موجود میان صدام و علیاف را به سختی میتوان انکار کرد. صدام سالها قبل از آنکه به یک دشمن قسمخورده بدل شود، وزارت امور خارجه آمریکا را مفتون خود ساخت و آنها به او به چشم یک چهره میانهرو عملگرا مینگریستند. برای مثال، در جلسهای در ماه آوریل ۱۹۷۵، آلفرد آترتون دستیار وزیر خارجه آمریکا در امور خاور نزدیک به هنری کیسینجر وزیر امور خارجه گفت: «صدام شخص فوقالعادهای است... او یک قدرت بسیار بیرحم و ــ همانگونه که اخیراً به وضوح مشاهده شد ــ عملگرا و باهوش است.» آمریکا ارزیابی یکسانی در خصوص علیاف دارد.
در ادامه این مقاله آمده است: در سال ۱۹۸۳، رونالد ریگان رئیسجمهور آمریکا دونالد رامسفلد که در آن زمان یکی از وزرای دفاع سابق به شمار میرفت را به عراق فرستاد تا با صدام دیدار کند. رامسفلد تحت تأثیر صدام قرار گرفت. او با یادآوری آن روزها گفته است: «به این اندیشیدم که از طریق افزایش تماسها شاید بتوانیم عراقیها را متقاعد سازیم تا به سمت آمریکا متمایل گردند و در نهایت رفتارشان را تغییر دهند.» لارنس ایگلبرگر معاون وزیر امور خارجه آمریکا خطاب به فرستاده صدام گفته بود که اقدام آمریکا در محکومیت تسلیحات شیمیایی را جدی نگیرند. پیشینه اخیر در رابطه با گروه مینسک نشان میدهد که مقامات آمریکا ظاهراً نگرانیها در خصوص نقض توافقات بینالمللی از طرف آذربایجان را کماهمیت میشمارند.
در هر دو مورد، وزارت امور خارجه آمریکا مایل بود بدرفتاری با اقلیتها را نادیده بگیرد. در پی انتشار گزارشات در خصوص استفاده صدام از سلاحهای شیمیایی ضد کردهای عراقی، یک دیپلمات آمریکایی در این خصوص توضیح داد: «رویکردی که میخواهیم اتخاذ کنیم این است که ما خواهان روابط حسنه با شما هستیم، اما این قبیل موارد کار را بسیار دشوار میسازند.» در همین حال، در شرایطی که علیاف کشتار ارمنیها را کذب میخواند، آمریکا سکوت اختیار کرده است.
ظرافت دیکتاتورمآبانه صدام و علیاف
نویسنده در بخش دیگری از مقاله خود نوشت: همچنین ظرافت دیکتاتورمآبانه مشابهی در خصوص صدام و علیاف مشاهده میشود. در ماه دسامبر ۱۹۸۵، مجله واشنگتنپست روایت حیرتآوری از ضیافت شامی به میزبانی نزار حمدون سفیر عراق در آمریکا ارائه داد که با هدف برقراری تماس با چهرههای یهودی پرنفوذ آمریکایی و طرفدار اسرائیل برگزار شده بود. سفارت آذربایجان در واشنگتن نیز در حال حاضر به طور مرتب به دنبال جلبتوجه مخاطبان یکسانی است. روزنامهنگاران و دیپلماتها هر دو با «دیپلماسی خاویار» علیاف آشنا هستند.
صدام و علیاف هر دو به دنبال کسب افتخار از طریق فتوحات ارضی و در عین حال سرزنش قربانیان خود بودند. صدام به این میبالید که سربازان ایرانی را سرمیبرید اما نمیگفت که این عراق بود که در قالب یک حمله غافلگیرانه جنگ را شروع کرد. به همین نحو، علیاف ارمنیها را متجاوز میخواند، حال آنکه این نیروهای آذربایجان بودند که با حمایت ترکیه در سالروز صدمین سال حمله عثمانیها به ارمنستان دست به یک حمله غافلگیرانه و چندجانبه به منطقه ناگورنو ـ قرهباغ زدند. صدام و علیاف هر دو طرفدار بازستانی سرزمینهای از دست رفته بودند. تا قبل از حمله غافلگیرانه عراق به کویت، دیپلماتهای آمریکایی اظهارات تکراری صدام مبنی بر اینکه کویت یکی از استانهای متمرد عراق است را گزافهگویی میدانستند. امروز نیز وزارت امور خارجه آمریکا اظهارات علیاف در خصوص مالکیت بر کل ارمنستان را نادیده میگیرد.
هشدار در خصوص صدام شدن علیاف
این اندیشکده آمریکایی در پایان هشدار داد: شباهتها از این هم فراتر میروند. دیپلماتها صدام و علیاف را جزو چهرههای میانهرو سکولار قلمداد میکردند، اما هر دوی آنها به دنبال بهرهگیری از افراطگرایی اسلامگرایانه به نفع خود بودند. سالها قبل از آنکه داعش زنانی که به زعم این گروه کافر بودند را سر ببُرد، فداییان صدام سر از تن زنانی جدا میکردند که از پوشیدن حجاب امتناع میکردند. بسیاری از این زنان از حرفه و تخصص برخوردار بودند. علیاف نیز در جریان جنگ اخیر مزدوران وابسته به القاعده را از سوریه به آذربایجان آورد و به میدان جنگ فرستاد.
برشمردن شباهتهای میان صدام و علیاف صرفاً یک فعالیت اندیشمندانه نیست، بلکه به مثابه یک هشدار است. وزارت امور خارجه آمریکا همواره راهبردهای خود در قبال دیگر کشورها را به بحث و گفتگو میگذارد، اما به ندرت بر این نکته واقف است که دیکتاتورها نیز راهبردهای خود را دارند و با روشهای خاص خود حواس آمریکا را پرت میکنند و فریبش میدهند. با این حال، اگر مقامات آمریکایی سیاستهای خود را نه متناسب با واقعیتهای ورای سیاستهای آذربایجان بلکه بر اساس ظاهرسازیهای مقامات این کشور تنظیم کنند، دنیا احتمالاً شاهد یک جنگ تجاوزگرانه دیگر از طرف آذربایجان خواهد بود، درست همانگونه که صدام بیش از سه دهه قبل به کویت حمله کرد.
منبع: مشرق
انتهای خبر/