logo
امروز : یکشنبه ۴ آذر ۱۴۰۳ ساعت ۰:۴۷
[ شناسه خبر : ۱۸۹۳۷ ] [ مدت زمان تقریبی برای مطالعه : 17 دقیقه ]

راهکارهایی برای استحکام جایگاه خانواده در سیرۀ فاطمی/ برابری زن و مرد در چیست؟

راهکارهایی-برای-استحکام-جایگاه-خانواده-در-سیرۀ-فاطمی-برابری-زن-و-مرد-در-چیست؟-
مادران برای موفقیت در امر تربیت ولایی باید خود در جایگاه اولین مربی واجد صفات و ویژگی‌های فکری و رفتاری مشخص باشند.

به گزارش موج رسا; خانواده مهم‌ترین رکن تقویت ارکان جامعه محسوب می‌شود؛ چرا که موفقیت و پیشرفت  جامعه در گروی مدیران صالحی است که هستۀ اولیۀ تربیت آنها از خانواده شکل می‌گیرد. بنابراین دستیابی به مهم‌ترین شاخصه‌های تربیتی خانواده از ضروریات هر سرپرست خانواده و یا متولیان فرهنگی محسوب می‌شود.

با توجه به قرارگیری در ایام شهادت حضرت زهرا (س) و متناسب با سیرۀ آن بانوی گرامی، قصد داریم به برخی شاخصه‌های تربیتی بپردازیم. در این باره با سرکار خانم معصومه سیفی کناری کارشناس حوزۀ خانواده و استاد حوزه و مبلغ نهاد مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها به گفت‌وگو نشستیم.

تمام ارزش‌ها ذیل مسئلۀ ولایت هستند

* اکنون در برهه‌ای از زمان قرار داریم که به دلیل افزایش گرایش‌های مادی بین مردم و نیز به واسطۀ عداوت دشمنان، بنیان خانواده‌ها مورد آسیب جدی قرار گرفته و مردم را دچار التهاباتی کرده است. از این جهت آشنایی با مبانی دینی و تقید به ارزش‌های الهی، بیش از پیش برای ما جلوه‌گر شده است. اکنون چه نوع ارزش‌هایی ضرورت دارد در خانواده‌ها نهادینه شود؟

مسئلۀ تقید به ولایت خداوند و دل سپردن به ولایت خداوند و نیز ولایت پیامبر (ص) و اهل بیت مطهر ایشان که همان اتصال به ولایت الهی است، مسئله‌ای است که متأسفانه در حاشیۀ زندگی ما وجود دارد و تبدیل به ایمان و اعتقاد راسخ نشده است. از این جهت عمدۀ ما هنوز وارد کلاس ولایت نشدیم و با تربیت ولایی خداوند آشنا نیستیم و مصادیق آن را نمی‌دانیم. به تصریح قرآن، آنچه که انسان‌ها را از ظلمت جهل و دنیاگرایی نجات می‌دهد و آنها را به سمت ساحل نجات می‌رساند، دل سپردن به جریان ولایت و همراهی با آن است. بنابراین همۀ ارزش‌ها ذیل مسئلۀ ولایت است و با تقید به آن حاصل می‌شود.

* با این توضیح شما می‌فرمایید جامعه با مسئله‌ای به نام تربیت ولایی باید آشنا شود؟

جامعه ما طی این 40 سال خواه ناخواه در صحنه‌هایی که خداوند پیش روی آنها قرار داده، با تربیت ولایی آشنا شده است. دانسته هرکجا تن به ولایت خدا و والیان الهی داده، از منجلاب‌ها نجات یافته و به پیشرفت در عرصه‌های مختلف دست یافته و هر کجا رویگردان شده، آسیب دیده است.

تربیت ولایی، تربیتی است که فرد را به ولایت رهنمون و ولایتمداری را در وجود متربّی نهادینه می‌کند؛ به همین جهت نخست باید دانست که منظور از ولایت چیست و جایگاه آن در اسلام کدام است. منظور و مصداق ولایت را می‌توان در آیات قرآن جستجو کرد؛ مثلاً بر اساس آیه 257 بقره «اللَّهُ وَلِیُّ الَّذینَ آمَنُوا...» خدای متعال بر انسان‌ها ولایت دارد و در برابر انسان دو راه قرار گرفته است: راه مستقیم خدا و راه منحرف طاغوت. پس هرکه پذیرای ایمان واقعی شد، در ولایت خدا داخل می‌شود و خدای متعال رشد و تربیت او را بر عهده می‌گیرد و وی را از ظلمات خارج می‌کند و به‌سوی نور رهنمون می‌شود و آن که کافر شده است، لاجرم خود از ولایت خدای متعال خارج می‌شود، ولایت طاغوت را می‌پذیرد؛ به همین جهت به دست همان طاغوت رها و حتی از حداقل نور انسانیت به سوی تاریکی‌ها و ظلمات کشانده خواهد شد.

 
جامعه ما طی این 40 سال خواه ناخواه در صحنه‌هایی که خداوند پیش روی آنها قرار داده، با تربیت ولایی آشنا شده است. دانسته هرکجا تن به ولایت خدا و والیان الهی داده، از منجلاب‌ها نجات یافته و به پیشرفت در عرصه‌های مختلف دست یافته و هر کجا رویگردان شده، آسیب دیده است.
 

همچنین خداوند متعال در آیه شریفه «أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ»، به‌صراحت دستور به ولایت‌پذیری و ولایت‌مداری داده است؛ پس ولایت رسول اکرم و اولی الامر که در واقع همان امامان معصوم‌اند، بر عهدۀ همه مسلمانان است. برای پی بردن به جایگاه و ارزش ولایت در اسلام توجه به حدیث زیر ضروری است: امام باقر علیه‌السلام فرمود «بُنِیَ الْإِسْلَامُ عَلَی خَمْسٍ عَلَی الصَّلَاةِ وَ الزَّکاةِ وَ الصَّوْمِ وَ الْحَجِّ وَ الْوَلَایَه؛اسلام بر پنج چیز استوار و بنا شده است: نماز، زکات، روزه، حج و ولایت» (کلینی، 1407ق، ج2، ص18 ح1، 3 و 5) «قَالَ زُرَارَةُ فَقُلْتُ وَ أَیُّ شَیْءٍ مِنْ ذَلِک أَفْضَلُ فَقَالَ الْوَلَایَةُ أَفْضَلُ لِأَنَّهَا مِفْتَاحُهُنَّ وَ الْوَالِی هُوَ الدَّلِیلُ عَلَیْهِن؛زراره می‎گوید گفتم کدام یک از ارکان پنج گانه افضل و برتر است؟ فرمود ولایت، چون ولایت کلید آنها است و والی راهنمای آنهاست. (کلینی، همان، ح5)

پس می‌توان گفت تمامی واجبات و اسباب دینداری در «ولایت‌مداری» است. ولایتمداری همچون دیگر واجباتِ نام برده شده، بر زن و مرد تکلیف است و به جنس خاصی اختصاص ندارد. همان‌طور که قرآن کریم، زن و مرد را شایسته دستیابی به ایمان و عمل صالح می‌داند و آن را منحصر به جنس خاصی نکرده است: «وَ مَنْ یَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحاتِ مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثى‏؛ و هر کسی از زن و مرد عمل صالحی انجام دهد» (نساء آیه124)

مرد و زن در دستیابی به معنویات با هم برابرند

* جالب است که در مسائل معنوی و ارزش‌های دینی مثل مسئلۀ ولایت، تفاوتی در مرد و زن نیست.

صرف‌نظر از تفاوت‌های بیولوژیک زن و مرد که سبب تکالیف و حقوق متفاوتی در زندگی دنیایی انسان شده، هیچ‌گونه تفاوتی میان زن و مرد در جنبه‌های معنوی و مقامات انسانی وجود ندارد.

* متأسفانه مدت‌ها است برخی روشنفکران غرب‌زده موضوع برابری حقوق زن و مرد را دستور کار قرار دادند.

هیچ دین و مذهب الهی تکالیف یکسان مرد و زن را قبول ندارد و اگر تغییراتی در نقش‌ها صورت گرفته، به دلیل غلبۀ دستاوردهای نظام سلطه و اندیشه‌های سکولار است. حق زن، ایجاد محیط امن و سراسر عفاف برای اوست؛ چه در عرصۀ فردی چه عرصۀ اجتماعی. در عوض، قرآن، هرگاه از کمال‌های انسانی سخن می‌گوید، زنان را همسان مردان مطرح می‌کند: «إِنَّ الْمُسْلِمینَ وَ الْمُسْلِماتِ وَ الْمُؤْمِنینَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ الْقانِتینَ وَ الْقانِتاتِ وَ الصَّادِقینَ وَ الصَّادِقاتِ وَ الصَّابِرینَ وَ الصَّابِراتِ وَ الْخاشِعینَ وَ الْخاشِعاتِ وَ الْمُتَصَدِّقینَ وَ الْمُتَصَدِّقاتِ وَ الصَّائِمینَ وَ الصَّائِماتِ وَ الْحافِظینَ فُرُوجَهُمْ وَ الْحافِظاتِ وَ الذَّاکِرینَ اللَّهَ کَثیراً وَ الذَّاکِراتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَ أَجْراً عَظیما». یعنی مردان و زنان مسلمان، مردان و زنان با ایمان، مردان و زنان عبادت‌پیشه و مردان و زنان صادق و مردان و زنان صبور و مردان و زنان فروتن و مردان و زنان صدقه‌دهنده و مردان و زنان روزه‌دار و مردان و زنان پاک‌دامن و مردان و زنانی که خدا را فراوان یاد می‌کنند، خدا برای ( همه ) آنان آمرزش و پاداشی بزرگ فراهم ساخته است». (احزاب آیه35)

 
صرف‌نظر از تفاوت‌های بیولوژیک زن و مرد که سبب تکالیف و حقوق متفاوتی در زندگی دنیایی انسان شده، هیچ‌گونه تفاوتی میان زن و مرد در جنبه‌های معنوی و مقامات انسانی وجود ندارد.
 

این آیه از غرر آیات مرتبط با تساوی زن و مرد در پیمودن مدارج کمال و معنویات است. مرحوم علامه طباطبایی ذیل آیه چنین اظهار نظر می‌کند: بر اساس این آیه، اسلام معتقد است: زن و مرد در سایه اسلام و ایمان می‌توانند به کرامت شایسته خویش دست یابند و از این نظر میان زن و مرد تفاوتی نیست.

* وقتی از مسئلۀ ولایتمداری سخن گفته می‌شود، نام حضرت فاطمۀ زهراء به ذهن‌ها متبادر می‌شود؛ چه درس‌های عملی در ماجرای ایشان برای ما دیده می‌شود؟

ایشان عین ولایت‌اند، منتها وظیفۀ دنیایی خود در برابر امام عصر خویش را به دقت انجام دادند، همان‌گونه که امیرالمؤمنین با وجود آنکه خود مصداق ولایت کامل خداوند است، وظیفه‌شان را در برابر ولایت آقا رسول الله (ص) به دقت انجام دادند. بانوی ما سابقه‌ی اولیّت و اولویت را بر همۀ آفرینش از میان پیامبران و ملائکه و انسان‌ها از مرد و زن کسب کرده است و از ذوات پاکیزه نورانیِ محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم شمرده می‌شود، بلکه به فرموده امام باقر علیه‌السلام از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم، خود از مصادیق ولایت است؛ در حدیثی قدسی می‌خوانیم «ای محمد تو و علی و فاطمه و حسن و حسین را مثال‌های درخشنده از نور خود آفریدم، آنگاه ولایت شما را بر آسمان ها و اهل آن عرضه داشتم، هرکه ولایت شما را پذیرفت، نزد من مقرب شد  و هر که آن را انکار کرد، نزد من از گروه کفار به حساب آمد

با این حال ایشان نه تنها مدافع حریم ولایت و امامت بود، بلکه عمر خویش را در راه حمایت از مقام ولایت و نشر فضائل و اثبات حقانیت امیرالمؤمنین علیه‌السلام سپری کرد. وی برای احقاق حق علی علیه‌السلام و احیای امر امامت و ولایت با بهترین شیوه، دلیل کافی و برهان پاکیزه خود را در مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و مکان‌های دیگر اظهار داشت و در این راه به شهادت رسید و با کفن و دفن مخفیانه و مزار بی‌نشان خود جای هیچ‌گونه شبهه و تردیدی برای هیچ فردی باقی نگذارد.

اما راهکار دیگر برای فهم مسئلۀ ولایتمداری حضرت زهرا سلام‌الله علیها نسبت به امیرالمؤمنین علیه‌السلام، رجوع به کلام ایشان است. حضرت در قالب گفتار و خطبه‌های متعدد به روشنگری پرداختند. در این خطبه‌ها به تبعات رویگردانی از ولایت امیرالمؤمنین (ع) و یا فواید ایمان به آن حضرت اشاره می‌کنند. ایشان چه آن زمان که ماجرای غصب ولایت پیش آمد و چه آن زمان که مورد لطمه قرار گرفتند، بیاناتی ایراد فرمود؛ مثلاً محمد بن عبید می‌گوید: در کنار قبرستان بقیع از فاطمه علیهاالسلام که در حال گریه بود پرسیدم: آیا برای امامت علی علیه‌السلام دلیلی است؟ فاطمه (س) پاسخ داد: شگفتا آیا روز غدیر را فراموش کرده‌اید؟ شنیدم که پیامبر می‌فرماید: علی بهترین کسی است که او را جانشین خود در میان شما قرار می‌دهم. علی علیه‌السلام امام و خلیفۀ بعد از من است و دو فرزندم و 9 فرزند از فرزندان حسین علیه‌السلام پیشوایان و امامانی پاک و نیک‌اند،اگر از آنها اطاعت کنید شما را هدایت خواهند کرد و اگر مخالفت کنید، تا روز قیامت تفرقه و اختلاف در میان شما حاکم خواهد شد.

همان طور که می‌بینیم، حضرت زهرا سلام‌الله علیها آن زمان اشاره داشتند که راهکار هدایت امت، در اطاعت از ولایت امیرالمؤمنین و اهل عترت (ع) و تفرقه و سرگردانی تبعۀ مخالفت با اوست.

مثل امام، مانند کعبه است

راوی در ادامه پرسید: بانوی من، پس چرا علی علیه‌السلام سکوت کرد و حق خود را نگرفت؟

حضرت پاسخ داد: پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: مَثلُ الْامامِ مَثَلُ الْکعْبَةِ، اذ تُوْتی وَ لَا تَأْتِیمَثَل امام مانند کعبه است، مردم باید به‌سوی او روند، نه آن که کعبه به‌سوی مردم. آنگاه ادامه دادند سوگند به خدا اگر حق را به اهل آن واگذار می‌کردند و از عترت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم اطاعت می‌کردند، دو نفر هم با یکدیگر اختلاف نمی‌کردند و امامت آن‌گونه که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بیان و معرفی کرده است، از علی علیه‌السلام تا حضرت مهدی فرزند نهم حسین از جانشینی به جانشین دیگر به ارث می‌رسید، اما افسوس کسی را مقدم داشتند که خداوند او را کنار زده بود و کسی را کنار زدند که خدا او را مقدم داشت؛ نتیجه بعثت را انکار کردند و به بدعت‌ها روی آوردند؛ آنان شهوت را برگزیدند و به رأی و نظر خود عمل کردند، پس هلاکت بر آنان باد.

 
حضرت زهرا (س) فرمود سوگند به خدا اگر حق را به اهل آن واگذار می‌کردند و از عترت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم اطاعت می‌کردند، دو نفر هم با یکدیگر اختلاف نمی‌کردند.
 

نتیجه اینکه ولایتمداری و محبت به ولیّ خدا از مهم‌ترین ارزش‌های هر مسلمان است، از این‌رو تربیت انسان ولایتمدار نیز از ارزش بالایی برخوردار است و بهترین جایگاه پرورش انسان ولایتمدار، خانواده است؛ طبق فرمودۀ حضرت زهرا (س) آغاز ولایتمداری با اطاعت از قرآن و عترت است؛ یعنی باید خود و فرزندان را دعوت به خاندان وحی و اطاعت‌پذیری از این انوار مقدس کنیم. این نوع تربیت را می‌توان تربیت ولایی نامید.

وای از فرزندان آخرالزمان از پدرانشان

والدین با تلاش در این‌گونه تربیت کردن باید تلاش کنند که مصداق حدیث زیر نشوند؛ افرادی که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم، آن ها را لعن کرده است: رُوِىَ عَنِ النَّبىّ (صلى الله علیه وآله): اِنَّهُ نَظَرَ اِلى بَعْضِ الاَطْفالِ فَقالَ: وَیلٌ لاَولادِ آخِرِ الزَّمانِ من آبائِهِمْ! فَقیلَ یا رَسُولَ اللّهِ مِنْ آبائِهِمُ المُشرکین؟ فَقالَ لا، مِنْ آبائِهمُ المُؤمِنینَ لایُعلّمَوُنَهُم شَیئاً مِن الفرائضِ وَ اِذا تَعَلَّمُوا اَوْلادُهُمْ مَنَعُوهُمْ وَ رَضَوُا عَنْهُمْ بِعَرض یَسیر مِنَ الدُّنیا فَاَنَا منْهُمْ بَرىءٌ وَ هُمْ مِنّى بُرَاءُ؛ حضرت رسول اکرم روزى به بعضى از کودکان نظر کرد و فرمود: واى بر فرزندان آخرالزّمان از پدران ایشان! عرض شد: یا رسول اللّه از پدران مشرکشان؟ فرمودند: نه، از پدر مسلمانشان؛ ایشان که به فرزندان خود چیزى از واجبات دینى نمى‌آموزند و اگر فرزندان از فرایض چیزى فراگیرند بازشان دارند؛ و به چیز کمى از متاع دنیا از فرزندان خود خشنود شوند. من از این مردم بیزارم و آنان هم از من بیزارند.

 
طبق فرمودۀ حضرت زهرا (س) آغاز ولایتمداری با اطاعت از قرآن و عترت است؛ یعنی باید خود و فرزندان را دعوت به خاندان وحی و اطاعت‌پذیری از این انوار مقدس کنیم. این نوع تربیت را می‌توان تربیت ولایی نامید.
 

تربیتی که فرزند علاوه بر پذیرش ولایت الهی و ائمۀ معصومین و ضمن آشنایی با ولایت و امامت، در آینده از حریم رهبری دینی جامعه دفاع کنند و در عصر غیبت امام معصوم، خود را ملزم به فرمانبرداری از ولیّ فقیه بدانند. قسمت عمده این تربیت بر دوش مادر به عنوان مربی خانواده و عامل اصلی انتقال ارزش ها است.

* خود مسئلۀ تربیت ولایی و رسیدن به مراحل آن، مقدماتی باید داشته باشد؛ چون تا خانواده مقید به ارزش‌های اولیۀ دین نشود، فایده‌ای به دنبال نخواهد داشت.

ما مراحلی را در نظر گرفتیم که ابتدای آن، با تربیت نفس است؛ یعنی ابتدا خود فرد باید مقدماتی را از جهت تقوا و ایمان داشته باشد.

در آیۀ 6 سورۀ تحریم می‌خوانیم «یَا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَأَهْلِیکُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ عَلَیهَا مَلَائِکَةٌ غِلَاظٌ شِدَادٌ لَا یعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ وَ یفْعَلُونَ مَا یؤْمَرُونَ؛ اى کسانى که ایمان آورده‌اید، خود و خانواده خود را از آتشى که هیزم آن مردم و سنگ‌ها هستند نگهدارید. فرشتگانى درشت‌گفتار و سختگیر بر آن آتش موکّلند. هر چه خدا بگوید نافرمانى نمى‌کنند و همان مى‌کنند که به آن مأمور شده‌اند.»

می‌توان گفت که قبل از حفظ دیگران، قرآن کریم دستور به حفظ خود از آتش جهنم داده است که در واقع نتیجه خودسازی و تهذیب نفس است. مادران باید برای موفقیت در امر تربیت ولایی به این مهم توجه داشته باشند که خود آنان، در جایگاه اولین مربی باید، واجد صفات و ویژگی‌های فکری و رفتاری مشخص باشند؛ چرا که بخش عظیمی از تربیت ولایی به حوزه‌های رفتاری عینی و عمل مربوط می‌شود. باید برنامه تربیتی مادر، نشانگر رفتارهای عملی باشد تا بتواند زمینه‌های لازم را در فرزندان خود برای پذیرش و قبول آن صفات و ویژگی‌ها فراهم کند. بیان امیر مؤمنان در حکمت 73 نهج البلاغه در این راستا چنین است:

مَنْ نَصَبَ نَفْسَهُ لِلنَّاسِ إِمَاماً، [فَعَلَیهِ أَنْ یبْدَأَ] فَلْیبْدَأْ بِتَعْلِیمِ نَفْسِهِ قَبْلَ تَعْلِیمِ غَیرِهِ؛ وَ لْیکُنْ تَأْدِیبُهُ بِسِیرَتِهِ قَبْلَ تَأْدِیبِهِ بِلِسَانِهِ؛ وَ مُعَلِّمُ نَفْسِهِ وَ مُؤَدِّبُهَا، أَحَقُّ بِالْإِجْلَالِ مِنْ مُعَلِّمِ النَّاسِ وَ مُؤَدِّبِهِمْ‏: هر که خود را پیشواى مردم خواهد، باید که پیش از ادب کردن دیگران به ادب کردن خود پردازد و باید که ادب کردن دیگران به کردار باشد، نه به گفتار. کسى که آموزگار و ادب‌کننده خویش است، سزاوارتر به تعظیم است، از آنکه آموزگار و ادب‌کننده مردم است. اما خودسازی و تهذیب نفس در ارتباط با ولایتمداری دارای ابعاد نظری و عملی است.

 
مادران باید برای موفقیت در امر تربیت ولایی به این مهم توجه داشته باشند که خود آنان، در جایگاه اولین مربی باید، واجد صفات و ویژگی‌های فکری و رفتاری مشخص باشند؛ چرا که بخش عظیمی از تربیت ولایی به حوزه‌های رفتاری عینی و عمل مربوط می‌شود.
 

جنبه نظری آن، التزام کامل به همه شئونات ولایت: ولایت الله و ولایت رسول و ولایت ائمه اطهار و ولایت فقیه بوده که در بیان معصومین به این‌گونه نمود پیدا کرده است. رسول خدا به علی علیه‌السلام فرمود: هر زنی که نمازهای پنج‌گانه را بخواند و اطاعت از شوهر خود کند و به ولایت علی علیه‌السلام اعتراف و او را دوست بدارد، به شفاعت دخترم فاطمه علیها السلام به بهشت داخل می‌شود. همچنین امیرالمؤمنان علیه‌السلام می‌فرماید: به زنان خود، دوستی علی ابن ابی طالب را الهام کنید و بیاموزید، آن‌گاه آنان را پاک دامن و عفیفه رها کنید.

اما جنبۀ عملی آن ولایت‌پذیری در وظایف همسرداری است، زن در برابر مرد، وظایفی دارد که در قرآن مطرح شده و او را ملزم به انجام آنها کرده است؛ همان‌گونه که بر عهدۀ مرد حقوقی در برابر زن تعیین شد. در آیۀ 228 از سوره بقره حقوق مرد و زن را بیان کرده است؛ «وَ لَهُنَّ مِثْلُ الَّذی عَلَیْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَ لِلرِّجالِ عَلَیْهِنَّ دَرَجَةٌ وَ اللَّهُ عَزیزٌ حَکیم‏» یعنی همان‌طور که بر عهده زن است که حقوق مرد را رعایت کند، مرد نیز وظیفه دارد که حقوق زن را مراعات کند استفاده از حقوق، باید خیرخواهانه و به دور از سختگیری و سوءاستفاده و قید « بالمعروف » نشانگر همین نکته است.

خداوند رعایت حقوق شوهر را از صفات زنان شایسته و صالح بر شمرده است. «الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ بِما فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلى‏ بَعْضٍ وَ بِما أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوالِهِمْ فَالصَّالِحاتُ قانِتاتٌ حافِظاتٌ لِلْغَیْبِ بِما حَفِظَ اللَّه‏ … » (آیۀ34 سوره نساء) یعنی مردان سرپرست زنان‌اند و تمام شئون آنها را از تدبیر و ادارۀ زندگی و تأمین امور تعلیم و تربیت آنها بر عهده دارند. این سرپرستی به خاطر موقعیت جسمی و روحی و به خاطر نفقه و پرداخت مهریۀ آنها نیز هست. دو موردی که فقهاء به آن اشاره کرده‌اند و از جمله حقوق مرد محسوب شده و نیازمند اطاعت‌پذیری زن است، حق تمکین و اطاعت در امور زناشویی و بدون اجازه از خانه بیرون نرفتن است. رعایت این حقوق توسط مادر خانواده، الگوی عملی برای پذیرش آسان ولایت الهی نسبت به فرامین و احکام الهی است. چنین رفتارهایی سبب تقویت بنیۀ خانواده می‌شود.

در تمام این موضوعات، می‌بینیم خود حضرت زهرا (س) سرآمد بودند؛ در عین اینکه در خط مقدم دفاع از حریم ولایت بودند، وظایف همسری و مادری خود را به درستی انجام می‌دادند؛ در واقع این مسئله برمی‌گردد به همان نکته‌ای که ابتدا گفتیم: تمام ارزش‌ها ذیل مسئلۀ ولایت است. وقتی التزام به ولایت حاصل شد، فرد به‌سوی ارزش‌ها سوق می‌یابد.

منبع: تسنیم

انتهای خبر/

فرم ارسال نظر