بانوی قهرمان بسیجی فعل خواستن را صرف کرد/ معلولیت برای ورزشکار زنجانی محدودیت نشد
به گزارش موج رسا; افراد زیادی در جامعه وجود دارند که یا از همان ابتدا و یا بعدها بر اثر حوادث و سوانح دچار معلولیت شده و از زندگی مانند افراد عادی، عقب ماندهاند اما در بین همین معلولین هستند افرادی که هیچگاه معلولیت را محدودیت برای خود ندانسته و هر کدام در یک حوزهای برای خودشان سرآمد بوده و موفقیتهای سرشاری را به دست آورده و در واقع، فعل خواستن را صَرف کردهاند.
خانم رقیه شجاعی، قهرمان تیراندازی با تفنگ بادی جانبازان و معلولان ایران است که پس از سانحه رانندگی دچار ضایعه نخاعی شده اما با همت، تلاش، پشتکار و اراده آهنین خود بعد از 2 سال توانسته وارد عرصه ورزش شده و در کمترین زمان ممکن بتواند دست به قهرمانی یافته و حتی سهمیه مسابقات پاراآسیایی و پاراالمپیک را هم به دست آورد.
در شرایط سخت کرونایی و در حالی که تمام باشگاههای ورزشی تعطیل شدهاند، پایگاه خبری- تحلیلی موج رسا گفتوگویی را با این قهرمان پرآوازه و افتخار استان در سطح ملی و بینالملل انجام داده که از نظر مخاطبان می گذرد.
* موج رسا: با توجه به اینکه در هفته بسیج قرار داریم، بسیج چه نقشی در جامعه دارد؟
* شجاعی: وقتی حوادث پیشبینینشده و غیرمترقبهای در جامعه اتفاق میافتد، بسیج مردمی و همچنین بسیج ورزشکاران، اولین گروهی هستند که برای کمک و یاری رساندن به بحراندیدگان پیشقدم میشوند. وقتی ورزشکاران از مردم برای شرکت در مسابقات ورزشی برونمرزی، انتظار دعای خیر دارند طبیعی است که ما ورزشکاران نیز وظایفی در قبال مردم داریم و یکی از این وظایف، کمک کردن به مردم در زمانی است که حوادثی مانند سیل و زلزله برای آنها رخ میدهد.
وقتی جامعهای دچار بحران شد، وظیفه انسانی هر هموطنی است که به همنوعان خود کمک کند تا بتوانند از آن بحران عبور کنند.
* موج رسا: در چه سالی و به چه علت دچار معلولیت شدید؟
* شجاعی: در بهمنماه سال 92 در یک سانحه شدید تصادف، دچار ضایعه نخاعی شدم و به دلیل شکستگی لگن، دست و ستون فقرات و آسیب به نخاع که سبب فلج شدن کامل پایم شده بود 2 سال بر روی تخت بودم و در طول این 2 سال، فیزیوتراپی و کاردرمانی را انجام میدادم تا اینکه در سال 95 تصمیم گرفتم وارد دانشگاه شوم و یک برنامهای برای خودم داشته باشم که بتوانم از منزل خارج شوم.
بیرون رفتن با ویلچر در ابتدا برایم خیلی سخت بود چون مهارت ویچلررانی نداشتم و اعتماد به نفسم نیز پایین بود اما چون قبل از تصادف هم در بیرون از منزل، کار میکردم، تصمیم و اراده داشتم که بعد از تصادف نیز در منزل نمانم لذا با شرکت در آزمون در رشته رشته روانشناسی بالینی مقطع کارشناسی ارشد برای نیمسال دوم سال 95 ، پذیرفته شدم.
* موج رسا: چگونه به ورزش، رو آوردید؟
* شجاعی: چون ورودی نیمسال دوم دانشگاه بودم، گفتم استفادهای از خلاء بهوجودآمده بکنم که به این منظور، ورزش را از والیبال نشسته شروع کردم و در مسابقه کشوری هم شرکت کردم به خاطر ضایعه نخاعی، کلاس ندادند زیرا کفپوشهایی که بر روی زمین والیبال میگذارند، احتمال زخم در پاها بود و چون پاهایم بیحس بود اجازه ندادند ادامه دهم. در ادامه به سمت ورزش دو و میدانی رفتم اما چون ستون فقراتم، پلاتین داشت و یک شیبی برمیداشت و این خیز برای من خوب نبود و ممکن بود به مرور زمان، پلاتین جابهجا شود، دکتر اجازه ادامه دادن این ورزش را نداد.
بعد از مدتی که در خانه نشسته بودم، یکی از دوستانم که مربی والیبال بود، پیشنهاد ورود به ورزش تیراندازی را کرد و چون در دوران دبیرستان هم واحد دفاعی داشتیم و در آنجا تیراندازی را امتحان کرده بودم، مزهای زیر زبانم بود و شیرینی خاصی برای من داشت که تصمیم گرفتم ورزش تیراندازی را نیز امتحان کنم هرچند سالنهایش مناسب شرایط من نبود اما با شرایطی که داشتم، تمریناتم را از سال 96 به صورت جدی ادامه دادم و در مسابقات شرکت کردم و مقام هم آوردم.
شرکت در مسابقات تیراندازی، سختیهای خاص خودش را داشت زیرا رفتوآمد و حمل سلاح به تهران که مسابقات در آن برگزار میشد برای یک فرد ویلچری، سختیهای خاص خودش را داشت چرا که فرد ویلچری، خودش را به زور جابهجا می کند اما با تمام سختیهایش، مسیرم را ادامه دادم و ابتدا تپانچه را که کوچکتر از تفنگ بود، امتحان کردم به مسابقه رفتم. مربی تیم ملی که مرا در مسابقه دید، گفت استایلم برای تفنگ، مناسبتر است. ایشان از من سوال کردند که آیا میخواهی قهرمان شوی؟ گفتم بله. گفتند قهرمان شدن، سخت است اما استایلم برای تفنگ، مناسبتر از تپانچه است.
* موج رسا: اولین بار در چه سالی به تیم ملی دعوت شدید؟
* شجاعی: بعد از اینکه توصیه و پینهاد مربی تیم ملی را با مربی خود در میان گذاشتم، مربی خودم نیز تفنگ را به دست من داد و استایلهای تفنگ از جمله نوع نشستن و تفنگ بر دست گرفتن را برایم آموزش داد تا اینکه کمکم رشته تفنگ را کار کردیم و بعد از سه ماه تمرین در سال 96 به مسابقات آزاد رفتم و نفر اول شدم و در همان سال نیز برای اولین بار به تیم ملی دعوت شدم.
* موج رسا: سهمیه مسابقات پاراآسیایی را چگونه به دست اوردید؟
* شجاعی: مهرماه 96 مسابقات جهانی کروواسی، اولین مسابقهام بود که در آن توانستم سهمیه مسابقات پاراآسیایی را به دست بیاورم. آن زمان رشته تیراندازی خانمها 40 تیز بود که با تغییر قوانین، رشته خانمها نیز 60 تیر شد که به همین دلیل باید مجدد این سهیمه را به دست میآورد که در این راستا برای شرکت در مسابقات جهانی امارات، تلاش کردم و در فروردینماه 97 توانستم در آنجا نفر چهارم شده و سهمیه مسابقات پاراآسیایی را کسب کنم.
* موج رسا: چند دوره در مسابقات پاراآسیایی و پاراالمپیک بودهاید؟
* شجاعی: تاکنون در یک دوره مسابقات پاراآسیایی اندونزی شرکت کردم اما در مسابقات پاراالمپیک حضور نداشتم و سهمیه پاراالمپیک 2020 توکیو را دارم که آن هم به دلیل شیوع کرونا به تعویق افتاده است.
* موج رسا: چند مدال در مسابقات مختلف به دست اوردهاید؟
* شجاعی: 4 مدال طلای کشوری دارم و رکورددار رشته تفنگ بادی در ایران هستم. مدال برنز جهانی و طلای پاراآسیایی را دارم.
* موج رسا: ورزش را در شرایط کرونا چگونه ادامه میدهید؟
* شجاعی: با شیوع ویروس کرونا و تعطیلی باشگاههای ورزشی، من با سیبل الکترونیکی که آقای حقیقی، استاندار زنجان به من هدیه داده بودند و همیشه سپاسگزار این خدمتشون هستم و اولین سیبل الکترونیکی است که وارد شهر ما شده، ابتدا در منزل تمرین کردم اما چون مسافت و فاصله بین هدف و تفنگ باید 10 متر باشد، امکان ادامه تمرین در منزل فراهم نبود و به همین دلیل اکنون به تنهایی در یک ساختمان نیمهکاره تمرین میکنم.
* موج رسا: قبل از تصادف هم ورزش میکردید؟
*شجاعی: قبل از تصادف به صورت حرفهای ورزش نمیکردم و عضو تیم والیبال دانشگاه پیام نور بودم و به صورت تفریحی، بازی میکردم.
* موج رسا: رمز موفقیت و قهرمانی خود را در چه میبینید؟
* شجاعی: پشتکارم و لذت بردن از تیری که میزنم، رمز موفقیت من است. من هیچ وقت به اینکه چه مدالی بگیرم، فکر نکردهام بلکه از تکتک تیرهایی که زدهام، لذت بردهام و لذت بردن از تیراندازی، خیلی شیرینتر از این بود که آیا مدال میگیرم یا نمیگیرم. شخصی که برای مدت طولانی، بیکار میشود، ثانیهها برایش به اندازه یک سال، تمام شود و من وقتی روی تخت بودم، طول روز و ثانیهها را کاملا حس میکردم و برای همین تصمیم گرفتم از ثانیههایم به نحو احسن استفاده کرده و از آنها لذت ببرم.
* موج رسا: سهمیه پاراالمپیک را چگونه کسب کردید؟
* شجاعی: من در مهرماه 98 در مسابقات جام جهانی استرالیا توانستم سهمیه مسابقات پاراالمپیک 2020 توکیو را کسب کنم و تلاش میکنم تا مجدد بتوانم برای کشورم افتخارآفرینی کنم.
* موج رسا: چه توصیهای به جوانان و عموم مردم در شرایط کنونی دارید؟
* شجاعی: توصیهام این است که ابتدا مراقب سلامتی خودشان باشند چون هیچ چیزی جبران سلامتی را نمیکند ضمن اینکه به راحتی و سادگی میتوانند در منزل و حتی از پلههای منازل خود استفاده کرده و وروزش کنند. همچنین از کوچکترین وسایل مانند طناب لباس یا بطری پُر از شِن یا شِنو رفتن ساده و در واقع از کوچکترین امکانات میتوانند برای ورزش کردن در منزل استفاده کنند تا وزن، سلامتی و ایمنی بدن را در منزل نیز حفظ کنند و بدانند که ورزش، تعطیلبردار نیست.
* موج رسا: چه توصیه و پیشنهاداتی برای معلولین و خانواده آنها دارید؟
* شجاعی: من کوچتر از ان هستم که توصیهای داشته باشم اما به عنوان تجربه شخصی خودم به خانواده معلولین عرض میکنم که هر چقدر بتوانند در استقلال دادن به یک فرد معلول، تلاش کنند بهتر است و باید اجازه دهند تا فرد معلول، خودش کارهایش را انجام دهد. شاید معلول در ابتدا سختی بکشد و از اینکه کسی کارهایش را انجام نمیدهد، ناراحت شود اما در ادامه به این توانمندی میرسد و خانواده، نقش موثری در استقلال فرد معلول دارند و به جای اینکه ماهی بگیرند به دست معلول بدهند باید ماهیگیری را به وی آموزش دهند.
دلسوزی و مهربانی مادران، صحیح است اما نمیدانند که با این دلسوزیها چه صدمهای به فرد معلول میزنند و به جای مهربانیها باید تلاش کنند تا فرد معلول تا حد ممکن بتواند کارهایش را خودش انجام دهد و فعالیت کند زیرا این امر، کمک زیادی به توانمندی و اجتماعی شدن فرد معلول میکند تا اینکه بخواهد گوشهنشینی و انزوا را انتخاب کند.
* موج رسا: خانوادهتان چه نقشی در پیشرفت و موفقیت شما داشتند؟
* شجاعی: مادرم، نقش زیاد و تاثیرگذاری داشت. ابتدا کارهایم را در منزل انجام میداد و در بیرون، ویلچرم را جابهجا می کرد در حالی که بعدها یاد گرفتم که خودم هم میتوانم کارهایم را انجام دهم و این زمانی است که مادرم نخواهد این کار را بکند و باعث شود من برای انجام دادن آن کار، تلاش کنم چرا که وقتی او انجام دهد، من یک فرد وابسته و تنبل به بار میآیم هیچ وقت نمیخواهم کاری را انجام دهم. این اتفاق افتاد و ماردم، آرامآرام استقلال را به من یاد داد و نقش خودش را کمرنگ کرد تا اینکه من توانستم تنها به بیرون بروم و خلاء مادرم را حس نمیکردم.
* موج رسا: هر توضیح دیگری که لازم است، بفرمایید.
* شجاعی: مناسبسازی در شهر زنجان، نادرست صورت گرفته و اگر به خود شهرداریها هم مراجعه کنید، رمپهایشان طوری است که اگر من ویلچرم را به یک فرد معمولی بدهم، نمیتواند به تنهایی از آن رمپها عبور کند. هدف از مناسبسازی این است که یک فرد معلول را به استقلال برسانیم در حالی که رمپها با پلهها هیچ فرقی نمیکنند و ما برای عبور از آنها باید از یک فرد سالم، کمک بگیریم. باید سواد شهرداریهای ما به نقطهای برسد که رمپهایی را طراحی کنند که معلولان، نیاز به کمک کسی نداشته باشند.
رمپهای دانشگاه آزاد که من در آن تحصیل میکنم، کاملا مناسب است و به تنهایی میتوانم جابهجا شوم اما متاسفانه مناسبسازی سطح شهر آنطور نیست که یک فرد معلول، استقلال داشته و بتواند به صورت اجتماعی به بار آید و ما همیشه وابسته به کمک مردم هستیم البته مردم فوقالعاده خوبی داریم و به ما کمک میکنند و هنگامی که از خیابانها عبور میکنیم، بدون اینکه ما را هول کنند و بودق بزنند با حوصله میایستند و ما از خیابان رد میشویم اما از شهرداری این انتظار را دارم که بیشتر از این به مناسبسازی شهر، تلاش کنند.
جلساتی که در این رابطه میگذارند و به نتیجه نمیرسد که به نظرم یا جلساتشان مشکل دارد یا اینکه افرادی که در جلسه حرف میزنند پایبند به حرفهایشان نیستند و عمل نمیکنند پس وقتی حرفها نمیخواهد عملی شود، برگزاری جلسات به چه دردی میخورد؟! // آ
انتهای خبر/