logo
امروز : جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳ ساعت ۱۵:۵۰
[ شناسه خبر : ۱۰۰۹۵ ] [ مدت زمان تقریبی برای مطالعه : 3 دقیقه ]
به همت حوزه هنری زنجان؛

زندگینامه شهید مجید شهریاری با عنوان «شهریار سرزمین من» به چاپ می‌رسد

زندگینامه-شهید-مجید-شهریاری-با-عنوان-«شهریار-سرزمین-من»-به-چاپ-می‌رسد

کتاب زندگینامه شهید هسته‌ای؛ دکتر مجید شهریاری، شامل خاطراتی از دوران کودکی، نوجوانی و شهادت او است منتشر می‌شود.

به گزارش موج رسا; کتاب زندگینامه شهید دکتر مجید شهریاری به همت حوزه هنری زنجان و به قلم یکی از بستگان شهید در دست نگارش و تدوین است.

این اثر به قلم معصومه زینعلی دخترخاله شهید نگاشته می‌شود و شامل خاطراتی از دوران کودکی، نوجوانی و شهادت اوست.

معصومه زینعلی در خصوص این کتاب، با تأکید بر ارادت خود به شهید شهریاری و همسر شهید، گفت: به سبب علاقه به اخلاق و منش شهید بزرگوار و مادر گرامی‌شان و همچنین به سبب نزدیکی فکری و روحی به خاله عزیزم و خانواده محترمش بر خود لازم می‌دانستم همه سختی‌ها و مشکلات رسیدن به چنین جایگاه علمی و اخلاقی شهید را به نسل آینده منتقل کنم.

زینعلی علت نگارش این کتاب را آگاهی بخشی به جوانان توصیف کرد و افزود: لازم است جوانان ما بدانند برای رسیدن به مقامی همچون شهید شهریاری چه رنج‌ها کشیده شده‌ است.

وی ادامه داد: از آن جا که دستی بر قلم داشتم همچنین به سبب ارتباط با قشر جوان این نیاز را احساس می‌کردم که باید در انتقال تلاش‌ها و فداکاری‌های علمی شهید گامی کوچک بردارم. با توجه به این که مادر شهید از دوران کودکیش کمتر سخن می‌گفت او را راضی کردم به گذشته‌ها برگردد و نکات ریز زندگی شهید و خاطراتش را برایم بازگو کند.

این نویسنده زنجانی خاطر نشان کرد: مرحله رضایت مادر شهید برای مرور خاطرات به راحتی اتفاق نیفتاد، بلکه به دلیل تأثر بیش از حد مادر به تدریج و با تکرار دیدارهایم که گاه همراه خانواده صورت می‌گرفت، عملی شد.

معصومه زینعلی با یادآوری اینکه زمانی طولانی برای بازگویی خاطرات توسط مادر شهید صرف شده است،‌ توضیح داد: گفته‌های ایشان را غالباً ضبط می‌کردم و سر و سامان دادن آن‌ها کاری زمان‌بر بود.

زینعلی یادآور شد: هر بار که به گذشته برمی‌گشتیم خاله (مادر شهید دکتر مجید شهریاری) به قدری اشک می‌ریخت که من احساس عذاب وجدان می‌کردم که چرا با سوالاتم او را آزار می‌دهم.

وی ادامه داد: روزی در خصوص اولین روزهای دبستان شهید و لباس فرم او سؤال کردم و پاسخ کوتاهی شنیدم . هر چه اصرار کردم خاله چیزی دیگری به یاد نیاورد، دو روز بعد صبح تلفن زنگ زد گوشی را که برداشتم، خاله بود با گریه برایم توضیح داد که مجید به خوابم آمد لباس فرم مدرسه تنش بود و رنگش سرمه‌ای، گفت: «مادر یادت نیست مرا گاهی تا مدرسه همراهی می‌کردی». پس از آن روز خاله با علاقه و تمرکز بیشتری به سوالاتم پاسخ می‌داد.

نویسنده کتاب «شهریار سرزمین من» گفت: چند بار شهید شهریاری به خوابم آمد و هر بار به طریقی متوجه شدم از تصمیم من آگاه است و از کار تدوین کتاب حمایت می‌کند.

معصومه زینعلی اصلی‌ترین ویژگی نوشته‌های این کتاب را روایت داستانی و پرداخت به جزئیات خصوصاً دوران کودکی و نوجوانی شهید دانست، و اضافه کرد: کتاب‌ها و نوشته‌هایی که تا به حال در مورد شهید شهریاری چاپ شده پراکنده‌گویی و بیان خاطرات است و تقدم و تأخر زمانی ندارد. اما روال نوشته‌های کتاب در دست تدوین از زندگی پدر و مادر شروع می‌شود و تا مدتی پس از شهادت را در بر می‌گیرد.

زینعلی تأکید کرد: نقش مادر و همسر شهید در نوشته‌هایم بسیار پررنگ است و سعی کرده‌ام نکات ریز رفتاری و اعتقادی شهید را در لابلای نوشته مشخص کنم.

وی در مورد نام‌گذاری کتاب نیز گفت: در صورت موافقت ناشر نام کتاب را «شهریار سرزمین من» انتخاب شده است.

این نویسنده زنجانی خاطر نشان کرد: خانواده شهریاری مشتاق و منتظر اتمام و چاپ اثر هستند و مادر بزرگوار شهید هم هر زمان بحث نوشته‌ها می‌شود دعایم می‌کند و آرزومند ثبت زودتر آن است.//ن

انتهای خبر/

فرم ارسال نظر